خبر لغو هر رویداد هنری از هر نوع و جنس که باشد برای کشوری داعیهدار فرهنگ و هنر، تلخ است؛ از نمایشگاه نقاشی و اجرای یک تئاتر تا یک رویداد موسیقی؛ خواه سنتی، خواه جشنواره موسیقی محلی. «کوچه» فقط بهانهایست تا در مورد یک چرخه تکراری سوال کنیم. «کوچه» هرقدر موفق در جذب مخاطب، بهانهایست که بهانهگیریهای خارج از قانون را به یادمان بیاورد. و به راستی چه چیزی میتواند فرای قانون قرار گیرد؟
سند موسیقی راه پر نشیب و فرازی را برای تصویب پیمود تا کسی نتواند خودسرانه مجوزی را زیرپا گذاشته و رویدادی را لغو کند. شاید سند موسیقی به عنوان یک قانون مصوب شده در شورای عالی انقلاب فرهنگی باید برای همیشه همه هنرمندان را از یک حمایت قانونی محکم مطمئن میکرد... شاید سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ۲۵ بهمن ماه گذشته مبنی بر اینکه «این سند مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است و همه نهادها ملزم به اجرای آن هستند»، باید خیال همه را راحت میکرد که نکرد...
سیدعباس صالحی همان روز اعلام کرد: از زمانی که سند ملی موسیقی تصویب و به نهادها ابلاغ شده، تلاش بر این است که مجوز کنسرتهای صادر شده، لغو نشود و این سند مسیر خود را به درستی دنبال کند. ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در استانها موظف هستند که در چارچوب سند موسیقی عمل کنند و اگر اتفاقی هم افتاده و تخلفی صورت گرفته، دوستان مطلع اطلاع بدهند، موارد پیگیری خواهد شد.
استوری نادره رضایی که در فضای مجازی اعلام کرد «علیرغم دو ماه تلاش، کوچه بنبست شد» عبارت کوتاهی بود که شاید توضیح بیشتری لازم نداشت... این اعلام با اشاره به تلاشهای صورت گرفته و از سوی مقامی از وزارتخانه مسئول صدور مجوز حرفهای زیادی برای گفتن داشت... واژههای بیشتری هم نیاز نبود تا این مساله بزرگ را مطرح کند: قانونی وجود دارد که بر مبنای آن مجوزی صادر شده است. صادر کننده مجوز برای اجرای آن تلاش کرده است اما یک رویداد هنری لغو شده است.
«کوچه» ایرانیها را از شهرهای دور به بوشهر میآورد و مهمان رمز و راز زندگی ساحلنشینان در کوچههای جنوب میکرد... اما امروز مساله، لغو «کوچه» هم نیست؛...
«کوچه» فقط بهانه اندیشیدن به راهیست که قانون آن را گشوده است و بنبست شدن آن معنایی ندارد..