همشهری آنلاین - حوادث: درست مثل فرید بغلانی، قاتل سریالی آبادان که بیشک یکی از منفورترین قاتلان سریالی تاریخ جنایی ایران است. منفور بودن فرید بغلانی دو دلیل دارد، اول اینکه بیشتر قربانیانش دختران خردسالی بودند که بی خبر از همه جا و کاملا ناگهانی هدف حمله او قرار گرفته و با ضربات میله آهنی که به سرشان وارد شده بود به قتل رسیدند و دوم، بازداشت افرادی بی گناه به خاطر قتل هایی که او مرتکب شده بود مدتها در مظان اتهام بودند. اما این مرد چطور قتلهایش را مرتکب میشد و چه سرنوشتی داشت؟
فرید که از سوی رسانهها به قاتل دوچرخهسوار هم معروف شده بود، جنایت هایش را از سال ۸۳ شروع کرد و در طول ۴ سال ۱۵ زن و دختربچه و یک پسربچه را به قتل رساند. اما عجیب اینکه در سال ۸۷، یعنی همان سالی که او دستگیر شد، معلوم شد که زنان و دخترانی که در آبادان و منطقه بهمنشیر کشته شده اند، قربانی جنایت خانوادگی یا انتقامجویی فامیلی نشده اند، بلکه توسط یک قاتل سریالی به قتل رسیدهاند.
بدون شک نقطه عطف این پرونده سال ۸۷ و زمانی بود که ۳قتل پایانی فرید رقم خورد و بررسی این ۳قتل بود که فرضیه قتل های سریالی را پیش روی پلیس قرار داد.
۱۴ فروردینماه ۱۳۸۷، به دنبال گم شدن زنی ۵۸ساله به نام کامله، جست و جو برای پیدا کردن او شروع شد تا اینکه یک روز بعد جسد برهنه این زن در جوی آبی در آبادان پیدا شد. کامله بر اثر ضربات هولناکی که به سرش وارد شده بود کشته شده بود.
۲۴روز بعد از این جنایت، دختربچه ۸ساله ای به نام فاطمه زمانی که مقابل خانه شان در شهرک مروارید بازی میکرد، ربوده شد و یک روز بعد جسد برهنه اش پیدا شد. علت مرگ او نیز وارد شدن ضربات جسم سنگین به سر گزارش شد.
حدود ۵۰روز بعد از این اتفاق، دختری ۱۱ساله به نام خدیجه در کوی ولیعصر آبادان به قتل رسید و معلوم شد که او نیز هنگام بازی در مقابل خانه شان ناپدید شده و کمی بعد جسدش در نزدیکی نهر آب پیدا شده بود. آثار وارد آمدن ضربات جسمی شبیه به لوله آهنی روی سر این دختر هم مشاهده می شد و از همان زمان بود که فرضیه قتل های سریالی در دادستانی آبادان شکل گرفت و کمیته ویژهای از کارآگاهان و بازپرسان جنایی برای رازگشایی این جنایت ها تشکیل شد.
۲۶ شهریور ماه همان سال نخستین سرنخ پیش روی کمیته ویژه قرار گرفت. ماموران پلیس آن روز باخبر شدند که زن ۳۳ساله ای به نام فوزیه در منطقه بهمنشیر هدف حمله مردی قرار گرفته و با ضربات چاقو مجروح شده اما جان سالم به در برده و در بیمارستان بستری است.
کارآگاهان با حضور در بیمارستان و با کمک فوزیه به چهره نگاری مهاجم پرداختند و از آنجا که احتمال می رفت وی سابقه دار باشد، تصویر چهره نگاری شده مهاجم با تصویر ۹۰نفر از مجرمان سابقه دار که در سال های گذشته به اتهام حمله به زنان و دختران یا آزار آنها دستگیر شده بودند، مطابقت داده شد. هر چند تصاویر ۸۹نفر از مجرمان هیچ شباهتی با تصویر چهره نگاری شده نداشت اما یکی از آنها شبیه همانی بود که فوزیه ترسیم کرده بود؛ مرد ۴۰ساله ای به نام فرید بغلانی که در سال ۷۴ بهخاطر حمله به زنان بازداشت شده و ۵ سالی در زندان به سر برده و پس از آن آزاد شده بود.
این مرد دستگیر شد و هر چند همه تلاشش را کرد که خود را بی گناه جلوه دهد اما در نهایت قفل سکوت را شکست و علاوه بر ۳قتلی که در سال ۸۷ مرتکب شده بود، به ۱۳قتل دیگر بین سال های ۸۳ تا ۸۷ نیز اعتراف کرد. جنایاتی که به گفته مقامات قضایی آبادان، از آنجا که شباهت زیادی به قتل های خانوادگی داشتند، حتی باعث شده بودند که افراد بی گناهی به عنوان مظنون بازداشت شده و تا مدتها در مظان اتهام باشند. فرید در جریان جلسات محاکمه، انگیزه اش از ارتکاب این جنایت ها را چنین توضیح داد:« «من از زنها نفرت داشتم و این تاثیری بود که پدربزرگم روی من گذاشته بود، او بارها چندین زن را پیش من به بادکتک گرفته بود و من هم بدون اینکه مقتولان را بشناسم به محض اینکه زن یا دختری را تنها در محلی خلوت می دیدیم، به او حمله کرده و با ضربات میله آهنی که همیشه همراهم بود، به قتل می رساندم. پس از آن اگر طلا همراهشان بود سرقت می کردم و جسدها را برهنه کرده در نهر می انداختم.»
او همچنین در بخش دیگری از اعترافاتش گفت:« در خانه که بودم این حس به من دست میداد که باید از خانه بیرون بروم و قتلی انجام دهم. پس سوار دوچرخه ام می شدم و کوچه پس کوچه به دنبال سوژه می گشتم و تا قتلی مرتکب نمی شدم، روحم آرام نمی گرفت.»
فرید بغلانی در نهایت از سوی دادگاه به اعدام محکوم و این حکم ۲سال بعد از دستگیری اش در زندان کارون اهواز اجرا شد.