>>همشهری آنلاین - حوادث: یکی از روزهای مهر سال گذشته، زنی ۵۰ ساله به اداره پلیس تهران رفت و از زن همسایهاش به اتهام اسیدپاشی شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: چند وقتی می شود که با رویا زن همسایه خود دچار اختلاف شده ام و او با اسیدپاشی از من انتقامش را گرفت.
او ادامه داد: من طبقه دوم هستم و رویا اول. او علاقه شدیدی به دخالت در امور همسایه ها دارد. چند شب قبل صدای تلویزیون زیاد بود که رویا به مقابل خانه ام آمد و بر سر این موضوع فحاشی کرد که درگیری میان ما شکل گرفت. هرچند با وساطت همسایه های دیگر، دعوا خاتمه یافت اما اذیت های او تمامی نداشت تا اینکه چند روز قبل وقتی به مقابل خانهام آمد، یک بطری از زیر لباسش بیرون آورد و محتویات داخل آن را روی دست و پا و بدنم پاشید و فرار کرد.
با این شکایت، تحقیقات برای دستگیری زن همسایه ها به دستور قاضی عظیم سهرابی بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران آغاز و او سرانجام دستگیر شد.
رویا زن همسایه ها قسم خورد که بیگناه است و هیچ نقشی در اسیدپاشی ندارد. او گفت: شاکی در همسایگی ما زندگی می کند. او خانه اش را پاتوق افراد خلافکار و معتاد کرده است و ما بارها به این موضوع اعتراض کردیم. او اصلا فرهنگ آپارتمان نشینی را رعایت نمی کند و در زمان های نامناسب، افراد معتاد و خلافکار به ساختمان رفت و آمد دارند به طوریکه باعث سلب آسایش و امنیت ما و همسایه های دیگر شده است. من با او اختلاف دارم و بارها به او تذکر داده ام اما هرگز، چنین فکر وحشتناکی آن هم اسیدپاشی به ذهنم خطور هم نکرده بود. نمی دانم چرا این زن به دروغ مرا متهم به اسیدپاشی کرده است.
دروغ
تحقیقات در این پرونده ادامه داشت تا اینکه شواهد و مدارک موجود نشان داد که شاکی دروغ می گوید. یکی از دلایل، این بود که هیچ شاهدی در پرونده وجود نداشت و زن همسایه نیز قسم می خورد که بیگناه است و زمان حادثه در خانه نبوده است. از سوی دیگر گفته های او صحت داشت و قربانی اسیدپاشی، خانه اش را پاتوق افراد خلافکار و معتاد کرده بود. بررسی های گسترده در این پرونده ادامه داشت تا اینکه او در نهایت اعتراف کرد که به دروغ نقش قربانی اسیدپاشی را بازی کرده است. او گفت: رویا زن همسایه ها، اصرار داشت که ساختمان را ترک کنم و از آن محله بروم. من که از او کینه به دل گرفته بودم و می خواستم اجاره خانه را تمدید کنم، تصمیم گرفتم برای رویا پاپوش درست کنم تا مدتی زندانی شود. ناچار شدم روی دست و پیشانی ام اسیدبپاشم و نقش قربانی را بازی کنم تا رویا برای چند وقت زندانی شود اما در نهایت دستم رو شد.
با افشای این حقیقت و حل معمای این پرونده، جای متهم و شاکی عوض شد و بازپرس جنایی برای شاکی پرونده که حالا تبدیل به متهم شده، قرار قانونی به اتهام دروغ بافی و پاپوش درست کردن، صادر کرده است.