چهارشنبه، 03 اردیبهشت، 1404

مرگ آتشین پسر جوان به دست نامزدش | پای یک دختر دیگر در میان بود

به گزارش همشهری آنلاین، ۵ سال پیش وقوع آتش‌سوزی در یک خانه به آتش‌نشانان شرق تهران اعلام شد. امدادگران پس از خاموش کردن آتش پیکر مرد جوانی را که دچار سوختگی شده بود، بیرون کشیده و به بیمارستان منتقل کردند. اما چند ساعت وی که بابک نام داشت، به خاطر شدت سوختگی تسلیم مرگ شد.

با بررسی آتش‌نشانان درباره علت حادثه مشخص شد که آتش گرفتن خانه با بنزین رخ داده است، از این رو فرضیه آتش‌سوزی عمدی قوت گرفت. در ادامه پدر و مادر بابک با مراجعه به پلیس از بهاره نامزد بابک شکایت کردند و مدعی شدند که وی به خاطر اختلاف با پسرشان خانه او را به آتش کشیده است.

اظهارات شاهد آتش‌سوزی

بعد از اظهارات پدر و مادر قربانی، دوست وی نیز احضار شد و به مأموران گفت: روزی که خانه بابک آتش گرفت، من در خانه‌اش بودم. چند دقیقه قبل از حادثه بهاره با یک گالن بنزین به آنجا آمد. من در حمام بودم که به یکباره با صدای داد و فریاد آنها در حمام را باز کردم و دیدم خانه آتش گرفته است.

وی ادامه داد: بلافاصله از حمام بیرون آمدم و به دنبال راه فرار می‌گشتم که دیدم بابک در بالکن ایستاده و نگران بهاره است. من از آپارتمانش خارج شدم، اما بعد فهمیدم که بهاره همزمان با بالا گرفتن شعله‌های آتش از خانه فرار کرده است.

بازداشت دختر جوان به اتهام قتل عمد

از آنجا که اظهارات پدر و مادر بابک و دوست او فرضیه عمدی بودن حادثه را پررنگ کرده بود، بهاره به اتهام قتل عمد بازداشت شد، اما اتهامش را نپذیرفت.

با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.

مقتول به الکل اعتیاد داشت/ وسایل تولیدش را هم خریده بود!

سپس بهاره به جایگاه رفت و گفت: چند سال پیش در فضای مجازی با بابک آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و ارتباط‌ مان به صورت تلفنی و پیامکی بیشتر شد تا اینکه بابک از ایران رفت و یک سال بعد وقتی برگشت، با من تماس گرفت و اظهار کرد که دلتنگ شده و می‌خواهد ارتباطمان را بیشتر کنیم. من هم پذیرفتم و نامزد شدیم.

وی افزود: از آنجا که بابک به مصرف مشروبات الکلی اعتیاد داشت و پزشکان هم بارها به او اخطار داده بودند در صورتی که شیوه زندگیش را عوض نکند مشکلات حادی برایش پیش خواهد آمد، من نگرانش بودم و مدام سر همین موضوع با او اختلاف و مشکل داشتم. اما او اصلا توجهی به حرف‌ها و خواسته‌هایم نمی‌کرد و نه‌تنها دست از مصرف الکل برنداشت، بلکه ابزار تولید آن را هم خریده بود تا خودش تولید و مصرف کند.

پای یک دختر دیگر در میان بود

متهم اظهار کرد: تا لحظه‌ای که بابک فوت کرد، ما اغلب مواقع با هم بحث و جدل داشتیم. از آنجا که مدام در حالت غیرطبیعی بود، دیگر به سلامتیش اهمیتی نمی‌داد. تا اینکه متوجه شدم با دختری به نام سمیرا آشنا شده است. آنقدر از کارش ناراحت شدم که ترجیح دادم رابطه‌ام را تمام کنم. به همین خاطر روز حادثه به خانه‌اش رفتم و هر وسیله‌ای را که متعلق به خودم بود برداشتم و رفتم.

وی ادامه داد: ۲ ساعت بعد بابک با من تماس گرفت و اعتراض کرد که چرا با سمیرا تماس گرفتی و رابطه‌ام را با او خراب کرده‌ای؟ تو که می‌خواستی از زندگیم بروی چرا کاری کردی که سمیرا هم با من قطع ارتباط کند و ناراحت شود.

مقتول خودش خانه را آتش زد

متهم ادامه داد: مکالمه آن روز ما بیش از ۲ ساعت طول کشید و در آخر او مرا قانع کرد که به خانه‌اش بروم و با هم حرف بزنیم. بعد هم گفت چون ماشینم بنزین ندارد، یک گالن بنزین بگیر و بیار. من هم گرفتم و وقتی به خانه‌اش رسیدم، بنزین را پشت در آپارتمانش گذاشتم و وارد خانه شدم.

بهاره گفت: چند دقیقه بعد بابک دوباره به خاطر سمیرا دعوا را شروع کرد و گفت چرا زندگیم را نابود کردی و بعد با عصبانیت گالن بنزین را برداشت و روی فرش و مبل‌ها پاشید و خانه را آتش زد. من از ترسم خودم را به پنجره اتاق رساندم و از مردم خواستم با آتش‌نشانی تماس بگیرند. بعد هم از همان جا خودم را نجات دادم.

انتقال بیماری مقاربتی؛ انگیزه قتل؟

در ادامه وکیل اولیای دم گفت: متهم در بازجویی‌ها مدعی شده بود مقتول بیماری مقاربتی داشته و او را نیز مبتلا کرده است و به نظر می‌رسد او قصد داشته با آتش‌افروزی انتقام بگیرد.

اما متهم در جواب او گفت: من نه بیماری گرفتم و نه به بیماری خاصی مبتلا هستم.

با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

13 ساعت پیش

دسته‌بندی‌ها