>>به گزارش مشرق، >>زینب علیاشرفی نویسنده کتاب «به تماشا نمیشود» به تشریح جزئیات این کتاب و نحوه بازنمایی واقعه سقوط بالگرد شهدای خدمت پرداخت.
>>نگاهی نو به واقعه شهادت
علیاشرفی در ابتدا با اشاره به اینکه کتاب «به تماشا نمیشود» شامل ۱۹ روایت است، توضیح داد: هر روایت توسط یکی از نویسندگان جوان و نو قلم به رشته تحریر درآمده است. این روایات، مواجهههای شخصی نویسندگان با خبر سقوط بالگرد، نگرانیها و دلشورههای مردم، نذر و نیازها، توسلات و مراسمهای پس از شهادت را به تصویر میکشند. برخی از نویسندگان نیز به تأملات و خلوتهای خاص خود با هر یک از شهدا یا تأملاتشان درباره سیره و مدیریت آنها پرداختهاند.
وی تأکید کرد: هدف این کتاب، ارائه نگاهی متفاوت و عمیقتر به شخصیت و سیره شهدای خدمت است.
علیاشرفی بیان کرد: برخی نویسندگان، پیش از این حادثه، نگاههای خاصی به مسئولین و مدیریت کشور داشتند، اما پس از مواجهه با سیره شهدای خدمت، یک انقلاب جدید در ذهنشان رخ داده و مفاهیمی مانند عینیت سیاست و دیانت را بیشتر از قبل درک کردهاند.
>>قلمهای جوان و روایتی ملموس
علی اشرفی در ادامه تصریح کرد: بخش عمدهای از راویان این کتاب، قلمهای جوان و متولد دهه ۷۰ به بعد هستند، از جمله محمدرضا ناصری، نویسنده روایت اول کتاب که متولد سال ۱۳۸۰ است.
به گفته علیاشرفی، این نویسندگان عمدتاً طی دو-سه سال اخیر آموزش دیده و شروع به نگارش کردهاند. با توجه به اینکه اتفاق سقوط بالگرد در استان آذربایجانشرقی رخ داده و تبریز مرکزیت ویژهای در پیگیری این ماجرا و بدرقه شهدا داشته است، تعدادی از نویسندگان از تبریز و زنجان دعوت به همکاری شدهاند تا روایتی ملموستر و نزدیکتر به واقعیت ارائه دهند.
>>جستجو در عمق حادثه: روایات کمتر شنیده شده
سه روایت ابتدایی کتاب به صورت ویژه به عملیات لحظه به لحظه جستجو و تفحص بالگرد و شهدای خدمت میپردازند.
علیاشرفی این روایات را کمتر شنیده شده توصیف کرد و گفت: در تمام این یک سال گذشته اغلب، گزارشهای رسمی از شکل و شمایل جستجوها شنیدهایم، اما روایات اول کتاب از ورودی معدن شروع میشود و از نگاه راویان حاضر در صحنه ورزقان؛ محمدرضا ناصری، آقای تیمورپور و آقای خسروشاهی، لحظه به لحظه وقایع تا خبر شهادت را روایت میکند.
>>بازنمایی چند وجهی از شهدای خدمت
در پاسخ به سوالی درباره چگونگی بازنمایی شخصیت شهدای خدمت در کتاب، علیاشرفی به تنوع نگاهها اشاره کرد و توضیح داد: روایتی داریم که خانم برتینا مشخصاً درباره شهید رئیسی نوشته و از اولین مواجهههایش با ایشان در دوران حیاتشان تا نحوه شهادت، بُعد مردمی بودن ایشان را برجسته میکند. روایتی دیگر به نقدها و سوالات یکی از نویسندگان نسبت به مدیریت یک شهید در دوران حیاتش میپردازد که پس از شهادت و شنیدن روایات مردمی، پاسخ سوالاتش را پیدا میکند.
وی افزود: همچنین روایتی درباره شهید رحمتی وجود دارد که چالشها و تردیدها درباره جوانی و تجربه کم ایشان در ابتدای استانداری را مطرح میکند، اما با گذر زمان، مدیریت توانمند ایشان به اثبات میرسد. روایتی دیگر نیز حس یاس و خشم نویسنده در از دست دادن این شخصیتها را به تصویر میکشد، اما با آشنایی با مفهوم حیاتآفرینی شهادت و قائم به فرد نبودن مکتب، نگاهش تغییر میکند.