کافی است سری به یکی از تعمیرگاههای شهر بزنیم یا پای صحبت چند راننده تاکسی بنشینیم تا متوجه شویم این مسأله به چه اندازه گسترده و همهگیر شده است. در گذشته، تأمین قطعات خودرو گرچه چالشهایی داشت، اما تا این اندازه دردسرساز نبود.
امروز اما، صاحبان خودرو برای تهیه قطعاتی ساده مانند لنت ترمز، سنسور دما یا حتی یک آینه جانبی، گاه باید روزها و حتی هفتهها منتظر بمانند. این تأخیرها هزینهبر است؛ هم از نظر مالی و هم از نظر زمانی. خودروهایی که میتوانستند در عرض چند ساعت تعمیر شوند، حالا روزها در صف تعمیر باقی میمانند.
یکی از دلایل اصلی این بحران، وابستگی شدید بازار خودرو ایران به واردات قطعات است. با وجود تلاشهایی که برای داخلیسازی صورت گرفته، بسیاری از قطعات هنوز از کشورهای دیگر تأمین میشوند. تحریمها، نوسانات ارزی، محدودیتهای بانکی و موانع واردات رسمی، همگی دست به دست هم دادهاند تا واردات قطعه با مشکل مواجه شود. در این میان، واردکنندگان رسمی با بوروکراسیهای طاقتفرسا روبهرو هستند و بازار سیاه، با سوءاستفاده از نیاز مصرفکنندگان، قطعات را با قیمتهای چند برابر عرضه میکند.
از سوی دیگر، تولیدکنندگان داخلی نیز با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکنند. کمبود مواد اولیه، فرسودگی تجهیزات صنعتی، نبود فناوریهای بهروز و گاه نبود استانداردهای مشخص در تولید، موجب شده قطعات داخلی نتوانند پاسخگوی کامل نیاز بازار باشند. مصرفکننده نیز که به کیفیت برخی از تولیدات داخلی بیاعتماد است، ترجیح میدهد ریسک نکند و به دنبال نمونه خارجی هرچند گرانتر برود.
تأثیر این بحران تنها به فرد مالک خودرو محدود نمیشود. رانندگان تاکسی، خودروهای حملونقل عمومی و حتی سرویسهای مدارس نیز از این مشکل آسیب میبینند. فرسودگی خودروها به دلیل تعویق در تعمیرات، خطرات جانی و مالی را افزایش میدهد. در واقع، کمبود قطعه نهفقط یک مسأله اقتصادی، بلکه یک چالش اجتماعی و حتی ایمنی است.
چه باید کرد؟ بدون تردید، حل این مشکل نیازمند نگاه جامع و سیاستگذاری بلندمدت است. توسعه تولید داخلی، بدون شعاریکردن آن و با سرمایهگذاری واقعی در فناوری و کیفیت، میتواند یکی از راهحلها باشد. تسهیل واردات رسمی قطعات تا زمان رسیدن به خودکفایی، شفافسازی سازوکار قیمتگذاری، مقابله با دلالی و ایجاد سامانههای یکپارچه برای رهگیری و توزیع قطعه از دیگر اقداماتی است که میتواند گره از این بحران بگشاید.
فراموش نکنیم که صنعت خودرو، با همه کاستیها و نقدهایی که به آن وارد است، بخش مهمی از زیربنای اقتصادی کشور است. بحران در قطعه، یعنی اختلال در حرکت و تا زمانی که این چرخ از حرکت بازماند، نه اقتصاد به رونق میرسد و نه اعتماد عمومی بهبود مییابد. اکنون زمان آن رسیده که این بحران خاموش را جدی بگیریم. کمبود قطعه در بازار خودروهای مونتاژی نیز به چشم میخورد. همین موضوع باعث شده تا شاهد خدمات پس از فروش ضعیف و نارضایتی مصرفکنندگان باشیم. از سوی دیگر، عدم تأمین قطعات خودروهای چینی به این داستان دامن زده است.