به گزارش هشمهری آنلاین، فرهیختگان نوشت: «تمساح، آدم را گاز بگیرد اما جوّ نه!» جمله مشهور و البته کارآمدی است برای وقتهایی که قرار است به تلخی، شاهد اثرگذاری یک جریان جوزده بر سیاستگذاریها و جهتگیریهای دولت یا افکار عمومی باشی و کاری هم از دستت برای تذکر یا توقف آن جریان برنیاید.
یکی از این جوزدگیهای تلخ، آن هم در اوج نیاز کشور به استقلال در روایتسازی دستکم در داخل کشور، موج تقدیر و تشکر از چندچهره در شبکههای فارسیزبان خارج کشور است؛ کسانی که انگار ما همیشه مقصر بودیم که رفتند و الان هم منت میگذارند که بهاندازه ایراناینترنشنال، در القای سوگیریهای ضدایرانی خود، صریح و وقیح نیستند. نفیسه کوهنورد، بهمن کلباسی و سیاوش اردلان از مجریان و خبرنگاران BBC فارسی، چهرههای اصلی پروموتشده در این موج بودند که برخی به علت مواضعشان در شبکههای اجتماعی و برخی دیگر به علت گزارشهای ارسالی برای رسانه متبوعشان، موردتوجه قرار گرفتند.
کوهنورد بهعنوان کلیدیترین چهره در میان آنها، خبرنگار BBC فارسی در منطقه است که سالهاست عمدتاً با حضور در کشور عراق و ارتباط با کارشناسان منطقه، تلاش میکند گزارشهایی نسبتاً صادقانهتر و واقعگرایانهتر از خاورمیانه مخابره کند.
تلاشی که پیش از هر چیز ریشه در سیاستهای این ارگان وابسته به سلطنت انگلیس و نیاز مبرم آن به شناخت واقعگرایانه از وضعیت منطقه برای تدوین راهبردهای درست در برخورد با نیروهای کنشگر فعال آن دارد. برخلاف نگاه تعجبزده برخی مخاطبان ناآشنا با این رسانهها، انگلیس دستکم ۴۰۰ سال است که از این راهبرد پیروی میکند. گاه با فرستادن جهانگردان، گاه با مستشاران و حالا با خبرنگاران، این کشور همواره علاقه داشته که اطلاعات و تحلیلها را با جزئیات و بهدقت در میدان بررسی کند و برخلاف متحدان اروپایی و آمریکاییاش، همیشه رصدکردن کشورهای مدنظرش خصوصاً در خاورمیانه را جذاب میدیده است. گذشته از این، مسئله شاخههای فارسیزبان رسانههای وابسته به کشورهای متخاصم، هدفشان جذب و جلب مخاطب ایرانی است.
اگر از بالا و بیرون به قصه نگاه کنیم درخواهیم یافت که تأسیس این رسانهها، بهعنوان ابزاری کارآمد در دیپلماسی عمومی نگریسته میشود. در دیپلماسی عمومی، یک دولت برخلاف مدلهای کلاسیک، مخاطب گفتوگوی خود را نه دولتهای دیگر، بلکه ملتهای تابعه آنها میداند تا مستقیم یا غیرمستقیم بر افکار آنها اثر بگذارد. ازاینرو بخش بزرگی از شگفتزدگی و جوزدگی داخلی به مقایسه ناشی از شناخت محدود و غلط با رسانههای داخلی باز میگردد. درحالیکه انحرافیترین و اشتباهترین اقدام در تحلیل رویکردهای BBC فارسی و خبرنگاران آن، مقایسه آنها با رسانههای داخلی و خبرنگارانشان است. ما در کشور اساساً تعریف فعال و کارآمدی از دیپلماسی عمومی آن هم در سطح رسانههایمان نداریم و اهالی حرفهای رسانههای رسمی خیلیخوب میدانند که غالب رسانههای وابسته به دولت نه در نسبت با افکار عمومی خارجی و نه حتی داخلی، با واقعگرایی بیگانهاند.
BBC نهتنها میخواهد دادههای دقیق میدانی و سوگیریهای فکری تحلیلگران و سیاستمداران و کنشگران منطقه را داشته باشد، بلکه نیاز دارد همانها را هم تا حدی کنترلشده و با روایت خودی، به مخاطبان ایرانیاش بازتاب دهد تا حلقههای اتصال خود را با گروههای مختلف مخاطب گم نکند و در وقت مقتضی بتواند روی هر گروه تأثیری ولو در حد تغییر یک محاسبه کوچک داشته باشد.
بنابراین کوهنورد بهعنوان یک خبرنگار در واقع در حال انجام هیچ حرکت شگفتیسازی برای ایرانیها نیست الا پیگیری حرفهای و مجدانهاش در کار خبرنگاری. تنها بخش جالبتوجه گزارشهای او را باید تلاش برای بازتاب دادن وضعیت منطقه و ایران، چنان که غالب افراد و دیدگاههای جریان اصلی در منطقه میگویند، دانست. نسبت شخصی او با ایران نه بر ما و نه بر جوزدگان این روزها آشکار است، اما نسبت حرفهای او با رسانهاش اقتضا میکند که نزدیک به جریان غالب نگاهها در منطقه بماند و واقعیت این است که جریان اصلی منطقه خصوصاً در سالهای اخیر و در طول جنگ ۱۲روزه و پس از آن، آشکارا به سمت ایران تمایل داشته است. آیا انتظار داریم این رسانه کهنهکار، مانند تازهبهدورانرسیدههایی چون اینترنشنال و منوتو، بر واقعیتهایی تا این اندازه آشکار چشم بپوشد؟ اگر چنین انتظاری داریم حتماً آنها را نشناختهایم. همیشه در بر یک پاشنه نمیچرخد و یک دیپلماسی واقعگرا، همواره خود را برای موقعیتهایی که میتواند با کنش فعال به سمت منافع کشورش چرخانده شود، آماده نگه میدارد. این نگاه، نهتنها نگاهی بدبینانه یا بیشفعالانه در تفسیر حرکت یک رسانه نیست، بلکه دقیقاً همان چیزی است که از یک رسانه مؤثر در جهان مدرن انتظار میرود و اتفاقاً همان افرادی که چنین تحلیلهایی را با برچسب بیشفعالی پسمیزنند، همانهایی هستند که کمترین شناخت را از رسانه و محدودترین اطلاعات را از وضعیت این بنگاههای خبری در کشورهای مبدأ و مقصدشان دارند.
جوزدگی در ستودنی دانستن کنش این چندچهره را هم در این روزها عمدتاً چند گروه مرتکب شدهاند؛ افرادی که این رسانهها و چهرههایشان را نمیشناسند و حالا بهواسطه بریدههای گزارشها یا توییتها و پستها، آنان را دیدهاند. افرادی که چهرههای اصلاحطلب یا منتقد فعال در شبکههای اجتماعی هستند و به علت حضور مستقیم با هویت شخصی، منافعشان چنین اقتضا میکند که شبکههای خود را تا بیرون مرزها گسترش دهند. افرادی که عامدانه قصد دارند محبوبیت این چهرهها را در افکار عمومی ایران به واسطه تبلیغات میهنپرستانه برای آنها بالا ببرند تا نفوذشان را گسترش دهند. باید تصریح کنیم مسئله این نیست که BBC را با اینترنشنال و منوتو و ایرانوایر یکی ببینیم. مسئله اتفاقاً برعکس این است که هر یک را با اقتضائات، شرایط، تاریخ و راهبردهای خودشان بشناسیم تا در داوری جنس و شیوه تعامل هر یک با مخاطب، دچار اشتباه، جوزدگی و شگفتزدگی نشویم.