در هفتههای اخیر، اظهارات مقامات ایرانی درباره آمادگی برای جذب سرمایهگذاری خارجی، حتی از سوی شرکتهای غربی، توجه محافل اقتصادی و رسانهای را جلب کرده است. در این میان، پرسشی که زمانی غیرممکن به نظر میرسید، حالا با تغییر لحنها در دو سوی اقیانوس اطلس، رنگ و بوی جدیتری گرفته است: آیا کاهش تنشهای تهران و واشنگتن میتواند به تشکیل اتاق مشترک بازرگانی ایران و آمریکا منجر شود؟
این ایده که شاید روزگاری صرفاً یک شوخی بود، حالا با گرم شدن فضای مذاکرات و نشانههای احتمالی از توافقهای محدود، به واقعیتی قابلتأمل تبدیل شده است. ایران از فرصتهای بکر >>اقتصادی خود سخن میگوید و در عین حال، نشانههایی از بازنگری در استراتژی فشار حداکثری آمریکا دیده میشود. در این فضا، بخش خصوصی این پرسش را مطرح میکند: آیا نمیتوان حتی در سایه تحریمها، پلی برای اتصال تجارت دو کشور ساخت؟
موانع و واقعیتهای پیشرو
مهراد عباد، عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، در گفتوگو با ما دیدگاه روشنی درباره این موضوع دارد. او معتقد است که اتاقهای مشترک بازرگانی به دلیل تحریمها سالهاست کارایی خود را از دست دادهاند. عباد میگوید: «ایده اتاق مشترک ایران و آمریکا بارها مطرح شده، اما پس از انقلاب هیچگاه بهصورت عملی فعال نشده است. برای راهاندازی چنین نهادی، باید بهطور همزمان در هر دو کشور مجوز صادر شود، اما موانع امنیتی و سیاسی در ایران و آمریکا مانع بزرگی هستند.»
فرصتی برای تحول اقتصادی
با وجود این موانع، عباد معتقد است که اگر مذاکرات به نتیجه برسد، تشکیل اتاق مشترک میتواند نقطه عطفی برای اقتصاد ایران باشد. او تأکید میکند: «حتی در اوج تحریمها، تجارت محدود در حوزههایی مثل دارو، مواد غذایی، فرش و پسته ادامه دارد. اتاق مشترک میتواند مشکلات بازرگانان را در این زمینهها برطرف کند و راه را برای همکاریهای گستردهتر باز کند.»
از نگاه عباد، اقتصاد ایران به شدت نیازمند فناوری و سرمایه خارجی است: «صنایع ما فرسودهاند و به تکنولوژیهای پیشرفته نیاز دارند. آمریکا در حوزههایی مثل نفت، گاز، دارو و تجهیزات آزمایشگاهی پیشرو است و این فناوریها میتوانند اقتصاد ما را متحول کنند.»
چالشهای داخلی و انحصارطلبی
اما موانع تنها به تحریمها محدود نمیشود. عباد به ساختار بسته اقتصاد ایران اشاره میکند و میگوید: «برخی گروهها از وضعیت انحصاری کنونی سود میبرند. برای مثال، بازار خودرو ایران در اختیار برندهای چینی است و ورود رقبای آمریکایی یا اروپایی میتواند این انحصار را به چالش بکشد.»
او پیشنهاد میکند که در صورت حصول توافق، بخش خصوصی ایران باید سریعاً با همتایان آمریکایی وارد گفتوگو شود: «این تعامل میتواند زمینهساز تشکیل اتاق مشترک باشد و تجارت را تسهیل کند. هرچند هنوز نشانه روشنی از اراده جدی برای این کار دیده نمیشود، اما چنین فرصتی میتواند اقتصاد ایران را دگرگون کند.»
آیندهای که در انتظار یک امضاست
تشکیل اتاق مشترک ایران و آمریکا شاید هنوز در حد یک رؤیای دور باشد، اما تاریخ نشان داده که هیچ درِ بستهای برای همیشه بسته نمیماند. اقتصاد همیشه راهی برای گشودن پنجرههای تازه پیدا میکند؛ پنجرههایی به سوی سرمایه، فناوری و رشد.
در دنیایی که کشورها برای جذب سرمایه و تقویت اقتصاد خود رقابت میکنند، ایران نمیتواند برای همیشه در حصار تحریمها بماند. گفتوگوهای امروز، حتی اگر غیررسمی و پشت درهای بسته باشد، میتواند زمینهساز تحولاتی بزرگ شود. اتاق مشترک بازرگانی ایران و آمریکا نهتنها یک نهاد رسمی، بلکه نمادی از عبور از انفعال سیاسی به سوی پویایی اقتصادی است.
شاید روزی نهچندان دور، بازرگانان ایرانی و آمریکایی در یک اتاق، نه با نگرانی از تحریمها، بلکه با امید به همکاریهای بزرگ روبهروی هم بنشینند. این اتاق، که سالها در انتظار مانده، میتواند کلیدی باشد برای گشودن درهای آیندهای متفاوت برای اقتصاد ایران.