دوشنبه، 29 اردیبهشت، 1404

توجه رییس جمهوری به تلفیق شعر و سیاست

کمتر از یک سال است که مسعود پزشکیان، نهمین رئیس جمهوری ایران، سکان هدایت قوه مجریه را به دست گرفته است. صرف نظر از نقدها و نظرها درباره ابعاد مختلف شخصیتی، عملکردی یاکلامی دکتر پزشکیان، آنچه توجه نگارنده این سطور را در جایگاه معلم زبان و ادبیات فارسی به خود جلب کرده است، حضور پررنگ «شعر» در گفتار او و بهره‌گیری وی از شواهد شعری به مناسبت‌های مختلف است.

تردیدی نیست که شعر و ادبیات یکی از مهم‌ترین ارکان فرهنگ ایرانی است، زیرا ایران سرزمینی است که نام و هویت آن با ادبیات گره خورده است. شهرت ایران به برخورداری از ادبیاتی کم نظیر، عمیق و زیبا، پیشینه‌ای دراز آهنگ در سراسر جهان دارد و نه تنها در تاریخ گذشته بلکه حتی در دنیای سیاست کنونی هم رد پای شعر فارسی را می‌توان در کلام سیاستمداران کشورهای مختلف مشاهده کرد؛ از پیام نوروزی باراک اوباما، رییس جمهوری پیشین آمریکا و استناد به شعر بهاری فریدون مشیری (بازکن پنجره‌ها را) گرفته تا ذکر بیتی از بیدل دهلوی درسخنرانی نخست وزیر هند در دیدار از ایران در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی و نیز استناد ولادیمیر پوتین به رباعیات حکیم عمر خیام، همگی شواهدی از جایگاه شعر و ادبیات فارسی در شکل دادن به تصویری است که جهانیان از ایران و ایرانیان در ذهن دارند.

از همین رو، هرچند شعرخوانی پزشکیان عادتی دیرینه و بخشی از شخصیت، علاقه و محفوظات پیشین او از گستره شعر و ادبیات باشد، در دنیای دیپلماسی و در گفتار رئیس جمهوری معنا و کارکردی دیگرگونه می‌یابد.
علاقه‌مندی پزشکیان به شعر، اگر به شکلی سنجیده و هدفمند در تدوین متن سخنرانی های او به ویژه درعرصه بین المللی به کار گرفته شود می‌توان از آن به عنوان «مزیت» یاد کرد؛ مزیتی که می‌تواند در جایگاه رسانه یا ابزاری در کنار دیگر ابزارهای رایج دیپلماتیک، بر عمق، غنا و زیبایی دیپلماسی ایرانی در جهان بیفزاید.
بررسی سخنرانی‌های مسعود پزشکیان در حدود یکسالی که از ریاست جمهوری او می‌گذرد، خواه در داخل یا خارج از کشور، نشان می‌دهد که او به مناسبت‌های مختلف هرگاه مجالی پیش آمده از چاشنی شعر درسخنان خود استفاده کرده تا به نوعی بخشی از مفاهیم مد نظر خود را با زبان شعر به مخاطبان منتقل کند. ازاین میان، بسیاری از این شعرخوانی‌ها، درموقعیت‌هایی مناسب و دقیق انجام شده و منشا اثرهم بوده است؛ مانند زمانی که او درمیانه افزایش تنش‌ها ، سوار برهواپیما عازم قطربود و در پاسخ به خبرنگاری که شرایط شکننده امنیتی و احتمال مورد اصابت قرار گرفتن هواپیما را به او یادآور شد به دو بیت شاخص از مختارنامه عطار نیشابوری استناد کرد:

گرمرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده، سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه وزهیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت

این ابیات در آن جو روانی شکننده و پرفشار، تلنگری به بن‌مایه‌های گفتمان عرفانی و یادآور نگاه متفاوت به مقوله مرگ و زندگی بود و می‌توانست کورسویی از آرامش و دلگرمی درمیانه التهاب آن روزها باشد. این ابیات و ابیات دیگری از شاعرانی چون اقبال لاهوری، حافظ، مولانا و شهریار- را البته پزشکیان در محافل و مناسبت‌های دیگری هم خوانده است که به نظر می‌رسد اغلب آنها نه بر اساس طرحی از پیش برنامه‌ریزی شده، بلکه بر بداهه و به تناسب حال و هوای شخصی او و اقتضای جلسات بوده است و به همین دلیل از نظر بازتابی اثرگذاری در یک سطح نبوده اند.

فارغ ازخوانش اشعار در برنامه‌های انتخاباتی، یکی از شعرخوانی‌های از پیش تنظیم شده و سنجیده پزشکیان به پیام نوروزی او در ابتدای سال ۱۴۰۴ برمی‌گردد. در این پیام رییس جمهور که به نظر می‌رسد یکی از موفق‌ترین خطابه های او باشد و متنی وزین و ویراسته داشت- کوشید با وجود شرایط دشوار موجود، چهره‌ای شاد، امیدوار به آینده و صادق درباره وضع کنونی را به نمایش بگذارد. او در کنار ستایش صلح، ابیاتی امید بخش را برای ایرانیان سراسر جهان خواند. این ابیات در راستای انتقال پیام امید و تحول انتخاب شده بود تا در ابتدای سالی نو، رنگی از دلگرمی، اعتماد و عزت نفس ملی به فضای جامعه تزریق کند.

نوروز بمانید که نوروز شمایید آغاز شمایید و سرانجام شمایید
آن صبح نخستین بهاری که به شادی می آورد از چلچله پیغام شمایید

اینکه آیا این سبک ویژه، یعنی تلفیق زبان محاوره با شعر سبب افزایش اثرگذاری سخن رییس جمهور در میان آحاد جامعه ایرانی شده یااینکه این ویژگی در جذب مخاطب و افزایش محبوبیت او اثری داشته است، موضوعی است که- به ویژه در شرایط کنونی جامعه ایران که سرمایه اعتماد ملی تا حد زیادی از میان رفته است-نیاز به مطالعه‌ای جداگانه و تخصصی دارد. اما بی‌تردید در کشوری که قرن‌هاست در حال وهوای شعر و ادبیات نفس کشیده و کاربرد آن در مکالمات روزمره ایرانیان، صرف‌نظر از دو سه دهه اخیر، همواره امری رایج بوده است، نباید از ابزار ادبیات به عنوان راهی برای تاثیرگذاری بیشتربر جامعه غفلت کرد.

شعر در فرهنگ ایرانی روزنه‌ای است به تاریخی که زیسته‌ایم و فرهنگی که در طول هزاره‌ها ساخته‌ایم. هر مصراع یا هر بیت، بخشی و جزئی است از بنای باشکوه فرهنگ ما که آمیزه‌ای است ازاندیشه‌ها، آرزوها، شادی‌ها، غم‌ها و باورهای هزاران ساله ما ایرانیان. بنابراین در چنین بستری، معنای ثانویه استناد به شعر، تعلق داشتن به دنیای فرهنگ و فرهیختگی است. ازهمین رو، یکی از آثار ضمنی که شعرخوانی پزشکیان در قامت رئیس جمهوری می‌تواند در فضای داخلی برای او به همراه بیاورد - به ویژه اگر با برنامه و کاربردی باشد -پوشاندن ردای فرهیختگی برقامت او خواهد بود.

دکتر پزشکیان از مسیرپیوند با دنیای ادبیات نه به شکل عام یا نه بلکه اندیشیده و هدفمند می‌تواند دایره مخاطبان خود را به بخش خواص جامعه گسترش دهد و کفه گفتار خود را نیز به سوی فصاحت و سخنوری سنگین‌ترکند.

تلفیق شعر باکلام او در جایگاه رئیس جمهوری، پیوندی است میان سیاست و فرهنگ؛ و شاید تلنگری تلخ به این حقیقت از یاد رفته باشد که از دیرباز در سرزمین ما همواره سیاست و فرهیختگی با هم پیوندی ناگسستنی داشته‌اند.

از دورترین دوره‌های تاریخی ما تا همین چند دهه پیش قبل از اینکه این‌گونه فرهنگ و ادبیات را از اوج به حضیض بکشیم و آنها را در مدارس و دانشگاه‌ها در پایین‌ترین رده‌ها بگذاریم تا مقهور دیگر شاخه‌های علم و دانش شوند یکی از پیش‌شرط‌های«بزرگی» و فرهیختگی، ریشه داشتن در دنیای ادبیات بوده است. ماندگارترین و بلندآوازه‌ترین نام‌های تاریخ کهن و معاصر این کشور- خواه در حوزه علم یا در شاخه سیاست همگی از دامن فرهنگ و ادب برخاسته بودند؛ ازدانشمندان نامداری چون ابن سینا و ابوریحان بیرونی و خیام گرفته تا وزیران صاحب‌نامی چون بلعمیان و خواجه نظام‌ الملک و برادران جوینی و خواجه نصیرالدین توسی که پیوند دهنده علم و ادب و سیاست بودند. تاریخ معاصر ایران نیز عرصه حضور سیاسی بزرگان ادب چون محمدتقی بهار، فروغی، خانلری، دهخدا و بسیار نام‌های ماندگار دیگر بوده است.

لیلا رضایی،عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خلیج فارس بوشهر

9 ساعت پیش

دسته‌بندی‌ها