به گزارش >>تجارت نیوز، روزنامه جوان نوشت:حزب الله از دیرباز بر ضاحیه جنوبی بیروت و منطقه شیعه نشین جنوب این کشور کنترل داشته و خلعسلاح با مخالفت صریح رهبران مقاومت همراه شده است.
سابقه خلعسلاح حزبالله
مهمترین استدلال موافقان خلع سلاح مقاومت لبنان، قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل متحد، مصوب سال ۲۰۰۶ میلادی است. مفاد این قطعنامه بر خلع سلاح تمامی گروههای مسلح در لبنان و نبود هیچ نیروی مسلحی به جز یونیفیل و لبنانی در جنوب رودخانه لیتانی تأکید دارد.
سابقه خلع سلاح مقاومت، به بحران سیاسی سال ۲۰۰۸ برمیگردد. بعد از پیروزی حزبالله در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶، قدرت مانور آن در عرصه سیاسی لبنان به گونه وسیعی گسترش یافت. همچنین با قدرتیابی بیشتر حزبالله و گسترش پایگاه آن، جبهه موسوم به ۱۴ مارس که گروه مخالف مقاومت بود به همراه دولت لبنان، منافع خود را در تهدید مستقیم دید. از سوی دیگر ایالات متحده به همراه انگلیس متوجه شدند، قدرت حزبالله را کمتر از واقعیت موجود ارزیابی میکردهاند و از خلع سلاح ناگهانی آن از طریق جنگ با تلآویو ناامید شدند و به خلع سلاح تدریجی روی آوردند. این تأثیرات همچنین در قطعنامه ۱۷۰۱ و تصمیمهای دولت لبنان
بعد از جنگ در جهت خلع سلاح تدریجی حزبالله آشکار شد
آن چه اکنون خلع سلاح حزبالله را مطرح کرده است، به درگیر شدن این گروه در جنگ غزه بعد از ۷ اکتبر برمیگردد. بعد از آغاز جنگ با رژیم صهیونیستی و به ویژه حملات این رژیم به جنوب لبنان، انتقاد منتقدان داخلی از حزبالله افزایش یافت و علاوه بر وقایع میدانی جنگ، انتقادات رقبای سیاسی حزبالله مانند جریان ۸مارس نیز علیه مقاومت تشدید شد و به ویژه بعد از توافق آتشبس، خلع سلاح مجدداً مطرح شد. بعد از جنگ ۳۳ روزه، حزبالله هم توان و نفوذ مقابله با جریانهای رقیب را داشت و هم در فضای سیاسی لبنان از پشتیبانی سیاسی زیادی برخوردار بود.
اکنون هرچند این ادعا وجود دارد که از حمایتهای سیاسی همانند دوره بعد از جنگ ۲۰۰۶ در فضای داخلی لبنان برخوردار نیست، ولی منتقدین میگویند، در شرایط کنونی نیز حزبالله هم توان مقابله با رقبا را دارد و هم از توانایی بسیج بسیاری از جامعه شیعیان در لبنان برخوردار است. لینا خطیب در گفتوگو با شورای خاورمیانه در امورجهانی میگوید حزب الله قدرت نظامی خود را به کنترل سیاسی در لبنان تبدیل کرده و به رغم تضعیف، همچنان آن را به عنوان تنها بازیگر سیاسی مسلح در لبنان نگه میدارد. میشل دان از مؤسسه کارنگی برای صلح بینالمللی استدلال کرده، قدرت سیاسی حزبالله در لبنان عمیقاً در توانایی آن در ارائه خدمات اجتماعی و عمل به عنوان نماینده سیاسی برای جامعه شیعه ریشه دارد. او تأکید میکند، نقش حزبالله به عنوان ارائه دهنده خدمات ضروری به حفظ پایگاه حمایتی و نفوذ آن در سیاست لبنان کمک میکند.
دوقطبی داخلی در لبنان
اختلاف و شرایط دوقطبی، ویژگی اصلی جریانهای سیاسی لبنانی است که بعد از جنگ نیز شدت یافته است. به ویژه جریانهای سیاسی سعی میکنند، جنگ را به بهترین نحو با موقعیت سیاسیشان تطبیق دهند. حامیان حزبالله به دستاوردهایی اشاره میکنند که نشاندهنده پیروزی در جنگ علیه رژیم اشغالگر است و مخالفان این گروه نیز با اشاره به شکستها معتقدند، این گروه در جنگ شکست خورده است.
دوقطبی در فضای سیاسی لبنان باعث شد، در ماه فوریه ۲۰۲۵ برای نخستین بار پس از سالها نیروهای دولتی لبنان و طرفداران حزبالله در بیروت با یکدیگر درگیر شوند که به انسداد جاده فرودگاه این شهر نیز منجر شد. در بین موافقان خلع سلاح حزبالله، مهمترین چهره جوزفعون، رئیسجمهور این کشور است که با حمایت ایالات متحده در ماه ژانویه به قدرت رسید. او از ابتدای به قدرت رسیدن قول داد، انحصار دولتی بر کنترل تسلیحات ایجاد کند و در همین راستا قصد دارد به زودی مذاکرات با حزبالله را با محوریت خلع سلاح آغاز کند.
در هفتههای اخیر با دستور وزارت کشور لبنان و فرماندار بیروت در بخشهایی از این کشور بنرها، تابلوها و پرچمهای حزبالله در جاده منتهی به فرودگاه بینالمللی رفیق حریری بیروت کنده شد و به جای آن تابلوهایی با تصویر پرچم لبنان و بیانیهای با متن «لبنان: عصر جدید» جایگزین شده است. این اقدام به عنوان نشانهای از سوی دولت برای تغییر شرایط در لبنان درک میشود.
علاوه بر بازیگران داخلی، ایالات متحده مهمترین حامی خلع سلاح مقاومت در این زمان است. مورگان اورتگاس، معاون فرستاده ویژه امریکا در امور خاورمیانه در مصاحبهای تأکید کرده است، خلع سلاح حزبالله باید در اسرع وقت انجام شود.
پیامدهای خلعسلاح
جوزف عون در مصاحبه ۲۰ آوریل، محدود کردن حمل سلاح به دولت را یک موضوع حساس و اساسی برای حفظ صلح مدنی در لبنان دانست که مستلزم ملاحظه و مسئولیتپذیری است. در این چارچوب تجربه ثابت کرده است، هر وقت حزبالله در جنگبا رژیم صهیونیستی موفق به وارد آوردن ضربات سختی به این رژیم میشود، موضوع خلع سلاح شدن مجدداً مطرح میشود.
هم اکنون که در مورد خلع سلاح حزبالله در لبنان بحث میشود، رژیم اشغالگر با وجود توافق آتشبس به حملات خود در لبنان ادامه میدهد و بخشی از جنوب لبنان را در اشغال خود دارد. در این شرایط عقلانیت حکم میکند، لبنان از ابزارهای موجود برای دفاع بهرهبگیرد؛ لذا نقش حزبالله به عنوان کمک برای نیروهای مسلح و حمایت از ارتش قابل توجه است. توسعهطلبی تلآویو بیش از همه، قدرت لبنان را هدف قرار داده است. چنانچه دبیرکل حزبالله نیز اشاره کرد با کاهش قدرت لبنان، رژیم اشغالگر میتواند هر زمان که بخواهد حمله کند و آنچه را که میخواهد اشغال کند.
هدف اصلی رژیم صهیونیستی، پاکسازی مقاومت از ساختار دفاعی لبنان است. برخی گروههای سیاسی در لبنان که سالها منتظر ضعف حزبالله بودند، اکنون شرایط را برای حذف مقاومت از ساختار دفاعی لبنان مناسب میبینند. این در حالی است که حزبالله و رهبران آن با تشریک مساعی در مورد راهبرد دفاعی لبنان که اکنون مطرح است، مخالف نیستند، اما آن را منوط به تغییر رویکرد عملی تلآویو میدانند.
دبیرکل حزبالله در سخنرانی اخیر گفت: «آیا کسی از ما انتظار دارد در حالی که هواپیماها بالای سر ما پرواز میکنند، جنوب اشغال شده است و امریکا تمام تلاش خود را میکند، تا این بحث تحت فشار و بر اساس دستور خود انجام شود، درباره استراتژی دفاعی بحث کنیم؟ این دیالوگ نیست. این تسلیم است، اجازه دهید اسرائیل ابتدا عقبنشینی کند و به تجاوزات خود پایان دهد»
برخی اخبار حکایت از آن دارد که حزبالله حدود ۱۹۰ مواضع از ۲۶۵ مواضع نظامی خود را که در جنوب رود لیتانی شناسایی شده بود، به ارتش لبنان واگذار کرده است. در حالی که چنین گزارشهایی تأیید نشدهاند و مقامهای حزبالله از جمله دبیرکل حزبالله لبنان گفته سلاح مقاومت، لازمه دفاع از حاکمیت لبنان است و خلع سلاح حزبالله هرگز رخ نخواهد داد، اگر حزبالله کاملاً از شمال رود لیتانی عقبنشینی کند و زیرساختهای نظامی باقیمانده را نیز از بین ببرد، در حالی که رژیم صهیونیستی از خروج کامل از لبنان امتناع میکند و حداقل پنج موقعیت در جنوب لبنان را در اختیار دارد، معنای آن خلع سلاح لبنان است نه خلع سلاح مقاومت.
منبع: روزنامه جوان