گسترش نیوز: به باور بسیاری از تحلیلگران، در صورت رفع >>تحریمهای نفتی، اقتصاد ایران میتواند جان تازهای بگیرد؛ با بازگشت رسمی به بازار جهانی انرژی، میلیاردها دلار ارز به کشور سرازیر خواهد شد، امکان واردات کالاهای اساسی فراهم میشود، ارزش ریال تقویت و تورم مهار میگردد، و در نتیجه، فضای اقتصادی برای جذب سرمایهگذاری، توسعه زیرساختها و رونق تولید داخلی بهطور چشمگیری گشوده خواهد شد.
در مذاکرات هستهای جاری میان ایران و آمریکا، اگرچه موضوعات فنی متعددی مطرح است، اما بدون شک یک محور حیاتی از دیدگاه طرف ایرانی، مسئله >>فروش نفت و رفع محدودیتهای مربوط به آن محسوب می شود. ایران بارها تأکید کرده که هرگونه توافقی بدون تضمین در زمینه صدور آزادانه نفت، برای این کشور ناکافی و ناپایدار خواهد بود. این موضعگیری بیدلیل نیست؛ زیرا نفت برای ایران نهفقط یک منبع ارزی بلکه شریان حیاتی برای ثبات اقتصادی و کنترل تورم بهشمار میرود.
در شرایطی که ایران با تورم بالای مزمن، کاهش قدرت خرید مردم، فشارهای مالی داخلی و مشکلات پرتعداد اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، درآمدهای نفتی همچنان نقش کلیدی در تأمین کالاهای اساسی، پرداخت یارانهها و کنترل >>نرخ ارز دارند.
با آنکه دولت آمریکا در روزهای اخیر بر عزم خود برای رسیدن به توافق تأکید کرده، اما اظهارات ضد و نقیض مقامات مختلف این کشور فضای مذاکرات را پیچیده و مبهم کرده است. برخی منابع آمریکایی در رسانهها از احتمال توافق موقت سخن گفتهاند، در حالیکه برخی دیگر از لزوم ادامه فشار حداکثری دفاع میکنند. این چندصدایی، بیاعتمادی دیرینه ایران به رویکردهای واشنگتن را تشدید کرده و تحلیلگران داخلی را به این نتیجه رسانده که بدون گامهای عملی برای رفع تحریمهای نفتی، هیچ توافقی پایدار نخواهد بود.
در همین راستا، مقامات ایرانی بهروشنی اعلام کردهاند که کاهش سطح غنیسازی اورانیوم تنها در صورتی انجام خواهد گرفت که طرف مقابل حاضر به تسهیل صادرات نفت ایران باشد و امکان دسترسی به درآمدهای آن را تضمین کند.
کاهش غنیسازی؛ مشروط به احیای صادرات نفت
در متن توافق اولیه برجام که در سال ۲۰۱۵ حاصل شد، ایران پذیرفته بود سطح غنیسازی اورانیوم را تا حد ۳.۶۷ درصد کاهش دهد. اکنون نیز طرف ایرانی اعلام کرده حاضر است به این سطح بازگردد؛ البته مشروط بر آنکه تحریمهای نفتی بهطور کامل لغو و مسیر فروش رسمی نفت به >>بازارهای بینالمللی باز شود.
این مسئله بهویژه از آن جهت اهمیت دارد که ایران طی سالهای اخیر با استفاده از شبکهای از واسطهها و روشهای پیچیده، موفق به ادامه فروش نفت شده، اما هزینههای پنهان این شیوهها و تخفیفهای اجباری به مشتریان، درآمد واقعی کشور را بهشدت کاهش داده است. بازگشت به یک نظام شفاف و قانونی در صادرات نفت، میتواند میلیاردها >>دلار درآمد بیشتر برای ایران به همراه داشته باشد.
در مقابل، برخی مقامات آمریکایی تمایل دارند که موضوع رفع تحریمهای نفتی را به تعویق انداخته یا مشروط به مراحل بعدی اجرای توافق کنند. این رویکرد از دیدگاه ایران قابل قبول نیست، چرا که از تجربه برجام دریافت شده که وعدههای تدریجی و بدون ضمانت اجرایی، در عمل به تعلیق یا نقض تعهدات میانجامد. ایران اکنون بهدنبال یک «توازن فوری» میان اقدامات هستهای و امتیازات اقتصادی است. بهعبارت دیگر، توقف غنیسازی با غلظت بالا یا محدودسازی فعالیتهای سانتریفیوژها باید همزمان با باز شدن کامل دریچههای فروش نفت صورت گیرد، نه در قالب برنامهای مبهم و طولانیمدت.
نفت در قلب امنیت اقتصادی و سیاسی
برای ایران، مسئله فروش نفت صرفاً یک موضوع اقتصادی نیست؛ بلکه بهطور مستقیم با امنیت سیاسی داخلی گره خورده است. در سالهای اخیر، کاهش درآمدهای نفتی یکی از مهمترین عوامل در افزایش کسری بودجه، ناتوانی دولت در انجام تعهدات اجتماعی و رشد نارضایتیهای عمومی بوده است.
اگر درآمدهای نفتی به جریان بیفتد، دولت میتواند در بخشهایی چون تأمین دارو، واردات کالاهای اساسی، کنترل نرخ ارز و تثبیت قیمتها عملکرد بهتری داشته باشد. این مسئله در فضای داخلی ایران، از دیدگاه مقامات یک «نیاز فوری» تلقی میشود نه یک امتیاز اختیاری. از همین رو، ایران تأکید دارد که لغو تحریمهای نفتی باید در همان مرحله نخست توافق اعمال شود.
برخی تحلیلگران معتقدند که آمریکا نیز بهخوبی از این واقعیت آگاه است و تلاش میکند از نیاز ایران به ارز نفتی بهعنوان یک اهرم فشار استفاده کند. اما این راهبرد ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد؛ زیرا ایران نشان داده که در صورت احساس بیعدالتی یا بدعهدی، حاضر است دوباره سطح غنیسازی را افزایش دهد و حتی فعالیتهای هستهای خود را گسترش دهد. در چنین شرایطی، تأخیر در رفع تحریمهای نفتی نهتنها مانع توافق میشود، بلکه میتواند به تشدید تنشها منجر شده و منطقه را در مسیر بیثباتی بیشتری قرار دهد. این در حالیست که هر دو طرف، بهویژه در دوران پس از جنگ اوکراین و افزایش بیثباتی انرژی در جهان، به کاهش تنش و ثبات منطقهای نیاز دارند.
آزمون صداقت؛ لغو تحریم یا شکست مذاکرات
ایران در چند نوبت اعلام کرده که بهدنبال توافقی «واقعی» و نه صرفاً رسانهای است. برای جمهوری اسلامی، بازگشت به سطح غنیسازی ۳.۶۷ درصد نهتنها یک تعهد فنی بلکه نوعی علامتگذاری سیاسی بهشمار میرود؛ علامتی که اگر با رفع تحریمهای نفتی همراه نباشد، میتواند بهسرعت بیاثر و نمادین تلقی شود. از این رو، مقامات ایرانی هشدار دادهاند که کاهش غنیسازی باید همزمان با دریافت مجوزهای رسمی برای فروش نفت، گشایش حسابهای بانکی و صدور بیمه و حملونقل نفتکشها باشد. این همزمانی از نگاه ایران، تنها راه ایجاد اعتماد دوباره در مذاکرات است.
بر اساس برخی گزارشها، گفتگوها در حال حاضر حول سازوکارهای گامبهگام تنظیم شدهاند. در یکی از سناریوها، قرار است ایران در ازای صدور نفت خود تا سقف یک میلیون بشکه در روز، محدودیتهای خاصی را در برنامه هستهای اعمال کند. این مدل در ظاهر معقول بهنظر میرسد، اما از منظر ایران باید ضمانت اجرایی بسیار قویتری داشته باشد؛ چرا که تجربه خروج یکجانبه آمریکا از برجام همچنان در حافظه سیاسی تهران تازه است. ایران میخواهد این بار، بدون اتکا به وعدههای کلامی، از منافع اقتصادی توافق بهرهمند شود و هرگونه کاهش در غنیسازی را تنها در صورتی انجام خواهد داد که چرخ اقتصادش، با درآمد واقعی نفتی به حرکت درآید.
در صورت تمایل به پیگیری اخبار روز حوزه انرژی کشور، >>سرویس انرژی پایگاه خبری گسترش نیوز را دنبال کنید.