>>به گزارش ایرنا، در روزهای نخست تابستان ۱۳۲۶ بود که آفتاب مهربانانهتر از روزهای قبل به خانه حسینآقا وارد شد و تیکتاک عقربههای ساعت خبر از تولدی دوباره میداد.
«سید هاشم» در کلاته دامغان چشم به دنیا گشود. پدر شادمان از طلوع پنجمین ستاره زندگیاش، با توسل به قمر بنیهاشم(ع)، نام او را «هاشم» گذاشت.
حسینآقا یک روستایی ساده، با دستانی پینهبسته از کار روستایی، مانند هر پدری آرزوهای بسیار برای فرزندان خود داشت و شاید هرگز فکر نمیکرد حتی نتواند، راه رفتن آخرین فرزندش را ببیند چرا که در زمستان همان سال بر اثر بیماری، درگذشت.
مادر هاشم، بار سنگین سرپرستی خانواده را به دوش گرفت و با قالیبافی و دیگر کارهای روستایی، به زندگی هاشم و دیگر خواهر و برادرانش طرواتی تازه بخشید.
سالهای درس و مدرسه آغاز شد، دوره تحصیل ابتدایی را در همان روستا گذراند و با کارکردن، بخشی از مخارج زندگی خانواده را نیز تأمین کرد.
اوایل سالهای نوجوانی مجبور به دوری از مادر شد. دیگر ادامه تحصیل در روستا و روستاهای اطراف برایش ممکن نبود. باید به کرج سفر میکرد و چند سالی را میهمان خانه برادر میشد تا به تحصیل و کار ادامه دهد. در آن دوران با کمکهای برادر، بیشتر با مسائل دینی و مذهبی آشنا شد و پایههای فکری خود را استوار کرد.
سالهای آخر دوره متوسطه بود. دیگر بار همراه با مادر، مسافر شهر گرگان شد. روزها گرم کار بود و شبها غرق درس. دیپلمش را گرفت و به استخدام اداره کشاورزی درآمد.
روزهایش را با کارکردن در اداره و شبهایش را با کارکردن با تاکسی پر کرد. در همان اداره، دوره کاردانی پنبه را گذراند و فوقدیپلم گرفت.
>>حضور فعال در مبارزات سیاسی
دست تقدیر هاشم را به گنبد، تبعیدگاه شهید آیتالله مدنی، کشاند و جرعهنوش باده مستانه آن پیر دلیر شد. در آن سالها، بیشازپیش در جریان مبارزات سیاسی و مذهبی قرار گرفت و با روحانیون مبارزی که به آن شهر تبعید میشدند یا به آن رفتوآمد داشتند، از نزدیک آشنا شد.
شهید آیتالله مدنی، شهید هاشمینژاد و شهید سیدعلی اندرزگو از این افراد بودند که هاشم با استفاده از درسها و سخنان آنان، کولهبار فکری و مبارزاتی خود را پربارتر و فعالیتهای سیاسی را با هسته اصلی مبارزان مسلمان و روحانیون بیشازپیش نزدیک و محکمتر کرد.
همچنین در آن زمان، او به کمک دوستان همفکر خود، جلساتی را پایهگذاری کرد که در آن به شکل سازمانیافته به مسائل سیاسی مذهبی میپرداختند و مبارزات ضدحکومتی را برنامهریزی میکردند.
پخش و تکثیر نوار، کتب و اعلامیههای امام خمینی(ره) و دیگر بزرگان سیاسی و مذهبی آن دوران، یکی از کارهای هاشم و دوستانش بود.
>>ازدواج با ثمره پنج فرزند
اندکی بعد در بیستوششمین سال از بهار عمرش، در آن دیار پیمان ازدواجش با روحانیزادهای مکرمه را استوار کرد و پنج ستاره از خود به یادگار گذاشت.
هاشم سادهزیست بود و هیچ گاه گذشته سخت خود را فراموش نکرد و همین باعث میشد در کمک و دستگیری نیازمندان، هرگز کوتاهی نکند، بهگونهای که تقریباً ثروتی برایش باقی نماند. او خود و همه زندگیاش را صرف انقلاب و نیازمندان کرد و وارد معاملهای با خدا شد که اجرش فقط با خود خدا بود.
>>مبارزه در دوران طاغوت
با شروع مبارزات ضد رژیم شاهنشاهی همزمان به فعالیت گسترده سیاسی علیه رژیم طاغوت پرداخت.
این زمینهها، باعث شد تا بهمحض پیروزی انقلاب به جمع یاران امام(ره) در کمیته انقلاب اسلامی بپیوندد و پس از آن در اوج فعالیت ضدانقلاب در گنبد، برای رفع محرومیت از چهره روستاهای منطقه به برادران خود در جهاد سازندگی ملحق شود.
>>آغاز جنگ و نقشآفرینی در سنگرسازی
در اولین ماههای شروع جنگ تحمیلی عازم جبهههای جنوب شد و برای پرکردن خلاءهای جبهه تلاشهای فراوانی کرد.
او مسئولیت سخت و سنگین فرماندهی قرارگاه مهندسی-رزمی نجف اشرف را بر دوش کشید و دیرزمانی نگذشته بود که خانواده خود را نیز به شهرهای نزدیک جبهه برد و پیوسته در خدمت جنگ قرار گرفت.
هاشم سجادی یکی از سنگرسازان بیسنگر بود. بارها و بارها، در مواقع بحرانی و خطرناک، او خود، چون یک نیروی عادی وارد کارزار شد و با ماشینهای سنگین به کار پرداخت؛ خاکریز زد و سنگر ساخت.
در منطقه بستان در عملیاتهایی چون طریقالقدس، در تنگه چزابه، در شوش و فتحالمبین، در بیتالمقدس و آزادی خرمشهر، در عملیات رمضان و در بسیاری عملیات ها شرکت داشت.
یکی از نیروهایش میگوید: «در عملیات رمضان که قرار شد نیروها عقبنشینی کنند، او همه ما را به عقب فرستاد و خودش با آخرین دستگاه که یک بلدوزر بود، بعد از هما ما به عقب آمد.»
در عملیات والفجر سه از ناحیه شانه، شکم و پا، مجروح شد. از آنجا که تاب ماندن نداشت، قبل از سلامتی کامل به جبهه بازگشت.
>>عملیات عاشورا و شهادت سیدهاشم
در جبهههای میانی، در منطقه میمک، عملیات عاشورا بود و عاشورایی برپا شد.
هاشم درحالی که برای نظارت بر فعالیت گردانهای مهندسی جهادسازندگی در مناطق جنگی عازم مأموریت بود، در تنگهای با کمین نیروهای ضدانقلاب و نفوذیهای دشمن برخورد کرد و پس از سالها تلاش شبانهروزی خالصانه و عاشقانه، سرانجام در پنجمین روز از آبان ۱۳۶۳ در یک روز سرد پاییزی به دست منافقین کوردل، درهای آسمان به رویش گشوده و آسمانی شد.
سه روز بعد، پیکر این سردار دلیر، در جوار بارگاه حضرت رضا(ع) تشییع و بهشت رضای مشهد، آغوش آرامش ابدی او شد.
>>انقلاب دو چهره دارد: خون و پیام
انقلاب اسلامی ما هم شهادت و هم پیام دارد. پیام این شهیدان و شاهدان به شماست که اسلام عزیز را یاری کنید و امام عزیز را پشتیبان باشید. هر گلوله دشمن که به قلب فرزندان اسلام میخورد در لبهایشان زمزمه «الله اکبر، خمینی رهبر» سر میدهند.
>>شهادتم را به هم تبریک بگویید
برادرم، مادرم، همسرم و خواهرم، همه شما را به خدای بزرگ میسپارم. مخارج عزاداری را زیاد نکنید و پول آنها را به امور جنگی ستاد پشتیبانی جهاد سازندگی خراسان بدهید.
به همدیگر تبریک بگویید چون به آرزویم میرسم. کسی برایم گریه نکند، چون شهادت را سعادت میدانم و عاشقم.
>>نقش رزمندگان استان سمنان در دوران دفاع مقدس
به گزارش خبرنگار >>ایرنا، دوران هشت ساله دفاع مقدس برگ افتخاری در دفتر غیرت و مردانگی ایرانیان رقم زد، مردم استان سمنان با اعزام تعداد قابل توجه رزمندگان به این نبرد، جزو سه استان برتر در تقدیم بیشترین تعداد شهید در کشور است؛ مدالی که از هر رنگی بالاتر و آرمانی جاودان را یادآور است.
رزمندگان سلحشور و دلیر ایران اسلامی طی هشت سال دفاع مقدس بیش از ۱۰۰ عملیات محدود نیمهگسترده و گسترده انجام دادند و با مدیریت تحسینبرانگیز نظامی و پرورش قوای رزمی توانستند با قاطعیت از تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران دفاع کنند.
نیروهای اعزامی از استان سمنان نیز در ۵۵ عملیات شامل ۲۴ عملیات توسط سپاه و بسیج، ۱۱ عملیات توسط لشکر ۵۸ تکاور ذوالفقار ارتش و ۲۰ عملیات توسط جهادسازندگی، شرکت و نقش فعال و اثرگذاری را ایفا کردند.
جمعیت استان سمنان در سال ۱۳۵۵ حدود ۲۸۹ هزار و ۴۶۰ نفر و کمتر از یک درصد از جمعیت کشور بود که با توجه به جمعیت آن زمان استان، تقدیم سه هزار شهید بیانگر این مدعاست که مردم این خطه تمامقد برای دفاع از انقلاب در صحنه حضور داشتند.
جنگ تحمیلی در دهه ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ اتفاق افتاد و اگر ملاک محاسبه جمعیت کل کشور و استان سمنان را در سال ۱۳۶۵ قرار دهیم، میتوان گفت جمعیت کل کشور در سال ۶۵ حدود ۴۹ میلیون و ۴۴۵ هزار نفر و جمعیت استان سمنان نیز در آن سال ۴۱۷ هزار ۳۵ نفر بود.
مقایسه آماری فوق چنین نشان می دهد که در کل کشور بر اساس جمعیت سال مورد اشاره، معادل ۴۴ صدم درصد یعنی یک نفر در ۲۲۶ نفر به فیض شهادت نائل آمدند، این رقم در استان سمنان ۶۹ صدم درصد یعنی یک نفر در هر ۱۴۵ نفر جمعیت استان بود.
سمنان به تناسب جمعیت کشور و شهدا، یک و هفت دهم برابر میانگین کشوری شهید تقدیم میهن کرده است و بیش از ۹۷ درصد از شهدا مربوط به دفاع مقدس هستند و همه این سروقامتان و مدافعان وطن در خطوط مقدم و مناطق جنگی به شهادت رسیدند.
مقایسه آماری شهیدان بسیجی استان سمنان با کشور نشان میدهد که از مجموع یک میلیون و ۹۳۰ هزار بسیجی رزمنده در کشور، ۹۵۰ هزار نفر به شهادت رسیدند و معادل چهار و ۹ دهم درصد کل رزمندگان و سهم استان سمنان از شهدای بسیجی یکهزار و ۵۷۴ نفر است که معادل پنج و چهار دهم درصد رزمندگان استان محسوب میشود.
همگام با بسیجیان، حضور پاسداران به عنوان فرماندهان و همرزمان آنان در جبهههای جنگ بسیار چشمگیر بود. به طوری که طبق آمارهای موجود تعداد ۳۱۶ نفر از پاسداران استان سمنان یعنی به ازای هر پنج نفر یک نفر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و طبق آمار رسمی اعلام شده، تعداد سه هزار و ۱۰۰ نفر از اعضای داوطلب تحت امر جهاد در طول دفاع مقدس به شهادت رسیدند که با توجه به تناسب آمار کشور، معادل یک و نیم درصد آمار کل شهدای کشور میشود.
>>نگاهی به آمار رزمندگان و شهدای استان سمنان
شمار شهدای جهاد در استان سمنان به حدود ۱۱۳ نفر میرسد که معادل چهار درصد از آمار کل شهدای استان را تشکیل میدهد و بر پایه گزارشها، آمار شهدای جهاد استان با ۱۱۳ نفر معادل سه و ۶ دهم درصد از کل شهدای جهاد کشور را شامل میشود که بیش از سه برابر میانگین کشوری را به خود اختصاص داده است.
از سه هزار شهید استان سمنان، ۲۲۰ نفر ورزشکار و ۹۶ شهید در عرصه بهداشت و درمان به فیض شهادت رسیدند و ۷۰۰ نفر از رزمندگان جبهههای جنگ حق علیه باطل که از این حوزه عازم نبرد شده بودند نیز به جایگاه والای جانبازی نائل آمدند.
از مجموع ۹۶ شهید بهداشت و درمان دفاع مقدس استان سمنان، یک شهید پزشک بود، ۶ شهید نیز بهداشت و پزشکیار، ۵۶ شهید امدادگر، ۹ شهید حامل مجروحان، ۹ شهید راننده آمبولانس و ۱۸ شهید نیز بهداشتیار و عضو کادر بهداشت و درمان رزمندگان دفاع مقدس بودند که به شهادت رسیدند.
شمار کل جانبازان استان سمنان هفت هزار و ۲۰۰ نفر است که از این تعداد یکهزار و ۸۰۷ نفر از جانبازان استان را جانبازان شیمیایی تشکیل میدهند. ۲۰۷ نفر دارای بیش از ۲۵ درصد جانبازی هستند.طبق گزارشها، در کشور به ازای هر ۱۲۴ نفر یک نفر جانباز و در استان سمنان به ازای هر ۵۸ نفر یک نفر در دوران دفاع مقدس جانباز شدند و استان سمنان بیش از ۲ و یک دهم برابر میانگین کشوری جانباز دارد و همچنین یکهزار و ۷۴۷ نفر از این جانبازان بیش از ۲۵ درصد جانبازی دارند.
>>برنامهریزی برای دومین کنگره شهدای استان سمنان در شهریور ۱۴۰۴
سمنان به عنوان یکی از استانهای سرآمد دوران دفاع مقدس و جزو سه استان دارای بیشترین تعداد شهدا به نسبت جمعیت برای پاسداری از کیان نظام جمهوری اسلامی، به منظور تحقق منویات رهبر معظم انقلاب در زمینه جهاد تبیین و مقابله با جنگ ترکیبی و تهاجم فرهنگی دشمنان وارد میدان شده است و برگزاری هشت اجلاسیه در هشت شهرستان استان سمنان برنامهریزی شد تا در نهایت هشت اجلاسیه به دومین کنگره سه هزار شهید در شهریور ۱۴۰۴ مزین شود.
برگزاری اجلاسیه شهدا در هر شهرستان استان سمنان در واقع اقدامی برای معرفی شهدای هر شهرستان به نسل امروز آن شهرستان است که در نهایت تمامی مردم استان سمنان و دیگر استانها در نقاط مختلف کشور در «کنگره سههزار شهید استان سمنان» با تمامی شهدا و خط مشی و سیره این بزرگواران همیشهجاودان بیش از پیش آشنا شوند تا راه بر توطئه دشمنان سد شود.