شنبه، 24 خرداد، 1404

واکنش ایران به بازی جدید آمریکا و اروپا/ مقاومت حداکثری یا توافق؛ تهران آماده جدال بزرگ با ترامپ می‌شود؟

به گزارش خبر فوری، در دو روز اخیر اتفاقات زیادی در سطح دنیا افتاده که پرونده هسته ای ایران را به مسیری سخت و دشوار انداخته است. به نظر می رسد تیم دیپلماتیک ایران در دو جبهه مختلف درگیر هستند و این درگیری ها نیز هر لحظه جدی تر می شوند.

در حالیکه آمریکا و ترامپ تلاش دارند از طریق جوسازی رسانه ای و اعلام خبر حمله قریب الوقوع به مراکز هسته ای ایران و همچنین، خروج سربازان و شهروندانش از عراق، وضعیت را به نفع خود تغییر دهند و ایران را در مضیقه بگذارند، اروپا نیز ایران را تهدید به «اسنپ بک» یا «مکانیسم ماشه» کرده است. همزمان، گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز به ضرر ایران تمام شده و شورای حکام علیه ما قطعنامه صادر کرده است.

اکنون ایران با سه آزمون مهم و سخت روبه رو است. تیم دیپلماسی از طرفی باید جلوی اسنپ بک اروپا را بگیرد، از طرف دیگر از صدور قطعنامه توسط شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کند و از همه مهم تر، جلوی نابودی کامل مذاکرات عمان را بگیرد.

با این حال، اینها اهرم های فشاری هستند که توسط آمریکا و اروپا به کار گرفته می شوند تا ایران را مجبور به پذیرش توافق مورد نظر خود کنند و به همین دلیل، در روزهای اخیر توسط غرب و آژانس به کرات به کار گرفته می شوند.

استراتژی فشار حداکثری اروپا و آمریکا به ایران، پیش از گفتگوهای دور ششم با آمریکا و گفتگوهای احتمالی میان ایران و اروپا، ابزاری است که تلاش دارد ایران را مجبور به پذیرش تعلیق غنی سازی، پذیرش خواسته های اروپا و بازگذاشتن حداکثری درهای مراکز هسته ای به روی آژانس کند. اما آیا تلاش غرب جواب می دهد؟

رئالیسم تدافعی ایران؛ مقاومت حداکثری در پاسخ به فشار حداکثری

به نظر می رسد اروپا و آمریکا در یک امر دچار اشتباه تاریخی شده اند. ایران بارها نشان داده در شرایط پرفشار و سخت، سیاست خود را تغییر داده و به جای پذیرش شرایط پرفشار، زیر میز می زند و مسیر تقابلی را طی می کند.

>>اسرائیل یکشنبه به ایران حمله می‌کند؟

این مساله در چهارچوب سیاست «رئالیسم دفاعی» ایران قابل فهم است. به گزارش پایگاه علمی – تحلیلی ویکی دافوس، چند سال پیش، آرین طباطبایی و آنی تریسی ساموئل در مقاله ای با عنوان «استراتژی رئالیسم دفاعی؛ جنگ ایران و عراق درباره توافق هسته‌ای چه چیزی به ما می‌گوید؟» تاکید کردند که استراتژی بنیادین ایران در حوزه دیپلماسی «رئالیسم تدافعی» است. از نظر این دو تحلیلگر، حملۀ ارتش بعث عراق به ایران و حمایت همه‌جانبه دنیا از این رژیم، سبب شد سیاست خارجی و استراتژی ‌های کلان جمهوری اسلامی ایران بر مبنای «رئالیسم تدافعی» شکل بگیرد. بر اساس این تحلیل، ایران متوجه شد که در جهان تک قطبی غربی، تنها است و به همین دلیل، باید برای «بقا» و حفظ «امنیت»، به نوعی «موازنه تهدید» با کشورهای دیگر دست یابد. این سیاست در دهه 60 رفتار دولت‌های ایران را شکل داد اما در دهه‌ های بعد نیز تداوم یافت و به قلب مذاکرات هسته ‌ای و سیاست اتمی ایران نیز نفوذ کرد.

به عبارت دیگر، ایران در سال‌های بعد از انقلاب تلاش داشته خود را از تهاجم دشمنان حفظ کند. حمایت همه‌جانبه شوروی و آمریکا و کشورهای عربی از بعثی‌ ها در جنگ تحمیلی، ورود علنی آمریکا به جنگ از طریق بمباران نفتکش‌ ها و حمله به هواپیمای مسافربری ایران، تحریم ایران در دهه ‌های 60 و 70 و ... سبب شده ایران در مقام مدافع، تلاش کند سیاست «رئالیسم تدافعی» را سرلوحه خود قرار دهد و در حالت دفاعی و «مقاومت تا آخر» قرار بگیرد.

در واقع، طبق این تحلیل، ایران در شرایط سخت، سیاست «مقاومت» را بیشتر دنبال می کند چرا که به این باور رسیده تنها است و باید «بقاء» را هدف اصلی خود بداند. این در حالی است که در شرایط آرام، این سیاست تا حدی تعدیل می شود.

بنابراین، سیاست ایران در روزهای کنونی احتمالا «مقاومت» باشد و اتفاقا با قدرت بیشتر به قلب آمریکا و اروپا زده و روی سیاست های هسته ای اش از جمله غنی سازی در داخلی ایران تاکید کند. باید دید این سیاست چه نتیجه ای در بر خواهد داشت.

1 روز پیش

دسته‌بندی‌ها