پیش از این زنی میانسال که برای اعلام مفقودی پسرش به نام علی که یک تاجر مقیم آلمان است، به پلیس آگاهی تهران مراجعه کرده بود، در پی کشف سرنخهایی و اظهارات متناقض بازداشت شد و سپس پسر دیگر و برادر این زن هم دستگیر شدند.
این متهمان در ادامه تحقیقات با بدست آمدن سرنخهایی به مرگ تاجر و آتش زدن جسد او اعتراف کردند اما هنوز قتل را انکار میکنند.
ماجرا زمانی آغاز شد که همسر آلمانی علی، تاجر مفقود شده، به سفارت ایران در آن کشور مراجعه کرد و خبر از ناپدید شدن شوهرش پس از سفر به ایران داد. او اظهار داشت علی به ایران آمده بود اما تلفنش خاموش است و هیچ خبری هم از او نشده است. این زن گفت خانواده علی در ایران نیز از او بیخبرند و ادعا میکنند که او به آلمان بازگشته، در حالی که چنین اتفاقی رخ نداده است.
همزمان در تهران، مادر علی به پلیس آگاهی پایتخت مراجعه کرد و اظهار داشت پسرش، که یک بازرگان مقیم آلمان است، قبل از عید برای فروش املاکش به ایران آمده بود و در روزهای اول عید برای انجام کارهای مربوط به فروش املاک به شمال کشور سفر کرد، اما پس از آن هیچ خبری از او نشد.
این زن دلیل تأخیر در اعلام گزارش مفقودی را اینگونه توضیح داد: «فکر کردم علی به آلمان برگشته، اما بعد که همسرش زنگ زد و گفت او به خانه نیامده، هر جا را که فکر میکردیم رفته باشد، گشتیم اما پیدایش نکردیم. برای همین موضوع را به پلیس اطلاع دادیم.»
با آغاز تحقیقات پلیسی، کارآگاهان به سرنخهای مهمی دست یافتند. مشخص شد مادر علی در تاریخ هشتم عید، یعنی همان روزی که پسرش ناپدید شده، فرشی را برای شستوشو به قالیشویی سپرده است.
این موضوع شک پلیس را برانگیخت. با بررسی دقیقتر خانه، رد خون در نقاطی از آنجا کشف شد که فرضیه وقوع قتل را قوت بخشید. مادر و برادر علی در ابتدا هرگونه اطلاع از سرنوشت او را انکار میکردند و مدعی بودند احتمالا علی به دلیل دلخوری از آنها، بدون خداحافظی به آلمان بازگشته است.
مادر در مورد فرشهای شسته شده نیز اظهار داشت پسرش که از آلمان آمده بود در ایام عید مشروب خورده و حالش بد شده و مقداری مشروب هم زمین ریخته بود، به همین دلیل فرشها را یک بار قبل از عید و یکبار در عید برای شستشو دادهاند.
تحقیقات بعدی نشان داد بین علی و مادرش بر سر سهم فرزندان علی از ازدواج اولش در ایران، اختلافات جدی وجود داشته است. مادر معتقد بود که پس از فروش املاک در شمال کشور، سهم فرزند اول علی که از او جدا شده و بعد به آلمان رفته و زندگی جدیدی ساخته نیز باید پرداخت شود. اما علی با این خواسته مادرش مخالفت میکرد و میگفت خودش میداند با اموالش چه کند.
همین موضوع دلیل اصلی اختلافات شدید آنها بود. همچنین اطلاعات به دست آمده از زندگی علی نشان داد که او یک بار در ایران ازدواج کرده و صاحب فرزند شده بود، اما پس از جدایی از همسر اول، به آلمان رفته و برای دومین بار ازدواج کرد.
در ادامه بازجوییها، مادر و برادر علی سرانجام پرده از راز ناپدید شدن او برداشتند. آنها اعتراف کردند که روز حادثه، علی در خانه مشروب مصرف کرد و حالش بد شد. سپس پایش لیز خورد و سرش به لبه میز برخورد کرد و شکافته شد و در نهایت علی فوت کرد. به گفته آنها، با توجه به اختلافات قبلی، گمان کردهاند که کسی حرف آنها در مورد اتفاقی بودن مرگ علی را باور نخواهد کرد.
به همین دلیل، با دایی علی تماس گرفتند و او نیز به خانه آنها آمد. در نهایت، جسد علی را شبانه به روستایی در غرب تهران منتقل کردند و در آنجا سوزاندند. آنها همچنین اعتراف کردند چندین بار دیگر نیز برای از بین بردن کامل بقایای جسد، آن را آتش زدهاند. دایی نیز اظهارات خواهر و خواهرزاده خود را تایید کرد.
در حال حاضر با توجه به شواهد موجود، از جمله اختلافات ملکی و احتمال تصاحب اموال مقتول، مادر، برادر و دایی علی، بازداشت شدهاند و تحقیقات برای کشف تمام ابعاد این پرونده و روشن شدن حقیقت ادامه دارد.