به گزارش >>>>همشهری آنلاین، آخرین ویژه برنامه «کتاببین» غرفه انتشارات همشهری در سی وششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، به نشست نقد و بررسی کتاب «مامان جادوگر من با طعم خامه شکلاتی» نوشته مژگان بابامرندی با حضور نویسنده و منتقد نشست، هاجرخاتون قدمی جویباری، منتقد ادبیات کودکان و نوجوانان و کارشناس کتاب اختصاص داشت. این کتاب قصه مادر و دختری را روایت میکند که سرنوشتشان به هم گره میخورد. در واقع این کتاب توسط دختری روایت میشود که در مرکز کودکان بی سرپرست بوده و زنی او را به فرزندی قبول میکند. از طرفی دختر بیمار بوده و زمانی که به خانه این زن وارد میشود، کم کم به آسایش و آرامش دست پیدا میکند. این دختر داستان زندگی خود را در کنار مادرش تعریف کرده و معنای مهر مادری را با کلمات بیان میکند. مادر از نظر او یک جادوگر است که زندگیاش را تغییر داده اما منظور او از جادوگر با تصویری که ما از آن در ذهن داریم متفاوت است. مامان جادوگر به زندگی او رنگ و رویی تازه بخشیده و دنیایش را زیر و رو کرده است. مادر هر صبح موهای او را شانه میزند و هر ظهر برایش غذای خوشمزه میپزد و هر بعد از ظهر پای صحبتش مینشیند. او عشق و علاقهای را از مادرش دریافت میکند که تا به حال طعمش را نچشیده است.
- تولد یک مادر! و دختری که تنهاست
در ابتدای این نشست، مژگان بابامرندی، نویسنده کتاب به طرح و قصه این اثر اشاره کرد و گفت: «داستان کتاب «مامان جادوگر من با طعم خامه شکلاتی» درباره جادوگری است که نسبت به شادی و همچنین کودکان حساسیت دارد. او خانه اش را عوض می کند و خانه ای را انتخاب می کند که مطمئن است که هیچ بچهای در آنجا وجود ندارد، اما خانه حالت جادویی دارد و در و پنجره اش به مدرسه ای باز می شود که پر از بچههاست ولی این خانه آن را کتمان می کند و نمی گذارد آشکار شود. با این حال، روز اول که جادوگر از خواب بیدار میشود متوجه سر و صدای بچه ها می شود و با واقعیت تازه ای مواجه می شود. اینکه احساس می کند دوست دارد مادر شود. در واقع این کتاب، کتاب تولد است؛ تولد یک مادر و دختری که بسیار تنهاست و در بهزیستی زندگی می کند. در ادامه داستان این مادر و دختر با هم آشنا می شوند و اتفاقهای شیرین زیادی را با هم تجربه می کنند.»
- روایت فرزندخواندگی به شیوه رئالیسم جادویی
در ادامه نشست، هاجرخاتون قدمی جویباری، منتقد ادبیات کودکان و نوجوانان و کارشناس کتاب درباره کتاب«مامان جادوگر من با طعم خامه شکلاتی» گفت: «موضوع اصلی این کتاب، روابط عاطفی مادر و دختری است که در این داستان، دختر به شکل استعاری دچار یک بیماری خاص هم هست. داستان مرز بین واقعیت و خیال را میشکند و نویسنده از تکنیک روایی پیشرفتهای برای بیان قصه استفاده کرده است. عنوان دقیقتر تکنیک روایی به کار گرفته شده در این داستان، پستمدرن است و این تکنیک روایی توانسته درونمایه اثر را که عنصر «پذیرش»، «عشق» و «عاطفه» است به زیبایی بیان کند. برای همین این کتاب از یک اثر ساده کودکانه فراتر رفته و با تلفیق ژانرها، در نهایت به ژانر رئالیسم جادویی رسیده که در آن، عناصر تخیلی کاملا به شکل طبیعی در کنار عناصر واقعی قرار گرفته و داستان را باورپذیر می کند. این در حالی است که در ژانرهای دیگر مانند فانتزی که بیشتر آثار کودکان در آن ژانر نوشته می شود، مخاطب با تخیل پررنگ مواجه است که تخیلی بودن قصه را یادآوری می کند. نکته دیگر درباره این داستان که نقطه اصلی قصه محسوب میشود، موضوع فرزندخواندگی است که در این داستان به شکل باورپذیری روایت شده است.»