ایــن روزها کســی پیدا نمی شــود کــه نام الهه حســین نژاد را نشــنیده باشــد. همان دختر اسلامشــهری که هر روز بــرای کار از خانه شــان واقع در اسلامشــهر به یک سالن زیبایی در شــهرک غــرب تهــران میرفت امــا چهــارم خــرداد مــاه یکبــاره ناپدید شد. پــس از اینکه خبر گم شــدن الهه منتشــر شــد بســیاری از ســلبریتی ها و بلاگرهای اینســتاگرامی به این موضوع واکنش نشــان دادند و همین موضــوع کافی بود که خبر گم شدن این دختر 24 ســاله در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پا کند. بالاخره صبح روز پنجشــنبه خبــر تلخ پیدا شدن جســد الهه و دســتگیری قاتل او قلب تمام مردم ایران را لرزاند. انگیزه قتل چه بود؟ وقتی امید مــردم برای زنده پیدا شــدن الهه به ناامیدی رسید، حالا یک ســوال مهم برای همه وجود داشــت و آن هم این بود کــه انگیزه قاتل برای کشتن الهه و رها کردن جســد او در بیابان چه بوده است؟
متهم به قتل در مصاحبه کوتاهی که در اولین روز بعد از دستگیری انجام شد به خبرنگار هفت صبح گفت:مقتول به عنوان مسافر ســوار خودروی من شد.چشمم که به گوشــیاش افتاد وسوسه شدم از او ســرقت کنم ولی او مقاومت کرد و من با چاقو او را زدم. بعدا مشخص شــد درگیری متهم با الهه حسین نژاد در میدان قائمیه اسلامشــهر یعنی درست زمانی که دختر جوان در نزدیکی خانه شــان بود رقم خورده بود. بعــد از درگیــری در حالی که مقتول روی صندلی بود مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفت و جان باخت.ســپس متهم جسد او را به حوالی فرودگاه امام خمینی منتقل کرد. متهم بعد از دســتگیری محل رها ســازی جسد را به ماموران پلیس نشــان داد و جسد الهه بعد از گذشت حدود یازده روز از وقوع جنایت کشف شد.
متهم سابقه کیفری داشت؟
یکی دیگر از مسائل بحث برانگیز موضوع سوابق کیفری متهم است.همسر او گفته بود که او یک بار دیگر هم در جریــان درگیری بــا یک خانم بازداشت شــد که با پرداخت مبلغی به آن خانم موفق به جلب رضایتش شده بودند.بنابراین این مورد در سوابق کیفری متهم ثبت نمیشود. این متهم در سابقه خود یک فقره سرقت دو راس گوسفند داشته که این مورد در جریان درگیری او با اقوام نزدیک خودش رخ داده بود و این کار را برای انتقام گیری انجام داده بود. به جز این سوابق متعدد شرارت و تهدید نیز دارد. آخرین گفتگو با قاتل در حالــی کــه روز گذشــته گــزارش خبرنگار هفت صبح در گفت و گو با همســر ســابق قاتل منتشــر شــده بود و این زن جوان اظهار داشت در خانــه متهم به نــام بهمــن آزار و اذیتهایی دیده کــه منجر به مهاجرت او به شــهر خرمآباد شــده اســت، این بار بهمن متهم به قتل الهه در مورد زندگی شــخصی خود با همسر سابقش با هفت صبح گفت و گو کــرد. او اظهــار کرد:من همسرم را دوســت داشتم و عاشــق او بودم. اما به خاطر اختلافاتمان از هم جدا شــدیم و او نزد خانواده اش به خرم آباد رفت. از چند سال قبل پدر او به همراه باجناق من مغازه نان فانتزی پزی باز کرده بودند و شــراکتی در آن مغازه واقع در خرم آباد کار می کردنــد. من بعــد از جدایی چند بار برای برگرداندن همســرم به خرم آباد رفتم. الان هم دلم می خواهد مقابل خانه اش بروم و فقط او را نگاه کنم.
متهم در ادامه گفت:روز حادثه در میدان آزادی منتظر مسافر بودم تا ســمت اسلامشــهر بروم که مقتول ســوار خودروی من شــد.گفتم باید سه مسافر دیگر هم سوار شــوند اما او گفت حرکت کن من کرایه کامل را بــه او میدهم چون عجله دارم.کمی که در مســیر پیش رفتیم نگران شدم که مبادا پولم را ندهد برای همین به او شــماره کارت دادم و او پــول را به حســابم زد.اگر در آن لحظات قصد شــومی داشــتم هرگز به او شماره کارت نمی دادم. متهم در مورد درگیــری با الهه گفت:مســیر طولانی بود و الهه شــروع به صحبت کرد.من هم به حرفهایش گوش میدادم.او از روابط دوستانه خود برایم حرف زد و من یک لحظه یاد همسرم افتادم که همیشــه تصور میکردم شاید رهایم کند.به مقتول گفتم یعنی همه زنها همینطوری هستند و به فکر خوشی و خوشگذرانی خودشان هستند؟ نمیدانم چرا در یک لحظه خشم تمام وجــودم را گرفت.
من نمیتوانســتم رفتارهای خارج از چارچوب را از طرف خانمها تحمل کنم برای همین به مقتول با چاقو حمله کردم.بعد هم گوشی اش را برداشتم اما قصدم حتی سرقت هم نبود چون بعد از اینکه جسد را در بیابان رها کردم گوشی را در جایی پرت کردم.مقتول همراه خود طلا هم داشت اما من آنها را برنداشتم.
پرونده شخصیت روز گذشته تراپیســت الهه در دادسرای جنایی تهران حاضر شد و به همراه یک روان درمانگر دیگر اقدام به تکمیل پرونده تعیین شــخصیت متهم و همچنیــن تحقیقات در مــورد پرونده مقتول آغاز شد. تکمیل این پرونــده به روند تحقیقــات جنایی کمــک کــرده و از الزامات پرونده هــای قضایی محسوب میشود.