>>همشهری آنلاین- زهرا رفیعی: محمد و رضا دو دوست و شریک هستند که در نزدیکی روستای سمسکنده ساری، تالار عروسی دارند. نام تالارشان زمرد است و لب جاده ساری به نکا خودنمایی میکند. محمد در گفتوگو با همشهری میگوید: تا آنجا که توانستیم همه نوبتهای عروسی و ولیمههای حجاج را کنسل کردیم تا برای کاری که میخواستیم انجام دهیم فضا داشته باشیم. جنگ که شروع شد داشتم از تهران میآمدم ساری، در راه تعداد زیادی مسافر بود که کنار جاده چادر زده بودند. فکر کردم احتمالا آنها که ویلا و فامیل در شمال ندارند با اقامتگاههای گران مواجه خواهند شد. همینطور هم شد. بعضیها از شرایط مردم سوء استفاده کردند. به فکرمان رسید برای اینکه مردم کنار جاده نخوابند، به اندازه توانمان فضایی را برایشان آماده کنیم. روزهای اول اینستاگرام وصل میشد و آنجا برای اقامت رایگان تبلیغ کردیم. سالن جشنها را موکت کردیم و گفتیم هر کسی خواست با رختخواب و وسایل شخصیاش میتواند اینجا اسکان کند. به مغازه دارهای بین راه هم سپردیم که خبر امکان اسکان رایگان را به همه بگویند. روزهای اول مسافران در پارکهای شهر زیاد بودند، آنجا رودررو از مسافران دعوت کردیم به سالن عروسی برای اسکان بیایند. این روزها که اینترنت ضعیف شده است برگهای هم به دیوار تالار چسباندهایم و اطلاع رسانی کردیم.
محمد اکبری درباره اینکه تا چند روز امکان اسکان وجود دارد میگوید: تا امروز بیشتر افراد یک روز اقامت داشتهاند ولی هیچ محدودیتی برای اسکان وجود ندارد. و هنوز هموطنان از شهرهای مختلف کشور برای اسکان تماس میگیرند و ساعت رسیدنشان را خبر میدهند. دو سالن بزرگ داریم که یکی از آنها را موکت کردهایم و یکی دیگر را برای کسانی که میخواهند حتما در این شرایط ولیمه بدهند و سالن را از قبل رزرو کردهاند نگه داشتهایم. روزهای محرم نزدیک است و تا آن زمان سالن دیگر هم خالی خواهد شد. حدود 30 خانوار در سالن مردانه که الان خالی شده جا میشوند.
او محبت آدمهایی را متذکر میشود که در این روزها به فکر هموطنان بودهاند و میگوید: در همین روزها کسانی که متوجه شدند ما قصد چه کاری داریم برایمان مبالغی جهت خرید پتو و بالشت واریز کردند. این مبلغ اگرچه زیاد نیست ولی دل ما را برای کاری که میکنیم گرم کرده است. امکانات ما به عنوان یک تالار عروسی زیاد نیست. مثلا ما امکان حمامکردن در اینجا نداریم ولی حمام عمومی در روستای نزدیک تالار وجود دارد. بعضی از همشهریان البته به ما گفتهاند که مسافران میتوانند در خانهها و اقامتگاههای آنها حمام کنند.
محمد معتقد است که کارهایی که ما و تعداد انگشت شمار مردم برای همدلی انجام میدهیم، زیاد نیست، به نظر من جنگ اصلی نبود همدلی بین مردم است او میگوید: لطفا حرف من را منتشر کنید؛ میخواهم به هموطنانم بگویید «دشمن واقعی ما کسی است که میخواهد از ما آدمی بسازد که نگاهش به همنوعش سودجویانه و منفعتطلبانه است.» دوست داشتم اگر حرفی از من قرار است شنیده بشود این باشد: ما وقتی هوای هم را داشته باشیم و به دنبال بازگشت سود مالی نباشیم، کائنات جوابمان را بسیار بیشتر از چیزی که تصور میکنیم خواهد داد.
حرف آخر محمد از جنس همدلی است. او میگوید: فکر کردن به آدمهایی که میترسند، فامیلی در شهرهای دور از جنگ ندارند و یا حتی کسی را ندارند باعث میشود تمام توانمان را برای همدلی بگذاریم؛ نه مثل کسانی که مسافران را یک روز رایگان پذیرش میکنند و برای شبهای بعد از آنها وجه درخواست میکنند، اینجا کاملا رایگان است و کاش بیشتر در توانمان بود که کمک کنیم.