در این میان فیلمها و سریالها ظرفیت شگفتانگیزی برای برندسازی گردشگری دارند؛ ظرفیتی که با بهررهگیری هوشمندانه از آن، میتوان چهرهای نو و اثرگذار از مقاصد مختلف به ویژه مناطق کمتر شناخته شده یا ناشناخته در ذهن مخاطبان داخلی و بینالمللی ساخت.
اصطلاح "فیلم گردشگری" به سفری اطلاق میشود، که در پی دیدن یک فیلم یا سریال مخاطب ترغیب به بازدید از لوکیشن فیلمبرداری میشود. این پدیده، که اکنون در سیاستگذاریهای فرهنگی و گردشگری کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه جایگاهی جدی یافته، موجب رشد چشمگیر سفر به مکانهایی شده، که پیش تر حتی در نقشه گردشگری قرار نداشتند.
فیلم و سریال فراتر از بازنمایی بصری مکانها، دارای قدرت روایی واحساسی بینظیری هستند. این آثار از چند مسیر موثر عمل میکنند:
خلق تصویری ماندگار از فضا، یکی از مسیرهای موثر است، که با تصاویر باشکوه، رنگها، نورپردازی و تدوین ترکیبی میسازند، که مکان را رویایی و خواستنی جلوه میدهد. همچنین از طریق ارتباط احساسی، بیننده درگیر داستان، شخصیتها و مکان میشود و میان او و فضاهای روایت شده، پیوندی عاطفی شکل می گیرد. ضمن اینکه فیلم واسطهای برای انتقال سنتها، سبک زندگی، گویشها و باورهای محلی است؛ از این رهگذر، مقصد نه فقط مکان، بلکه" معنا و خاطره" میشود.
در کشور ما، هرچند ظرفیت طبیعی، تاریخی و فرهنگی در سطحی ممتاز قرار دارد، اما استفاده راهبردی از فیلم و سریال برای توسعه گردشگری، هنوز به صورت نظام مند در نیامده است.
در استان مازندران، به عنوان استانی برخوردار از تنوع اقلیمی، فرهنگی و زیباشناختی می توان با برنامهریزی منسجم، این استان را به یکی از قطبهای فیلم گردشگری کشور تبدیل کرد.
بنابرین، لازم است وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی، سازمان صدا و سیماو مراکز فیلمسازی و نیز ادارات تابعه آنها در استان، وارد تعامل هدفمند شوند تا تولید آثار تصویری با مضمون بومی و لوکیشنهای گردشگر پذیر تقویت شود.
طراحی نقشه گردشگری فیلم استان، با محوریت لوکیشنهای فیلم و سریال، تهیه بستههای سفر سینمایی با محتوای فرهنگی و داستانی جذاب، تشویق کارگردانان و تعامل با آنها برای استفاده از لوکیشنهای بومی در سناریوهای فاخر، برگزاری جشنواره فیلم با موضوع گردشگری و روایت مکانها، و سرمایهگذاری هدفمند بخش خصوصی برای تبدیل لوکیشنها به جاذبههای دائمی از جمله راهکارها و پیشنهادات اجرایی این یادداشت است.
در جهانی که احساسات، خاطرات و روایتها به نیروی محرک در تصمیم گیری سفر تبدیل شدهاند، نمیتوان نقش رسانههای دیداری را در هدایت نگاه مخاطب، نسبت به مقصدهای گردشگری نادیده گرفت. ایران و به ویژه استانهایی چون مازندران با وجود برخورداری از ظرفیتهای منحصر به فرد، نیازمند برنامهریزی کلان و هماهنگ برای ورود به حوزه گردشگری روایت محور با ابزار فیلم و سریال هستند.
اگر روایتهای تصویری به درستی هدایت شوند، میتوانند نه فقط صنعت گردشگری، بلکه صنایع فرهنگی، اقتصاد بومی و هویت ملی را تقویت کرده و تصویر مثبتی از ایران در ذهن جهانیان خلق کنند.
>>**کارشناس ارشد گردشگری و عضو انجمن متخصصان گردشگری ایران پژوهشگر و تحلیلگر توسعه گردشگری