گسترش نیوز: دور چهارم مذاکرات هسته میان ایران و آمریکا به زودی آغاز می شود و یکی از موارد مهم در این دور گفتگوها، حل مشکل >>فروش نفت ایران محسوب می شود. در صورت تمایل طرفین به حل اختلافات پیرامون برنامه هسته ای، بایستی تعهداتی در خصوص تسهیل در فروش نفت به ایران داده شود. برخی شنیدهها حکایت از نزدیکی دیدگاه های طرفین در این خصوص و تشویق روسیه به حصول توافق نهایی دارد. فروش نفت ایران پیش از این، با روش های خاص دیگری صورت میگرفت و این امر مشکلات بزرگی برای دولت های مختلف ایران پدید آورده بود.
در کنار اقدامات فنی، ایران از شبکهای از شرکتهای واسطهای در کشورهای مختلف، بهویژه در چین، امارات، مالزی، هند و سنگاپور بهره میبرد. این شرکتها معمولاً بهعنوان خریدار رسمی نفت ایران عمل نمیکنند، بلکه نفت را به نامهای دیگر، از جمله بهصورت میعانات گازی یا محصولات پالایشی به >>بازار میفرستند. همچنین بخشی از صادرات ایران با نام نفت عراق، عمان یا حتی روسیه انجام میشود تا مبدا اصلی پنهان بماند. این شبکههای واسطهای اغلب ماهیت موقتی دارند، بهسرعت تغییر نام میدهند و جایگزین میشوند تا رهگیریشان برای نهادهای نظارتی دشوار شود.
از نظر بازار مصرف، چین مهمترین مقصد نفت ایران در سالهای اخیر بوده است. علیرغم تحریمها، شرکتهای چینی، بهویژه پالایشگاههای کوچک موسوم به «Teapot»، همچنان نفت ایران را با تخفیفهای قابل توجه خریداری میکنند. تخفیفهایی که گاه تا ۱۰ دلار زیر قیمت بازار جهانی میرسد. این نفت در چین گاهی بهصورت رسمی ثبت نمیشود یا با برچسب منابع دیگر وارد میگردد. این رابطه اقتصادی اگرچه به ضرر قیمت فروش ایران تمام میشود، اما همچنان >>ارز قابل توجهی را به کشور بازمیگرداند و در عمل بخش مهمی از صادرات نفت ایران را تشکیل میدهد.
ایران همچنین در بازاریابی نفت خود از روشهای تهاتری و غیرنقدی استفاده میکند. بهجای انتقال پول از طریق سیستم بانکی که تحت کنترل آمریکا و غرب است، نفت گاه در ازای کالا، خدمات یا سرمایهگذاری مبادله میشود. مثلاً در مواردی با برخی کشورهای آسیایی یا آمریکای لاتین، ایران نفت صادر کرده و در مقابل کالاهای اساسی، تجهیزات صنعتی یا خدمات فنی دریافت میکند. این روش، ضمن تأمین برخی نیازهای داخلی، از ورود ارز به کشور جلوگیری نمیکند، ولی اثر تورمی کمتری نسبت به پول نقد دارد و ساختار مالی کشور را از سلطه >>دلار اندکی دور میسازد.
با تمام این روشها، برآوردها نشان میدهند که ایران در سالهای اخیر توانسته روزانه بین ۸۰۰ هزار تا ۱.۵ میلیون بشکه نفت صادر کند، اگرچه این اعداد رسمی نیستند و اغلب از طریق تحلیل دادههای کشتیرانی و گزارشهای اطلاعاتی تخمین زده میشوند. حتی اگر قیمت متوسط نفت را ۷۰ دلار در هر بشکه در نظر بگیریم، درآمد ارزی حاصل از این >>صادرات غیررسمی میتواند سالانه دهها میلیارد دلار برای کشور ایجاد کند. این درآمد، حتی اگر بهطور کامل وارد سیستم بانکی نشود، باز هم منبع بزرگی برای تأمین واردات کالا، حمایت از ریال، پرداخت حقوق دولتی و سرمایهگذاریهای پنهان بهشمار میرود.
جایی که منافع مشترک، به چالشهای پنهان تبدیل میشوند
دستاورد مالی ناشی از دور زدن >>تحریمها در شرایطی برای ایران اهمیت پیدا می کند که فشارهای اقتصادی، نرخ تورم بالا، کاهش ارزش ریال و رشد بیکاری، ساختار اقتصادی کشور را بهشدت آسیبپذیر کردهاند. در چنین بستری، تداوم صادرات نفت، حتی بهصورت غیررسمی، بهعنوان یک تنفسگاه ارزی عمل میکند و به دولت این امکان را میدهد که از شوکهای اقتصادی جلوگیری کند. در عین حال، دسترسی به ارز حاصل از نفت، برای واردات کالاهای اساسی و جلوگیری از افزایش بیشتر قیمتها نیز حیاتی است.
از منظر بینالمللی، این روند موجب شده بسیاری از کشورها به ناکارآمدی تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران اذعان کنند. هرچند اروپا و برخی همپیمانان واشنگتن از این سیاست حمایت کردهاند، ولی در عمل دیدهاند که ایران توانسته بخش عمدهای از فروش نفت خود را ادامه دهد. این موضوع موجب تضعیف اعتبار آمریکا در مدیریت تحریمها شده و بحث درباره مشروعیت و اثرگذاری تحریمهای فرامرزی را در محافل حقوق بینالملل تقویت کرده است. در نتیجه، ایران نهفقط درآمد خود را تا حدی حفظ کرده، بلکه با این مقاومت، بخشی از بازی ژئوپلیتیک منطقهای و جهانی را نیز بهنفع خود رقم زده است.
رابطه ایران و روسیه در حوزه فروش نفت، پر از همپوشانی منافع و تعارضات پنهان است. ایران میتواند در مسیر دور زدن تحریمهای نفتی، در مواردی خلاف نظر روسیه حرکت کند، اما با محدودیتها و محاسبات پیچیده ژئوپلیتیکی همراه خواهد بود.
روسیه و ایران؛ از همکاری تا رقابت پنهان
روسیه و ایران هر دو از تحریمهای غرب آسیب دیدهاند و در ظاهر، در یک جبهه مشترک علیه نظام مالی و تجاری غرب ایستادهاند. هردو به دنبال حذف دلار از معاملات، ایجاد بانکهای جایگزین و فروش انرژی با ارزهای ملی یا تهاتری هستند. اما در عمل، بازارهای جهانی انرژی ظرفیت محدودی دارند و هر تخفیف سنگینی که ایران برای فروش نفت به چین یا هند میدهد، مستقیماً با نفت تخفیفخورده روسیه رقابت میکند.
از زمان آغاز جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲، روسیه خود به صادرکننده نفت تحریمشده تبدیل شده و ناچار شده بازارهای آسیایی، بهویژه چین، هند و آسیای جنوب شرقی را هدف قرار دهد. این دقیقاً همان بازارهاییست که ایران برای دور زدن تحریمها به آنها وابسته است. حال نتیجه این فرآیند مشخص و روشن می شود: رقابت شدید و گاه لجبازانه، حتی اگر در ظاهر این رقابت مطرح نشود.
ایران چگونه میتواند خلاف نظر روسیه عمل کند؟
ایران میتواند تصمیم بگیرد که نفت خود را با تخفیفهای کمتری نسبت به روسیه بفروشد، تا هم سود بیشتری بگیرد و هم بازار پایدار ایجاد کند. این یعنی برخلاف خواست روسیه که ترجیح میدهد ایران با تخفیف شدید، بازار را خراب نکند.
ایران ممکن است بهصورت مستقل با مشتریان آسیایی قراردادهایی ببندد که اولویت فروش و سهمیهبندی را برای ایران در نظر بگیرند، حتی اگر روسیه ناراضی باشد؛ این یعنی کنار زدن روسیه از بخشی از بازار.
اگر ایران بتواند یک شبکه مالی مستقل برای تهاتر نفت ایجاد کند که به روسیه وابسته نباشد، مثلاً از طریق پلتفرمهای دیجیتال یا صرافیهای منطقهای مستقل، در واقع بهطور غیرمستقیم از چتر مالی روسیه خارج میشود. در شرایط خاص، ایران ممکن است نفتش را از مسیرهای خاکستری به اروپا نیز برساند (از طریق ترکیه، امارات یا یونان) و وارد بازاری شود که روسیه آن را خط قرمز میداند. این اقدام صریحاً در تضاد با منافع روسیه خواهد بود.