به گزارش >>تجارت نیوز، رضا صائمی نوشت: هیچ شکی نیست که رضا عطاران یک پدیده در سینمای کمدی ماست که به مثابه یک برند هنری شناخته میشود و سالهای سال توانسته پای مخاطبان انبوه را به سینما باز کند و نقش مهمی در رونق اقتصاد سینما داشته باشد اما به نظر میرسد عطاران به جای رونق گیشه، به تکرار کلیشه خود گرفتار شده و دیگر آن قابلیتهای پیشین در طنازی را ندارد. گواه این مدعا در دو اثری است که او نقش محوری شان را بازی میکند.
یکی فیلم «صد دام» و دیگری سریال «اجل معلق» که نتوانسته رضایت مخاطب را جلب کند و بازی عطاران هم چنان چشمگیر نیست که برگ برنده اثر و عامل جذب تماشاگر باشد. واقعیت این است که از مجموعه بازیگران «ساعت خوش» و گروه بازیگرانی که با مهران مدیری به عرصه طنز تلویزیونی پا گذاشتند، این تنها رضا عطاران بود که توانست راه مستقلی را پیموده و خود صاحب سبک و امضا شود. نوع نگاه او به طنز و کمدی، روایتی متفاوت از رویکرد ی بود که مدیری به این مقوله داشت؛ نگاهی که به تدریج به یک سبک مستقل تبدیل شد. این استقلال هنری و حرفهای صرفاً در کارگردانی یا فیلمنامه نویسی او در حوزه طنز ختم نشده و به شیوه بازیگری او نیز قابل تعمیم است.
البته نسبت معناداری بین نگاه عطاران به کمدی و سبک بازی او در این ژانر وجود دارد که موجب میشود از کمدی عطارانی نام ببریم. این کمدی در عناصر مختلف خود از بازیگری و شخصیت پردازی تا کارگردانی و دیالوگ پردازی قابل تسری است. به عبارت دیگر جنس بازی عطاران با کمدی موقعیت به عنوان گونه مورد علاقهاش تناسب دراماتیک دارد. او براساس تکیه کلام و طنز گفتاری و به طور کلی طنازیهای فردی، به خلق موقعیت کمیک دست نمیزند بلکه خود را با یک موقعیت طنز چنان تطبیق میدهد که به عنوان یکی از عناصر آن موقعیت در شکلگیری طنز ماجرا مؤثر باشد.
به عبارت دیگر عطاران خود را در خدمت طنز موقعیت قرار داده و بدین وسیله ظرفیت کمیک آن موقعیت را بارور و متجلی میسازد. مهمترین ویژگی این بازی، یک نوع خونسردی و بیخیالی و حالتی از آویزان بودن است که میتوان از آن به «ولنگاری دراماتیک» اسم برد. بدین معنی که یک نوع لاابالی بودن بهلول گونه و هوشمندی در عین سادگی در جنس بازی عطاران دیده میشود که موجب تمایز کمدی او از دیگران میشود. او ویژگیها و توانمندیهای فردی خود را به کالبد کاراکتر تزریق کرده و به آن هویتی شخصی میبخشد.
ولنگاری دراماتیک در بازی عطاران موجب شده تا رفتارهای بیهدف و شمایل بیسر و شکلی از کلام و کردار او (مشنگی) در نسبت با موقعیت نمایشی به یک انسجام و هویت دراماتیک رسیده و به یک کنشمندی جذاب تبدیل شود.
او نقش شخصیتهای بیخیال و خونسردی که جدیتی در رفتارشان نیست را جدی بازی میکند و همین باعث میشود تا او را جدی بگیریم.
اما حالا این شیوه و سبک و سیاق بازیگری به مرحله اشباع رسیده و نیازمند بازنگری، نوآوری و خلاقیت تازه است.
عطاران البته در مقاطع مختلف تلاش کرده با بازی در نقشهای متفاوت دست به کلیشهشکنی بزند مثلاً بازی جدی او در فیلم «دهلیز» بهروز شعیبی نمونهای موفق است اما مسأله این است که مخاطب بیشتر عطاران را در ایفای نقشهای کمدی میپسندد یا انتظار دارد از او فیلم کمدی ببیند و او حالا نیازمند یک برگ برنده تازه است تا بتواند مثل گذشته به این انتظار مخاطب پاسخ دهد.
انتظاری که در فیلم «نهنگ عنبر» و «ورود آقایان ممنوع» یا سریالهایی مثل «خانه به دوش» و «متهم گریخت» برآورده شده بود.
حالا انگار با تغییر و تحولات اجتماعی و سینمایی و مخاطب شناسی امروز و مؤلفههایش، عطاران نیازمند یک پوستاندازی تازه است تا خود را از ستارهای رو به افول نجات دهد. عطاران بازیگری بود که تماشاگر را در سینما تا مرز انفجار خنده میبرد اما حالا جز در مواردی محدود، لبخندی کم رمق بر لب مخاطب مینشاند.
استفاده از همان تمهیدات و ترفندهایی که قبلاً موجب خنده مردم میشد امروز دیگر جواب نمیدهد. استفاده از میمیک صورت و نوع نگاه و لحن و لمهایی که او برای خنده گرفتن از مخاطب به کار میبرد حالا کمرنگ و کم نمک شده و دیگر نمیتوان با شمایل هپلی و خنگی، مخاطب را خنداند و حتی جذب کرد.
رضا عطاران یک سرمایه هنری برای سینمای ماست و نباید با حضور در نقشهای کم مایه، اعتبار خود را به حراج بگذارد. او هنوز هم میتواند بدرخشد و ستاره دنبالهدار باشد.
منبع: ایران