این سند که براساس اعلام تدوین کنندگان، با اشراف بر ظرفیتها، چالشها و نیازهای مزمن استان پایهریزی شده، تلاشی درخور برای همافزایی نهادی و تمرکز بر پروژههای کلیدی با هدف توسعه سرمایهگذاری به شمار میرود.
بیشک، چنین حرکتی بدون عزم مدیریتی قاطع و نگاهی کلنگر به تحول استان، ممکن نخواهد بود؛ در همین راستا و با توجه به اینکه نسخه نهایی این سند هنوز در دسترس عموم قرار نگرفته، میتوان از فرصت پیشرو برای ارائه پیشنهادهایی به منظور ارتقای آن که اثربخشی و بهرهوری حداکثری داشته باشد، بهره برد.
در این نوشتار البته قصد نداریم سند توسعه کرمان را منطبق یا براساس الگو یا استانی خاص طرحریزی کنیم یا پیشنهاد دهیم اما نگاه به تجربه های موفق در هر جایگاه و مصداقی میتواند کمک کننده باشد؛ از جمله تجربه استان یزد در همسایگی کرمان در قالب سند «یزد نوین» میتواند بهعنوان نمونهای الهامبخش به طراحی دقیقتر و نظاممندتر در «کرمان برفراز» کمک کند.
آنچه در ادامه میآید، نکاتی پیشنهادی است که در قالب مقایسه تطبیقی، میتواند به انسجام و اثربخشی بیشتر این سند منتهی شود.
۱. پروژهمحوری یا برنامهمحوری؟ کرمان برفراز، بنابر اطلاعات موجود که تاکنون منتشر شده، بر اجرای افزون بر ۳۰۰ پروژه تمرکز دارد که میتواند پاسخی اولیه به نیازهای انباشته زیرساختی استان باشد.
با این حال، پیشنهاد میشود چارچوب برنامهریزی راهبردی منسجمی نیز طراحی شود تا از تشتت در اولویتبندی جلوگیری شود. تجربه یزد نوین نشان داده که تلفیق برنامهمحوری با پروژهمحوری، امکان هدایت اثربخشتر منابع را فراهم میسازد.
پیشنهاد میشود چارچوب برنامهریزی راهبردی منسجمی نیز طراحی شود تا از تشتت در اولویتبندی جلوگیری شود. تجربه یزد نوین نشان داده که تلفیق برنامهمحوری با پروژهمحوری، امکان هدایت اثربخشتر منابع را فراهم میسازد
۲. جایگاه آمایش سرزمین یکی از ارکان کلیدی در طراحی راهبردهای توسعهای، بهرهگیری از اصول آمایش سرزمین است؛ اصلی که اگر بهدرستی در ساختار تخصیص پروژهها لحاظ شود، میتواند به توازن فضایی و افزایش عدالت جغرافیایی منجر شود. تجربه سند یزد نوین به گواه مستندات، نشان داده که استفاده از تحلیلهای دادهمحور و مدلهای آمایشی در طراحی فضایی پروژهها، نهتنها موجب کاهش شکافهای منطقهای شده، بلکه به بهینهسازی تخصیص منابع نیز کمک کرده است.
از اینرو، توصیه میشود سند کرمان برفراز در مسیر نهاییسازی خود، نگاه فضامحور و تحلیلیتری به آمایش سرزمین داشته باشد تا به انسجام فضایی بیشتر در سطح استان دست یابد.
۳. مشارکت نهادی و حکمرانی چندسطحی یکی از مهمترین ابعاد تحققپذیری اسناد توسعهای، فراهم آوردن زمینههای مشارکت نهادی و تقویت حکمرانی چندسطحی است.
پیشنهاد میشود سند «کرمان برفراز» با نگاه تقویتیافتهتری به ظرفیتهای دانشگاهی، شوراهای محلی، سازمانهای مردمنهاد و نهادهای منطقهای طراحی تا فرآیند تدوین و اجرای آن، بر پایه همافزایی جمعی استوار شود.
در تجربه یزد نوین، بهرهگیری از ساختارهای مشورتی و بینبخشی، زمینهساز تعمیق انسجام اجتماعی و افزایش تعهد ذینفعان نسبت به مسیر توسعه شده است. استفاده از این مدل (الگو) میتواند در کرمان نیز به ارتقای سرمایه اجتماعی، اعتماد نهادی و همراستاسازی نهادهای اجرایی منجر شود.
۴. شفافیت اقتصادی و منطق تخصیص منابع از جمله مؤلفههای کلیدی در افزایش کارآمدی هر سند توسعهای، شفافسازی فرآیندهای مالی و منطقیسازی تخصیص منابع است.
پیشنهاد میشود در سند کرمان برفراز، تدوین شناسنامه مالی برای هر پروژه در دستور کار قرار گیرد تا اطلاعات مرتبط با منابع تأمین مالی، برآورد هزینهها، زمانبندی اجرا و الگوی سرمایهگذاری بهصورت شفاف و نظاممند ارائه شود.
تجربه استان یزد در قالب سند «یزد نوین» نیز نشان میدهد که ترکیب منابع عمومی و خصوصی، همراه با تحلیلهای دقیق هزینه-فایده، زمینه تحققپذیری بالاتر پروژهها و جذب مشارکت مؤثر بخش خصوصی را فراهم میکند.
اتخاذ چنین رویکردی در کرمان میتواند به بهینهسازی تخصیص اعتبارات و افزایش اعتماد عمومی نسبت به مسیر توسعه استان کمک کند.
۵. پایشپذیری و شاخصهای عملکردی در مسیر تحقق توسعه، سنجشپذیری و امکان پایش مستمر، از ارکان بنیادین موفقیت برنامهها محسوب میشوند. پیشنهاد میشود در سند کرمان برفراز، طراحی دقیق شاخصهای عملکردی (KPI) برای هر حوزه کلیدی از جمله اشتغال، تابآوری زیرساختی، بهرهوری منابع، عدالت فضایی و رضایتمندی اجتماعی در اولویت قرار گیرد.
تجربه سند یزد نوین نشان داده است که وجود این شاخصها، نه تنها امکان ارزیابی مستمر را فراهم میآورد، بلکه موجب افزایش پاسخگویی دستگاههای اجرایی، اصلاح بهموقع مسیرها و ارتقای شفافیت فرآیند توسعه میشود. بهرهگیری از چنین سازوکاری در کرمان، میتواند بهعنوان ضامن پویایی سند و گامی مؤثر در اثربخشی عملیاتی آن تلقی شود.
این سند، نه صرفاً یک نقشهراه اجرایی، بلکه قطبنمایی راهبردی برای آینده توسعه کرمان است.
«کرمان برفراز» بهعنوان یک سند بالادستی، ظرفیت آن را دارد تا به چارچوب مرجع برای اسناد بخشی، شهرستانی و طرحهای سرمایهگذاری تبدیل شود.در صورتی که ساختار راهبری، هماهنگی بینبخشی و مکانیزم پایش آن بهدرستی طراحی شود، این سند خواهد توانست مسیر توسعه را از پراکندگی به همافزایی هدایت کند
«کرمان برفراز» بهعنوان یک سند بالادستی، ظرفیت آن را دارد تا به چارچوب مرجع برای اسناد بخشی، شهرستانی و طرحهای سرمایهگذاری تبدیل شود.
در صورتی که ساختار راهبری، هماهنگی بینبخشی و مکانیزم پایش آن بهدرستی طراحی شود، این سند خواهد توانست مسیر توسعه را از پراکندگی به همافزایی هدایت کند.
از تدوین سندهای اشتغالزایی تا نقشههای سرمایهگذاری خصوصی، همگی میتوانند در سایه راهبردهای کلان این سند، انسجام، تعادل فضایی و اثربخشی بیشتری بیابند.
بیتردید، چنین نگاهی ریشه در درک راهبردی استاندار کرمان دارد؛ مدیری که با نگاهی کلنگر، آیندهمحور و با شهامت، جسارت تعریف مسیرهای تازه توسعه را در دستور کار قرار داده است.
«کرمان برفراز» نهتنها بازتابی از این نگاه مدیریتی است، بلکه ظرفیتی ملی تلقی می شود برای بازتعریف نقش استان در نقشه پیشرفت ایران. این سند، بهعنوان یک سند بالادستی، میتواند نقش راهبردی در جهتدهی به اسناد بخشی و محلی ایفا کند؛ بهویژه در تدوین برنامههای توسعه شهرستانی، سندهای اشتغالزایی و نقشههای سرمایهگذاری بخش خصوصی.
اگر ساختار راهبری و پایش این سند بهدرستی تعریف شود، دیگر دستگاهها و نهادهای برنامهریز در استان خواهند توانست با استناد به آن، برنامههای خود را در چارچوبی منسجم و هماهنگ تدوین کنند.
* کارشناس مدیریت و دکتری توسعه