چهارشنبه، 31 اردیبهشت، 1404

کوچه‌گرد ۷۱؛ ماجرای اردیبهشت و تهران توتی!

>>همشهری آنلاین-لیلا باقری: بهار است و تهران توتی...! غروب‌ها وقت گذر از پیاده‌روها بوی توت مستت می‌کند و نگاه می‌کنی به این توت‌های رسیده سرخ و سفید که زیر پا له می‌شوند... دلت می‌خواهد دست ببری دو تا رسیده بکنی و بخوری، ولی از یک طرف خجالت می‌کشی که خب انصافا یک دانه توت است دیگر... نه گناه کبیره! و از طرف دیگر فضای مجاری پر شده از هشدار آلودگی این توت‌ها و بیماری شدن عابرانی که هوس توت می‌کنند.

حالا که یک جنگ ناجوانمردانه بین توت‌های آبدار سرخ و سفید توی خیابان است و هشدارهایی برای تقیه و دست نزدن بهشان برگردیم عقب ببینیم تهران چرا این‌قدر پر از توت است؟

به روزگاری که در تهران، توت نه فقط مجانی بود، بلکه حکم بنزین سوپر را داشت. ناصر تکمیل همایون، تاریخ‌نگار، می‌گوید: طبیعت تهران قدیم، با چنار و انار و توت نفس می‌کشید. مردم، دست به خیر، در مسیرهای کاروانی از ری تا طبرستان، توت می‌کاشتند. یک کاروان خسته می‌آمد، ناغافل وسط راه توتستانی می‌دید، هرکسی یک مشت پر می‌کرد، تشنگی و خستگی را جا می‌گذاشت و راهش را ادامه می‌داد. نه اسنپ بود، نه رستوران‌های بین‌راهی با قیمت‌های فضایی. فقط یک درخت توت سخاوتمند.

جعفر شهری هم روایت می‌کند که یک زمانی توت نذر می‌شد! درختی کاشته می‌شد وسط راه زائر پیاده، تا آن‌هایی که کف پای پیاده‌شان پینه بسته، دست خالی و زبان خشکیده، بیایند و یک مشتی توت بزنند و دوباره جان بگیرند.

یعنی توت خوردن یک جور عمل خیر بود؛ مثل الآن نبود که هیئت بزنی، بعد پنجاه تا بنر آویزان کنی که ملت بدانند تو هیئت زده‌ای، آن‌هم بنر صددرصد مضر برای محیط زیست... نه. بی‌سر و صدا یک درخت توت می‌کاشتند تا هم زائر خسته جان بگیرد و هم به درد طبیعت بخورد.

پس اگر یک روز دیدی یک نفر زیر یک درخت توت ایستاده و با اضطراب اطراف را چک می‌کند، زنگ نزن به پلیس. فقط دارد با تاریخ تهران، پیوند توتی می‌خورد.

فقط اینکه اول متخصصان بگویند این ماجرای آلوده بودن توت‌ها از چه قر راست و بعد هم، اگر جایی درختی بود دور زا فضای شهری و اطمینان داشتیم از سالم بودن توت، لطفا مواظب درخت باشیم و مبادا شاخه‌اش را بشکنیم. درخت توت هم در قدیم حرمت داشته و مقدس بوده. مردم هیچ وقت قطعش نمی‌کردند یا شاخه‌اش را نمی‌شکستند. اگر هم شاخه توتی روی زمین می‌دیدند که خشک شده بود، می‌بردند مسجد تا فقط برای پخت غذای نذری استفاده شود. الآن که می‌دانیم چقدر زندگی ما وابسته به درخت است و چقدر این باور قشنگ است. پس به هوس توت نه نگو... کسی هم چپ‌چپ نگاه کرد با غرور بگو من دارم فاتحه می‌فرستم برای اموات کسی که کاشته است.

راوی و تدوینگر: مهدی کشوریان

13 ساعت پیش

دسته‌بندی‌ها