از یک توییت آغاز شد؛ جایی که ایلان ماسک، مدیرعامل اسپیسایکس، در پاسخ به کاربری ایرانی نوشت: «دسترسی به استارلینک برای ایران فعال است.» همین جمله کافی بود تا شایعهی فعال شدن اینترنت ماهوارهای در ایران، به سرعت در فضای مجازی پخش شود. اما واقعیت ماجرا، چیزی جز تکرار ادعایی قدیمی نبود.
استارلینک، سرویسی است که از مدتها پیش نامش در میان کاربران ایرانی پیچیده است؛ اما دسترسی به آن همچنان محدود و دشوار است. واردات تجهیزات آن ممنوع است، استفاده از آن نیازمند ابزار خاص و پیچیده است و طبق اعلام رسمی، فعالیت آن در ایران مجاز نیست.
در سالهای اخیر، گزارشهایی از استفاده محدود برخی افراد در مناطق مرزی منتشر شده، اما شواهد گسترده و قابل راستیآزمایی در دست نیست. همزمان، کارشناسان امنیت سایبری نسبت به پیامدهای این دسترسی، چه در سطح فردی و چه حکمرانی دیجیتال، هشدار دادهاند. از دشواری در رهگیری جرایم گرفته تا نبود زیرساخت قانونی برای نظارت، همگی بخشی از زنجیرهای هستند که امکان بهرهگیری گسترده از این فناوری را پیچیدهتر کردهاند.
در چنین شرایطی، اینترنت ماهوارهای نه ابزار نجات است، نبلکه فناوریای است که در خلأ سیاستگذاری روشن، به مسیری مبهم در چشمانداز اینترنت ایران بدل شده است؛ برای شفافسازی بیشتر آنچه در انتظار اینترنت ماهوارهای استارلینک در ایران است، با وحید فرید، کارشناس امنیت سایبری به گفتوگو پرداختیم؛ مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
بعید است استارلینک ۱۰۰هزار کاربر ایرانی داشته باشد
این کارشناس امنیت سایبری در پاسخ به این پرسش که آیا شواهدی از دسترسی کاربران داخل ایران به اینترنت استارلینک وجود دارد، گفت:«بله، ما از گذشته گزارشهایی داشتیم که برخی افراد در مناطق مرزی ایران به استارلینک دسترسی پیدا کردهاند. البته تعداد آنها بسیار محدود است. مثلاً نیویورک تایمز گزارشی منتشر کرده بود مبنی بر اینکه ۱۰۰ هزار نفر در ایران از استارلینک استفاده میکنند که به نظر من اغراقآمیز و نادرست است؛ چون اگر این عدد واقعی بود، ما که در این حوزه فعال هستیم حتماً دستکم چند مورد از آن را مشاهده میکردیم.»
استفاده از استارلینک امنیت کاربران را تحت تاثیر قرار میدهد
او در ادامه و در پاسخ به این پرسش که از نظر امنیت سایبری، ورود استارلینک به ایران چه پیامدهایی دارد، گفت:«مهمترین مسئله این است که ساختار فیلترینگ فعلی، باعث شده هم عملکرد کاربران دچار اختلال شود و هم توانایی پلیس فتا در ردیابی مجرمان سایبری کاهش یابد. بسیاری از کاربران از VPN استفاده میکنند، در نتیجه نه هویت واقعی کاربر مشخص است، نه موقعیت جغرافیایی او. این موضوع شناسایی مبدا و مقصد فعالیتهای مجرمانه را برای پلیس دشوار میکند.»
وحید فرید در ادامه افزود:«از آنجا که استارلینک دیگر به اپراتور داخلی وابسته نیست و آدرس IP از طریق اپراتورهای داخلی قابل رهگیری نخواهد بود. این یعنی پلیس ایران به اطلاعات کاربران استارلینک دسترسی ندارد و برای پیگیری جرایم، ناچار به تعامل با نهادهایی مانند اینترپل خواهد بود. در شرایط فعلی، همکاری مؤثری بین پلیس بینالملل و ایران وجود ندارد و این موضوع نظارت را به شدت دشوار میکند.»
این کارشناس امنیت سایبری در ادامه و در پاسخ به این پرسش که آیا این مسئله صرفاً از منظر کنترل محتواست یا پای امنیت کاربر هم در میان است، گفت:«من با کنترل محتوا توسط پلیس مخالفم، اما معتقدم پلیس وظیفه دارد از کاربر در برابر تهدیدات سایبری حمایت کند. مثلاً در برابر کلاهبرداری، تهدید به افشای اطلاعات، سوق دادن کاربران به سمت دارکوب و... . اما وقتی ابزار نظارت در اختیار پلیس نیست، عملاً این مأموریت محقق نمیشود. بنابراین نهتنها عملکرد نظارتی، بلکه امنیت کاربران هم تحتتأثیر قرار میگیرد.»
باید برای اینترنت ماهوارهای سازوکار و مدل حکمرانی مشخصی طراحی شود
فرید در ادامه و در پاسخ به این پرسش که آینده با اینترنت ماهوارهای چطور پیشبینی میشود، گفت:«احتمالاً در سالهای آینده با ورود رقبای اروپایی استارلینک، دسترسی به اینترنت ماهوارهای سادهتر و ارزانتر خواهد شد. اما همچنان باید برای آن سازوکار و مدل حکمرانی مشخصی طراحی شود، چرا که هم فرصتهایی ایجاد میکند و هم تهدیدهایی برای امنیت ملی و فردی کاربران به همراه دارد.»
کاربرانی که دانش کافی در حوزه امنیت سایبری ندارند، بیشتر در معرض خطرند
این کارشناس امنیت سایبری در ادامه و در پاسخ به این پرسش که اینترنتهای ماهوارهای مانند استارلینک، حریم خصوصی و امنیت دادههای کاربران را تهدید کند، گفت:«استفاده از اینترنت ماهوارهای لزوماً تهدیدی برای امنیت دادههای کاربران نیست. اما از آنجا که نهادهای نظارتی در ایران امکان کنترل و پایش این فضا را ندارند، کاربرانی که دانش کافی در حوزه امنیت سایبری ندارند، بیشتر در معرض خطر قرار میگیرند.»
فضای سایبری ایران، از کنترل نهادهای رسمی خارج شده
او در ادامه گفت:«وقتی شما از اینترنت ماهوارهای یا VPN استفاده میکنید، پلیس فتا نمیتواند مسیر کلاهبرداری یا مبدأ حمله را ردیابی کند. اما ریشه این مشکل، خود فیلترینگ است؛ سیاستی که باعث شده بیش از ۸۰ یا ۸۵ درصد کاربران ایرانی به فیلترشکن روی بیاورند. این یعنی حتی بدون اینترنت ماهوارهای هم، فضای سایبری ایران عملاً از کنترل نهادهای رسمی خارج شده است.»
حاکمیت باید رفتار امن را به کاربران آموزش دهد
این کارشناس امنیت سایبری در ادامه و در پاسخ به این پرسش که حاکمیت باید چه برخوردی در مواجهه با اینترنت ماهوارهای داشته باشد، گفت:«اینترنت چیزی نیست که با آن «مواجهه» شود. بلکه باید آموزش داده شود. مشکل ما نداشتن «سازوکار حمایتی» از کاربران است. بهجای آنکه شورای عالی فضای مجازی یا پلیس، با نگاه تهدیدمحور سعی کنند جلوی کاربران را بگیرند، باید آنها را توانمند کنند.»
او در ادامه افزود:«مثلاً بهجای اینکه بگویند وارد تلگرام یا وبسایت خاصی نشو، بهتر است آموزش بدهند که اگر در یک پیام مشکوک، لینکی دریافت کردی، چه نکاتی را رعایت کنی. آموزشهای امنیتی ساده و قابل فهم، بسیار مؤثرتر از فیلترینگ کور هستند. الان، ما نه تنها کاربر را از نهاد حمایتیاش یعنی پلیس محروم کردهایم، بلکه با فیلترینگ، او را به استفاده از مسیرهایی سوق دادهایم که هیچ نظارتی بر آنها وجود ندارد.»
خطر فیلترینگ از هر ابزار دیگری بیشتر است
فرید در ادامه با اشاره به اینکه، خطری که فیلترینگ برای کشور ایجاد کرده، از هر ابزار دیگری بیشتر است، گفت:« فیلترینگ، رابطه میان کاربر و سرویسدهنده رسمی را قطع کرده و او را به مسیرهایی کشانده که دیگر امکان نظارت، حمایت و رسیدگی وجود ندارد. وقتی کاربر از VPN استفاده میکند، حتی اگر قربانی کلاهبرداری شود، هیچ نهادی نمیتواند از او دفاع کند یا منبع تهدید را شناسایی کند. این همان خطری است که با اینترنت ماهوارهای هم تکرار خواهد شد. شما دیگر نه IP در اختیار دارید، نه دادهای که بشود تحلیل کرد. مگر در شرایط خاص، مثلاً از طریق پلیس بینالملل، که آن هم با توجه به وضعیت سیاسی ایران، عملیاتی نیست.»
خطراتی که در مواجهه با استارلینک کاربران را تهدید میکند
این کارشناس امنیت سایبری در ادامه و در پاسخ به این پرسش که چه تهدیداتی ممکن است هنگام استفاده از اینترنت ماهوارهای یا ابزارهای مشابه برای کاربران ایجاد شود، گفت:«یکی از اصلیترین تهدیداتی که کاربران با آن مواجهاند، کلاهبرداریهای مالی، سرقت اطلاعات شخصی، یا اخاذی است. بهعنوانمثال، کاربری ممکن است تصویری از خود را برای رباتی ناشناس در پیامرسانها ارسال کند و بعداً با تهدید به انتشار آن، از او اخاذی شود. یا اطلاعات بانکیاش را در سایتی وارد کند که جعلی بوده و حسابش خالی شود. حتی کیف پول دیجیتال برخی افراد بدون آگاهی کافی از طریق بدافزارها تخلیه شده است.»
او در آخر افزود:«متأسفانه این تهدیدات در ایران به دلیل فقدان آموزشهای عمومی گستردهتر است. کاربران زیادی درگیر پروژههای شبهسرمایهگذاری میشوند که عملاً کلاهبرداری است. در حالیکه در سایر کشورها، نرخ چنین جرائمی بسیار کمتر است چون آگاهی عمومی بالاتر است و نهادهای آموزشی و رسانهای نقش ایجابی ایفا میکنند. در ایران، نهادهایی مانند صداوسیما یا آموزشوپرورش میتوانند نقش مهمی در آموزش ایفا کنند، اما یا ضریب نفوذشان پایین است یا دیدگاههایشان با نیازهای واقعی کاربران فاصله دارد.»