به گزارش >>تجارت نیوز، مذاکرات ایران و آمریکا ابعاد جدیتری به خود گرفته است. بیان جملاتی چون «این دور از مذاکرات صریحتر و جدیتر از سه دور قبل بود» از زبان عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشور، یا اظهارنظر بدر بوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان در مقام میانجی مذاکرات، مبنی بر اینکه «ایدههای مفید و ابتکاری در مذاکرات امروز، نشاندهنده تمایل ایران و آمریکا به توافق است» نشان میدهد شاید توافق این مذاکرات دور از دسترس نباشد.
با ابوالقاسم دلفی، سفیر اسبق ایران در فرانسه، درباره وضعیت مذاکرات فوق همزمان با نخستین سفر منطقهای دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا به خاورمیانه در دور دوم دوره ریاستجمهوری او و همچنین دیدارها و ملاقاتهای روزهای اخیر رئیس دستگاه دیپلماسی کشور با مقامات سعودی، قطری و اماراتی، گفتوگو کردهایم. او در این گفتوگو با تجارتنیوز تاکید میکند سفر خالد بن سلمان، وزیر دفاع و فرزند دوم پادشاه عربستان، به ایران که پیش از سفرهای منطقهای عراقچی و ترامپ انجام شد ابعاد بسیار گستردهای داشت که قطعاً بر مذاکرات کنونی تهران و واشنگتن تاثیرگذار است.
دلفی همچنین توضیح میدهد: «ریاض مایل به واسطهگری در روابط تهران و واشنگتن است و ما آن را بهوضوح میبینیم. آنها میدانستند ترامپ قرار است به ریاض سفر کند و آمریکا به طور قطع از عربستان سعودی خواسته بود اقداماتی به منظور تحقق اهداف بعدی ایالات متحده انجام دهد.» به گفته این دیپلمات، سفر عراقچی به ریاض پاسخ ما به طرح موضوع سعودیها در سفر به تهران بود؛ بدین معنا که سعودیها دیدار مقامات ارشد دو کشور را دنبال میکنند اگرچه ایران هنوز به این موضوع واکنشی نشان نداده است؛ در واقع نه تایید و نه تکذیب کرده است.
سفیر اسبق ایران در فرانسه در خلال گفتوگو با تجارتنیوز این موضوع را نیز مطرح میکند که «در ایران، سیاست رسانهای ما با سیاست عملیاتیمان به دلایل خاص یکی نیست، فاصلهای در این میان وجود دارد که به صورت عمدی یا سهوی، در همان زمان در جریان امور قرار نمیگیریم؛ نتیجه این میشود که دنیا زودتر از مردم ایران از اتفاقاتی که قرار است در مورد کشورمان رخ دهد آگاه میشود.» متن این گفتوگو بدین شرح است.
***
ایران و آمریکا به این نتیجه رسیدهاند پای میز مذاکره بنشینند / ترامپ هیچگاه سراغ جنگ نخواهد رفت
*به نظر میرسد مذاکرات ایران و آمریکا با صراحت بیشتری پیش میرود. این مذاکرات علاوه بر جنبههای دوجانبه، به محملی برای میانجیگری، رایزنی و همینطور مذاکرات کشورهای دیگر نیز تبدیل شده است. دیدگاه جنابعالی دراینباره چیست و آیا با توجه به سفر پیش روی رئیسجمهور آمریکا به منطقه، ما میتوانیم به موفقیت این مذاکرات امیدوار باشیم؟
اصل ماجرا این است که ایران و آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که برای رفع اختلافاتشان با یکدیگر گفتوگو کنند و پای میز مذاکره بنشینند. ابتکار آن با رئیسجمهور آمریکا بود که طی ارسال نامه برای رهبر ایران به آن عینیت بخشید و هر آنچه را در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری طرح میکرد پیگیری کرد. ترامپ در اظهاراتش موضوعی را مطرح کرده است مبنی بر اینکه اگر ایران نشان دهد در پی دستیابی به سلاح هستهای نیست میتواند در قامت یک کشور آزاد از بند تحریم رها و وارد چرخه فعالیتهای جهانی شود. این فرمول، فرمولی است که رئیسجمهور آمریکا به آن اعتقاد دارد و در کنار آن نیز میگوید اگر توافقی در دسترس نباشد، طرفین باید به مقوله جنگ فکر کنند.
اما به عقیده بنده ترامپ هیچگاه سراغ جنگ نخواهد رفت. رئیسجمهور آمریکا در فکر پایان بخشیدن به تمام جنگهایی است که حتی پیش از آغاز دوران ریاستجمهوری او در حال انجام بود. او این ادعا را بارها مطرح کرده است که به دنبال پایان بخشیدن به جنگهای غزه و اوکراین است و در عین حال سعی دارد فضایی توأم با مذاکره و گفتوگو با کشورهای دیگر ایجاد کند. در این مسیر اتفاقات زیادی هم رخ داده است.
البته ذکر این نکته جایز است که این تئوری رئیسجمهور آمریکا موضوعی نیست که تمام سیاستمداران آمریکا بهویژه آنهایی که در حوزه سیاست خارجی دستی بر آتش دارند با آن موافق باشند. در داخل آمریکا حتی در میان اعضای حزب جمهوریخواه که به شکل سنتی حامی ترامپ هستند نیز مخالفانی با این ایده وجود دارد. کابینه ترامپ نیز گاهی در برابر خواست او درباره مذاکره با ایران ایستادگی کرده است که نمونه آن مشاور امنیت ملی برکنارشده ترامپ یعنی مایک والتز است. این در حالی است که رئیسجمهور آمریکا درصدد است تا این ایده را به سرانجام برساند و هر آنکس را که مخالف این تئوری است کنار بگذارد. در درجه اول اسرائیل را کنار گذاشت و با دعوت نتانیاهو به کاخ سفید و اعلام مذاکره با ایران در حضور نخستوزیر اسرائیل، کار را پیش برد. این حرکت ترامپ که نتانیاهو را در شوک فرو برد حتی با تهدید رئیسجمهور آمریکا مبنی بر اینکه واشنگتن از حرکتهای ایذایی تلآویو در برابر تهران حمایت نمیکند نیز ادامه پیدا کرد. بعد از آن همانطور که اشاره شد برکناری والتز مشاور امنیت ملی کابینهاش بود که میدانید از مهمترین پستهای کاخ سفید محسوب میشود. این فرد به دلیل نزدیکی با مواضع اسرائیل و مخالفتش با برگزاری مذاکرات ایران و آمریکا برکنار شد. اما در این سوی جریان، دولت چهاردهم ایران نیز از همان ابتدا اعلام کرده بود دنبال گفتوگو و مذاکره و دستیابی به فضایی برای خروج از وضعیت دشوار اقتصادی کشور است.
مذاکرهکنندگان ایرانی، تابوی گفتوگو با آمریکا را با عنوان «مذاکره غیرمستقیم» شکستند
یعنی در ایران و سمت دیگر میز نیز جدیتی برای دستیابی به توافق دیده میشود، بر همین اساس معتقدم در شرایط فعلی میتوان در مسیری که به رفع کامل تحریمهای ایران منجر شد قدم برداشت. مذاکرهکنندهگان ما در این دولت توانستند تابوی مذاکره با آمریکا را بشکنند و با نام مذاکره غیرمستقیم، اجماعی در داخل کشور برای آن به وجود آورند. البته هنوز این اجماع، اجماع غالب در داخل کشور نیست؛ یعنی مخالفان زیادی دارد که درصدند به این بهانه که توافق برای ایران هیچ منفعتی ندارد از آن جلوگیری کنند. آنها مدعیاند که بهتر است ما در مسیر پیشینمان یعنی مبارزه و مقاومت قدم برداریم. آنچه گفته شد صحنه عمومی مذاکرات فعلی است که طرفین برای دستیابی به توافق، چهار دور پای میز مذاکره نشستهاند.
ما در کنار این مذاکره، میخواهیم به آمریکا نشان دهیم در مسیر دستیابی به توافق مصمم هستیم و بر اصل صریح سیاست خارجی کشورمان که میگوید ما به دنبال سلاح هستهای نیستیم پافشاری کنیم. این موضوع هم از سوی رهبر انقلاب بیان شده است و هم دکترین دفاعی و تسلیحاتی ایران آن را مطرح کرده است. بنابراین زمانی که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم میتوانیم بهراحتی با جهان در مسیر صلح و دوستی حرکت کنیم. علت تاخیر در دور چهارم گفتوگوهای تهران و واشنگتن نیز نه از جانب ایران بلکه به سبب مشکلاتی بود که در کابینه آقای ترامپ پس از برکناری مشاور امنیت ملیاش پیش آمد؛ یعنی رئیسجمهور آمریکا درصدد فراهم کردن شرایط مساعدتری برای مذاکره با ایران بود و در این مسیر مخالفان را حذف کرد. مذاکراتی که در حال انجام است و قرار است دور پنجم آن نیز با اطلاعرسانی عمان به عنوان میانجی این مذاکرات برگزار شود.
فضای عمومی منطقه فضای رفتن به سمت گفتوگو و صلح است
*در این میان سفر ترامپ به منطقه را چطور ارزیابی میکنید؟
در کشاکش تحولات منطقه خاورمیانه، درگیریای نیز میان هند و پاکستان رخ داد که برای مقطعی توجهات را به خود جلب کرد و البته فرصتی برای ایران و آمریکا و کشورهای دیگر بود تا با ایجاد فضایی مسالمتآمیز از افزایش تنش میان دو کشور دارنده قدرت اتمی جلوگیری کنند. سفر آقای عراقچی به اسلامآباد و دهلی اگرچه میتوانست با ترتیبات دیگری انجام شود، اما به هر روی در تصویرسازی چهره جدید از ایران موفق بود و از طرف دیگر با تلاشهای ترامپ نیز، طرفین این منازعه پذیرفتند که درگیری را کنار بگذارند و پای میز مذاکرات دوجانبه بنشینند. میخواهم بگویم در حال حاضر فضای عمومی منطقه فضای رفتن به سمت گفتوگو و صلح است. ترامپ در این فضا وارد منطقه خاورمیانه میشود. رئیسجمهور آمریکا در این سفر منطقهای به دوحه و ریاض و ابوظبی میرود و تا این لحظه هنوز مقصد دیگری برای سفر منطقهای خود تعیین نکرده است. در حالی که در ادوار گذشته هر رئیسجمهوری که از آمریکا به خاورمیانه سفر میکرد بدون شک توقفی هم در اسرائیل داشت. تلآویو همپیمان اصلی واشنگتن در منطقه است اما ترامپ هنوز برنامهای برای سفر به اسرائیل ندارد.
عراقچی به کشورهای منطقه رفت تا با توجیه اعراب مشکلات پیرامون برجام دیگر تکرار نشود
باید به این نکته هم اشاره کرد که وزیر امور خارجه ایران نیز پیش از سفر ترامپ به خاورمیانه، در فاز نخست به کشورهای عربستان و قطر و در فاز بعدی به امارات سفر کرده است. این سفر به منظور توجیه کشورهای منطقه در خصوص توافق میان ایران و آمریکا صورت گرفت و البته در سفر به پادشاهی سعودی خبری را که این روزها و پس از سفر خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان، به ایران در رسانهها بازتاب داشته است پیگیری کند. >>سفری که بر درخواست ترامپ برای دیدار با مقامات سطح بالای ایران در سفر به عربستان تاکید دارد. تحقق یافتن این ملاقات به موضوعات زیادی بستگی دارد؛ از جمله روند پیشرفت مذاکرات ایران و آمریکا، شرایط بینالمللی و… بر همین اساس نیز مشاهده میکنید که در کنار تمام بحثهایی که درباره بحران اوکراین به میان آمده است پوتین بهسختی در مقابل پیشنهادهای ترامپ درباره آغاز گفتوگوی مستقیم با کییف مقاومت کرد و در نهایت پذیرفت که این مذاکرات انجام شود. مجدداً تاکید میکنم در حال حاضر فضای عمومی منطقه بهتمامی حول گفتوگو و پرهیز از جنگ و تنش میچرخد. علاوه بر این موارد ما در حاشیه گفتوگو با آمریکا درصدد هستیم تا بر مشکلات و اشکالات گفتوگوهای برجام هم فائق آییم. به این شکل که به جای اینکه به صورت یکجانبه تنها با آمریکا مذاکره کنیم، کشورهای منطقه، روسیه و چین و البته اروپا را نیز از ماهیت این گفتوگوها آگاه کنیم تا این کشورها در این توهم نباشند که ما با آمریکا در وضعیت نامتعارفی به سر میبریم.
سفر عراقچی به ریاض پاسخ ایران به طرح موضوع سعودیها در سفر به تهران بود
*به سفر وزیر خارجه ایران به کشورهای منطقه و تلاش کشور برای آگاهیبخشی به کشورهای منطقه از نظر آنچه در مذاکرات ایران و آمریکا مطرح میشود اشاره کردید. این گفتوگوها باید به کدام سمت هدایت شود تا مانند برجام ناخشنودی کشورهای دیگر را در پی نداشته باشد؟
پیش از سفر وزیر امور خارجه ایران به دوحه و ریاض و درست پس از برگزاری دور اول و دوم مذاکرات تهران و واشنگتن، آقای عراقچی در گفتوگو با همتای سعودی خود و البته برخی از وزرای خارجه منطقه، آنها را از روند گفتوگوها آگاه کرده بود. اما لازم بود وزیر خارجه کشورمان به ریاض برود تا پاسخ سفر وزیر دفاع عربستان به ایران را، که حامل پیام پادشاه سعودی برای رهبر انقلاب بود، بدهد.
در دیدار وزیر دفاع عربستان، بحثهای مختلفی مطرح شد که رسانهها بیشتر بر بخش روابط تهران و ریاض متمرکز ماندند حال آنکه در این دیدار موضوعاتی نیز چون روابط تهران و واشنگتن مستتر بود؛ ریاض مایل به واسطهگری در روابط تهران و واشنگتن است و ما آن را بهوضوح میبینیم. آنها میدانستند ترامپ قرار است به ریاض سفر کند و آمریکا به طور قطع از عربستان سعودی خواسته بود اقداماتی به منظور تحقق اهداف بعدی ایالات متحده انجام دهد.
به طور کلی سفر عراقچی به ریاض پاسخ ما به طرح موضوع سعودیها در سفر به تهران بود. یعنی اینکه سعودیها دیدار مقامات ارشد دو کشور را دنبال میکنند اگرچه ایران هنوز به این موضوع واکنشی نشان نداده است؛ یعنی نه تایید و نه تکذیب کرده است. البته از این نظر که ما سیاست رسانهایمان با سیاست عملیاتیمان به دلایل خاص یکی نیست فاصلهای در این میان وجود دارد که به صورت عمدی یا سهوی، در همان زمان در جریان امور قرار نمیگیریم. نتیجه این میشود که دنیا زودتر از مردم ایران از اتفاقاتی که قرار است در مورد کشورمان رخ دهد آگاه میشود.
رفتار سعودیها در مقایسه با دوران برجام تغییرات شگرفی پیدا کرده است
در این میان باید به این موضوع هم اشاره شود که رفتار سعودیها در مقایسه با دوران برجام تغییرات شگرفی پیدا کرده است. در آن زمان، عربستان میگفت ایران در حال مذاکره با آمریکاست و این مذاکرات میتواند به توافقی بینجامد که به لحاظ توانمندی نظامی، دفاعی و هستهای برای عربستان مشکلاتی ایجاد کند، بنابراین یا سعودیها نیز باید به آن دست پیدا کنند یا این توافق متوقف شود. چراکه آنها نیز قدرت منطقهای هستند و هر آنچه ایران دارد آنها نیز باید داشته باشند.
اما از سال ۲۰۱۵ به بعد، با توجه به سیاست ۲۰۳۰ بنسلمان در خصوص افزایش توانمندیهای اقتصادی، فناوری و تکنولوژیکی عربستان، نگاهشان به جهان، منطقه و همسایگانشان تغییر کرد؛ ریاض برای دستیابی به اهداف اقتصادی خود نیازمند ایجاد صلح و ثبات منطقهای است. خواسته عربستان این بار این است که ایران با آمریکا به صلح برسد تا مشکلی از حیث اجرای اهداف اقتصادی عربستان پیش نیاید.
قطر و امارات نیز همین خواسته را دارند؛ یعنی بهرغم کاستیهایی که به لحاظ موضوعات سیاسی و نظامی در روابط ایران با این کشورها وجود داشته و ترسی که کشورهای مذکور از حرکتهای نظامی ایران داشتند، اهداف اقتصادیشان آنها را به این باور رسانده است که از توافق یا کاهش تنش یا حتی عادیسازی روابط میان ایران با آمریکا استقبال و بابت آن هزینه کنند. از همین روست که سفر وزیر دفاع عربستان به ایران و دیدار با رهبر انقلاب بسیار مهم بود. لازم بود در قالب سفر وزیر خارجه به موضوعات مطروحه در این دیدار، که هنوز از مفاد آن اطلاعی در دست نیست، پاسخ داده شود. باید به این نکته اشاره شود که علاوه بر پرونده هستهای ایران، موضوع جنگ اوکراین هم در مسیر کاهش تنش است و پوتین نیز به این مهم دست یافته که منطقه دیگر کشش تحرکات و جنگهای بیشتر را ندارد.
ورود اروپا به مذاکرات هستهای خاطره برجام را برای ترامپ تداعی میکند / باید اجازه دهیم کشورهای دیگر از مسیر گفتوگوهای ایران و آمریکا آگاه باشند
در این میان و در نهایت باید به دیدگاه کشورهای اروپایی نیز اشاره کنیم. این کشورها چه در موضوع اوکراین، چه انرژی و چه پرونده هستهای ایران احساس میکنند از قافله رویدادهای جهان عقب افتادهاند. رویکرد و اظهارات مقامات کشورهای فرانسه و انگلیس طی هفتههای اخیر نشان از ناخشنودی آنها نسبت به روابطشان با ایران دارد. از سوی دیگر آمریکا مایل نیست این سه کشور وارد مذاکرات هستهای ایران شوند چراکه ورود آنها به این مذاکرات تداعیکننده برجام اوباما برای ترامپ است اما ما باید بکوشیم اروپا را وارد این روند کنیم. اینکه وزیر امور خارجه میخواست پیش از دور چهارم مذاکرات با آمریکا، با کشورهای اروپایی دیدار کند اقدام درخور توجهی بود اگرچه بسیار دیرهنگام تلقی میشد. هرچند با تعویق مذاکرات ایران و آمریکا این دیدارها نیز تحقق نیافت؛ البته ما نه با سه کشور اروپایی بلکه باید با مجموعه اتحادیه و مسئول سیاست خارجی اتحادیه یعنی خانم کایا کالاس مذاکره میکردیم. تماسهایی هم با او برقرار شده است و به طور کلی باید اجازه دهیم کشورهای دیگر نیز از مسیر گفتوگوهای ایران و آمریکا آگاه باشند تا بتوانیم از فرصتی که در پَس این موضوع برای ایران فراهم میشود استفاده کنیم.