نزدیک به چهار سال از تصویب قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» میگذرد و با وجود همه تبلیغات، دوراندیشی ها و اقدامات اجرایی آنطور که از برایند آمار و پژوهش ها پیداست باور به «فرزندکمتر، زندگی بهتر» که در سال های دور گوشه ذهن مردم نهادینه شد بر فرزندآوری چیره شده و همچنان مقاومت جامعه نسبت به این موضوع در سطح بالایی قرار دارد.
مسوولان می گویند میزان فرزندآوری در کشور ۱.۶ درصد است که برای گذر از سیاهچاله جمعیتی باید دستکم به ۲.۵ درصد برسد. این درحالیست که پژوهشگران اجتماعی و فعالان حوزه جمعیت، مساله ازدواج جوانان و سپس فرزندآوری در زوجهایی که هرگز فرزندی نداشتهاند را مهمترین مانع رشد این نرخ می دانند.
در این میان، چاره اندیشی های اقتصادی در >>قانون جوانی جمعیت نیز آنطور که انتظار می رود نتوانسته بسیاری از زوج های جوان را به فرزندآوری ترغیب کند؛ اگر چه افزایش >>تولد فرزند سوم به بعد در برخی پهنه های جمعیتی کشور اتفاق افتاده است.
کاهش محسوس فرزندآوری در مقایسه با سال هایی که در کشور موالید چشمگیر خانواده ها با سیاست های محدودکننده کنترل می شد؛ همان موضوعی است که دریچه جدیدی را به سوی >>واقعیت های جوانی جمعیت گشوده است.
حالا دیگر پژوهشگران بر این باورند آنچه بیش از هر چیز فرزندآوری را با چالش مواجه می کند نه تنگناهای معیشتی که کلاف سردرگم گره ها و باورهای ذهنی است.
موضوعی که در گفت و گو با دکتر حکیمه ملک احمدی؛ مدرس دانشگاه، پژوهشگر اجتماعی اصفهان و کوشنده حوزه خانواده و جمعیت به آن پرداخته ایم.
وی و همکارانش مهدی متقی فر و نیما بردیافر در طول سالها فعالیت پژوهشی با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی تهران و وزارت ورزش و جوانان، مجموعهای از تحقیقات گسترده انجام داده اند که در نهایت منجر به انتشار سه جلد کتاب با عنوان «ازدواج در بحران»، «طلاق ۳۶۰ درجه» و «انتخاب سکوت» شده است. این سهگانه پژوهشی، بر مبنای تحقیقات ۲۰ سال اخیر و با هدف ارائه یک دید جامع و کامل به مساله جمعیت به جای انجام پژوهشهای مجزا و محدود انجام شده است.
>>ایرنا: به نظر شما موضوع فرزندآوری در کدام طبقات جامعه پذیرش ساده تری داشته است و چرا؟
ملک احمدی: ممکن است در تصور عموم، فرزند آوری با طبقه اجتماعی افراد مرتبط باشد اما پژوهش های انجام شده نشان می دهد این مساله بیشتر به فضای فکری و ذهنی افراد مربوط میشود که در آن تصمیمگیری درباره فرزندآوری صورت میگیرد. به عبارت دیگر، فرد ممکن است در یک طبقه اقتصادی پایین یا بالا قرار داشته باشد، اما فضای فکری و فرهنگی او متفاوت باشد و این تفاوتها بر تصمیمگیری درباره بچهدار شدن تاثیرگذار است. ممکن است فردی در طبقه متوسط یا پایین باشد ولی فضای فکریاش به گونهای باشد که تصمیم نگیرد بچهدار شود یا برعکس فردی در طبقه بالای اجتماعی باشد ولی فضای فکری او به گونهای باشد که بچهدار شود. آمار دقیق و قابل استناد درباره اینکه کدام طبقه جامعه بیشتر بچهدار میشوند وجود ندارد. موضوع اصلی فراتر از >>طبقه اقتصادی، مربوط به فرهنگ و ارزشهای فرد است، بنابراین عوامل فرهنگی و ارزشی باید بررسی شوند زیرا نقش مهمتری در تصمیمگیری درباره فرزندآوری دارند، هرچند ممکن است افراد در طبقات اقتصادی مختلف قرار داشته باشند.
ایرنا: آیا فرزندآوری موضوعی زنانه است؟ یا به اراده مردان بستگی دارد؟ تاثیر باورها و خرده فرهنگ ها در این مقوله چیست؟
ملک احمدی: بر اساس مطالعات و پژوهشهای کیفی، تصمیمگیری درباره بچهدار شدن بیشتر به عهده زنان است و این موضوع دیگر مانند گذشته که آن را وظیفهای قطعی یا نتیجه طبیعی ازدواج میدانستند، نیست. در گذشته، تعداد و جنسیت بچهها اهمیت زیادی داشت و این تصمیم بیشتر بر اساس ساختارهای اجتماعی و فرهنگی بود. اما اکنون، فرزندآوری محصول اراده و انتخاب فردی زنان است. زنان به دلیل نقش مستقیم خود در بارداری، نگهداری و تربیت کودک، بیشترین سهم را در اتخاذ این تصمیم دارند و بدنشان در این فرآیند نقش محوری دارد. بنابراین، تصمیم نهایی باید توسط زنان گرفته شود، چرا که این زنان هستند که بدن خود را در اختیار این فرآیند قرار میدهند و مسوولیت اصلی نگهداری و تربیت کودک بر عهده آنهاست. همچنین، تغییرات در نقشهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زنان نقش مهمی در این تصمیمگیری ایفا میکند. فضای فکری و اراده فردی، که شامل دوری از سرنوشتگرایی و تقدیرگرایی است، تاثیر زیادی بر این دارد که زنان بتوانند آزادانه و آگاهانه تصمیم بگیرند که آیا میخواهند بچهدار شوند یا نه.
ایرنا: تصمیم گیری برای بچه دار شدن به چه عواملی بستگی دارد؟
ملک احمدی: پیش نیاز فرزندآوری این است که نخست بدانیم بچهدار شدن در ازدواجهای پایدار و محکم معنا پیدا میکند. در ازدواجهایی که احساس میشود رضایت و تفاوتهای فردی کم است، احتمالاً تمایل به بچهدار شدن کاهش مییابد یا حتی ممکن است زوجین از بچهدار شدن صرفنظر کنند. یک عامل دیگر فردگرایی است، زوجینی که گرایش فردگرایانه بالایی دارند، تمایل کمتر به بچهدار شدن دارند، زیرا مسوولیتهای مربوط به یک موجود دیگر برنامهریزیهای شخصی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. این افراد بیشتر بر رشد فردی و دستیابی به اهداف شخصی تمرکز دارند و ممکن است بچهدار شدن را مانعی برای رشد خود بدانند. نکته مهم در این میان توجه به مفهوم تغییر یافته نقش کودک است. در گذشته، کودکان نقش نگهداری خانواده، انتقال میراث و حفظ حافظه خانوادگی را داشتند، اما در حال حاضر این نقشها تغییر کرده و کودکان بیشتر به عنوان واحد مصرفی و >>هزینهبر دیده میشوند. بر خلاف روندهای سنتی اکنون هزینههای مربوط به تربیت و نگهداری کودکان بسیار بیشتر شده و دیرتر وارد بازار کار میشوند. علاوه بر این، ظهور بیمههای اجتماعی و حمایتهای دوران سالمندی باعث شده که نگرانی افراد درباره آینده اقتصادی و نیاز به بچهدار شدن کاهش یابد. ناامنی اقتصادی، ضعف باورهای دینی و رسانه از جمله دیگر عوامل موثر بر تصمیمگیری درباره بچهدار شدن است. این عوامل میتوانند منجر به تصمیمگیریهای مختلفی مانند «تکفرزندی ارادی» یا «بیفرزندی اجباری» شوند. در مجموع، تصمیمگیری درباره بچهدار شدن تحت تاثیر عوامل فردی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قرار دارد و تغییر در نگرشها یا همان >>گره های ذهنی نقش مهمی در این روند ایفا میکند.
ایرنا: جامعه در گذار از رویکرد «فرزندکمتر، زندگی بهتر» به رویکرد «جوانی جمعیت» چه چالش هایی را تجربه می کند؟ این گره های ذهنی چگونه چشم انداز مورد انتظار فرزندآوری را با مشکل مواجه کرده است؟
ملک احمدی: در پژوهشی که بر مبنای مصاحبههای کیفی با ۴۰ نفر و تحلیل مضمون انجام داده ایم، تغییرات مهم نگرش ها درباره فرزندآوری بررسی شده است. در بخشی از تحقیق، وضعیت زوجهایی مطالعه شده که پس از چندین سال ازدواج، تصمیم قطعی گرفتهاند که بچهدار نشوند. یافتههای اصلی نشان میدهد که عوامل فرهنگی و ارزشی نقش کلیدی در این تصمیمات دارند. فرزندآوری دیگر یک امر جمعی و وابسته به حلقههای اجتماعی و شبکههای حمایتی مانند خانوادههای بزرگ (خاله، عمه، دایی) نیست، بلکه این فرآیند اکنون بطور کامل فردی شده و فشارهای اجتماعی برای آن به ویژه در شهرهای بزرگ بسیار کاهش یافته است. همچنین معنای اجتماعی فرزندآوری تغییر پیدا کرده است. در گذشته داشتن فرزند نماد استحکام رابطه زوجین، شادی و سرزندگی خانواده تلقی میشد و «مادری» نیز یک وظیفه و هویت مقدس بود، اما اکنون این مفاهیم دچار تردید و تغییر و نقش مادری در فضای فردی حل شده است، اکنون هویت زن بهطور کامل به مادر شدن گره نخورده است. غریزه مادری که پیش از این به عنوان یک غریزه طبیعی و دوستداشتنی تلقی میشد، حالا در معرض تهدید قرار گرفته است. علاوه بر این، مفهوم فرزندآوری دیگر غیرقابل اجتناب نیست یعنی به بچهدار شدن به عنوان سرمایهگذاری برای آینده و پیری نگاه نمی شود، بلکه این روند تغییر کرده است.
همچنین، فرآیند بچهدار شدن که امر طبیعی است در سایه فعالیت نهادها، سازمان ها و مشاوران به یک حوزه حرفهای و تخصصی تبدیل شده است. این موضوع باعث شده که زوج ها برای وارد شدن به این فرآیند نیازمند گذراندن دورههای آموزشی، اقدامات پزشکی و تشخیصی، رعایت ویژگیهای شخصیتی خاص و فراگیری مهارتهای لازم شوند که این مسائل وسواس بیشتری در افراد ایجاد کرده و ورود به فرزندآوری را دشوارتر و سختتر کرده است.
ایرنا: پس می توانیم بگوییم تقریبا همه آن مفاهیم و باورهایی که برای فرزندآوری در ذهن افراد وجود داشته در حال پوست اندازیست و همین مساله بر کاهش محسوس موالید تاثیر گذاشته است؟
ملک احمدی: بله؛ معناهای اجتماعی که پیرامون مساله فرزندآوری بوده تغییر کرده است. به عنوان مثال حالا دیگر کمتر کسی به این باور دارد که بچه دارشدن مایه استحکام رابطه زن با شوهر است. یا اینکه در فرهنگ عامه اعتقاد بر این داشتند که «فرزند عصای پیری است» اما جامعه اکنون کمتر به این موضوع باور دارد. از طرفی معناهای فرهنگی فرزندآوری نیز دستخوش تغییر شده است. به عنوان مثال مادر شدن کمتر از گذشته تقدس و ارزش محسوب می شود. اکنون زوج ها معتقدند برای بچه دار شدن ابتدا باید روی ویژگی های شخصیتی خود کار کنند وگرنه نمی توانند فرزند خوب داشته باشند؛ یعنی دچار نوعی وسواس فکری در فرزندآوری شده ایم. بیشتر زوج ها تصور می کنند مهارت کمی برای پرورش فرزند دارند و این مساله ترس و استرس را برای آن ها به دنبال داشته است.
ایرنا: در کنار این موانع ذهنی و باورهای فردی، تاثیر مسائل بیرونی مانند اقتصاد، سیاست و شرایط کلی جامعه بر فرزندآوری را چگونه ارزیابی می کنید؟
ملک احمدی: به طور یقین وضعیت فعلی جامعه بر تصمیمگیریهای فردی، بهویژه در زمینه بچهدار شدن تاثیر خود را گذاشته است. افراد در تصمیمگیریهای خود آزاد نیستند، بلکه تحت تاثیر شرایط کلی جامعه قرار دارند. ناپایداری و بیثباتی در عرصه های بیرونی ممکن است هر لحظه اتفاق بیفتد و باعث آشفتگی ذهنی و روانی افراد شود. در این شرایط خانواده ها تمایلی به بچهدار شدن ندارند، چون نمیدانند آینده چه خواهد شد و این موضوع ترس و اضطراب زیادی ایجاد میکند. ناامنی اقتصادی نیز نقش مهمی در این تصمیمگیری دارد. مشکلات اقتصادی مانند بیکاری، تورم و نبود اطمینان نسبت به آینده و به خصوص تحولات سریع و ناپایدار سالهای اخیر، افراد را دچار نگرانی کرده است. در شرایطی که آینده اقتصادی مشخص و پایدار نیست، تصمیم به بچهدار شدن با تردید بسیار همراه می شود. در مجموع می توان گفت عوامل سیاسی و اقتصادی نیز بر روان و تصمیمات فردی تاثیر گذاشته و مانع از تصمیمگیریهای مثبت در زمینه خانوادهسازی میشوند.
>>به گزارش ایرنا و بر اساس آخرین آمار، جمعیت ایران نزدیک به ۸۶ میلیون نفر است که اصفهان، حدود ۶ درصد از آن را دربردارد.
به گفته مسوولان، جمعیت تخمینی این استان در حال حاضر پنج میلیون و ۴۲۱ هزار نفر است که نسبت به سال گذشته بطور تقریبی تنها ۰.۳۴ درصد افزایش نشان میدهد.
نرخ فرزندآوری در اصفهان حدود ۱.۳ درصد است.
«قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» مشتمل بر ۷۳ ماده و ۸۱ تبصره در جلسه مورخ ۲۴ مهر ۱۴۰۰ در کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده مجلس شورای اسلامی طبق اصل هشتاد و پنجم(۸۵) قانون اساسی تصویب شد و پس از موافقت مجلس با اجرای آزمایشی آن به مدت هفت سال در تاریخ ۱۴۰۰/۸/۱۰ به تایید شورای نگهبان رسید.
در گاهشمار کشور، هفته ملی جمعیت از ۲۴ اردیبهشت آغاز می شود.