روزنامه خراسان نوشت: دست گذاشتن دولت ترامپ بر مسئله غنیسازی اورانیوم که ایران از آن به عنوان یک خط قرمز بنیادین یاد میکند میتواند عملا مذاکرات را طولانیکند.
این موضوع به این معنا نیز هست که ترامپ دیگر آن شتاب اولیه برای توافق را ندارد که قبل از شروع مذاکرات و در اثنای دو دور اول و دوم آن از خود نشان داد.
اما چرا دیگر ترامپ چنین عجلهای ندارد؟ این احتمال وجود دارد که او و تیم مذاکراتیاش به این جمعبندی رسیده باشند که این شتاب میتواند به زیان دستیابی به یک توافق مطلوب و حداکثری تمام شود.
سخنان اخیر ترامپ در عربستان درباره وضعیت داخلی ایران و بیان جزئیاتی که در نوع خود بیسابقه بود، احتمالا مولود این باور او هم باشد که با تشدید فشارها و تحریمها و سپس فعالسازی مکانیسم ماشه از جانب اروپا، میتوان ایران را در وضعیت بدتری در آینده قرار داد تا محملی بهتر برای امتیازگیری در مسائل کلان فراهم شود.
بر کسی پوشیده نیست که تصمیمگیر اصلی خود ترامپ است که ناپایداری در مواضع بخشی از رویکرد اوست؛ از این رو باید دید که پافشاری بر صفرسازی غنیسازی اورانیوم یک تاکتیک مذاکراتی برای گرفتن حداکثر امتیاز ممکن است یا هدفی راهبردی و تغییرناپذیر. هر دو حالت هم معنا و مفهوم و تاثیر خاص خود بر مذاکرات و آینده آن را دارد. در کل میتوان انتظار داشت که دور بعدی مذاکرات نیز مانند دور چهارم تنشی باشد و بعید هم نیست که در آینده شاهد وقفهای در مذاکرات باشیم.