شنبه، 17 خرداد، 1404

داستان ضرب المثل صد رحمت به کفن دزد اولی

صد رحمت به کفن دزد اولی

پدر گفت: «پسرم من تمام عمر به کفن‌دزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی به دنبالم بود. اکنون که در بستر مرگم و فرشته مرگ را نزدیک حس می‌کنم، بار این نفرین بیش از پیش بر دوشم سنگینی می‌کند. از تو می‌خواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند.»

پسر گفت: «ای پدر چنان کنم که می‌خواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازم.»

پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد. از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق می‌دزدید و چوبی در شکم آن مردگان فرو می‌نمود و از آن پس خلایق می‌گفتند: «صد رحمت به کفن دزد اولی که فقط می‌دزدید و چنین بر مردگان ما روا نمی‌داشت.»

کاربرد ضرب المثل صد رحمت به کفن دزد اولی

کنایه از این که شخص یا گروه پلیدی رفته و شخص یا گروه پلیدتری جای او را گرفته است.
مثال:
همه ی مردم از اینکه قدرت از دست آن دارودسته ی فاسد بیرون آمده خوشحال بودند، اما کم نبودند کسانی که بعد از مدت کوتاهی گفتند صدرحمت به کفن دزدهای اولی.

1 هفته پیش

دسته‌بندی‌ها