ساموئل کوپر ۱۲ ژانویه سال ۱۹۷۷ به دنیا آمد و کودکی او در خانهای پر از خشونت گذشت. پدر کوپر مرتباً او، مادر و چهار خواهر و برادرش را کتک میزد.
این مرد از سه ماهگی ساموئل شروع به کتک زدن او کرد و با بزرگتر شدنش، این آزار و اذیتها بیشتر شد. رفتارهای پدر اثر منفی بزرگی روی ساموئل داشت و بعدها برخیها متذکر شدند گذشته این مرد باعث تبهکار شدن او و رفتارهای خشونتآمیزش شد.
ساموئل وقتی ۱۳ ساله بود، تصمیم گرفت گریه کردن حین کتک خوردن را متوقف کند و طبق گفته روانپزشک حاضر در دادگاه او، ساموئل بعد از آن دیگر احساس ترس یا ترس از درد نداشت.
کوپر در بزرگسالی مرتکب جرایم متعددی شد، از جمله چند سرقت مسلحانه در سال ۱۹۹۴. کوپر در سال ۱۹۹۹ در حالی که به خاطر سرقتها دوران محکومیت خود را میگذراند، به همراه دو زندانی دیگر تصمیم به فرار گرفت. آنها در حالی که سوار بر خودروی زندان بودند با حمله و غلبه بر سرپرست خود و سپس به دست گرفتن کنترل وسیله نقلیه او فرار کردند.
کوپر چند ماه بعد دستگیر شد و وقتی برای صدور حکم فرار در دادگاه بود، به یکی از کارکنان در دادگاه حمله و تلاش کرد اسلحه کمری او را بگیرد و بار دیگر فرار کند اما موفق نشد و از آن زمان تا فوریه ۲۰۰۶ به دلیل این جرایم در زندان ماند.
کوپر که بعد از آزادی باز هم به سرقت مسلحانه روی آورده بود، در نهایت پنج مرد را به قتل رساند. بیشتر جنایتهای او در جریان دزدیهای مسلحانه رخ داد. او در ۱۲ مه ۲۰۰۶، مردی ۴۳ ساله را با شلیک گلوله به قتل رساند. در ۳ ژوئن ۲۰۰۶، او فردی به نام لروی جرنیگان ۴۱ ساله را با شلیک گلوله به قتل رساند.
در ۲۷ آوریل ۲۰۰۷، او تیموتی بارنول ۳۴ ساله را با شلیک گلوله به قتل رساند. در ۱۲ اکتبر ۲۰۰۷، او ریکی های ۴۸ ساله را با شلیک گلوله به قتل رساند. در ۱۴ اکتبر ۲۰۰۷، او طارق حسین ۵۲ ساله را با شلیک گلوله به کام مرگ فرستاد.
اگرچه در زمان این قتلها، هویت مرد مسلح بر پلیس پوشیده بود اما سرانجام همه رازها برملا شد. کوپر در نوامبر سال ۲۰۰۷ به یک بانک دستبرد زد. اوضاع آنطور که او انتظار داشت پیش نرفت و مجبور به فرار شد. حین فرار کوپر، کلت کمری او از دستش افتاد و در نهایت تلاشش برای گریز از مخمصه بینتیجه ماند.
پلیس بعد از دستگیری کوپر با بررسی سلاح او متوجه شد این فرد، قاتل پنج مردی است که قربانی قاتلی مسلح شده بودند. او سرانجام به قتلها اعتراف کرد.
کوپر به پنج فقره قتل درجه یک متهم، محاکمه و مجرم شناخته شد. تیم وکلای مدافع کوپر با این استدلال که سوءاستفادههای دوران کودکی بر وضعیت روانی او تاثیر گذاشته است، درخواست حکم حبس ابد کردند. دادستانها با اشاره به سابقه خشونت او، درخواست حکم اعدام کردند و گفتند حتی اگر کوپر از اختلالات روانی رنج میبرد، این اختلالات هیچ تاثیری بر تمایل او به کشتن نداشتهاند. در نهایت، هیات منصفه، زندگی کوپر را نجات داد و او به جای اعدام به پنج حبس ابد بدون آزادی مشروط محکوم شد.