جمعه، 20 تیر، 1404

ناصرالدین شاه قاجار؛ شاهی اصلاح طلب اما ضعیف / از علاقه به هنر تا پیمان‌های بحث‌برانگیز خارجی

>>ناصرالدین‌شاه قاجار، چهارمین پادشاه سلسله قاجار، با نزدیک به پنجاه سال سلطنت، یکی از مهم‌ترین و بحث‌برانگیزترین چهره‌های تاریخ معاصر ایران است. دوران او، اگرچه با تلاش‌هایی برای نوسازی و اصلاحات همراه بود، اما ضعف‌های مدیریتی، فساد گسترده، اعطای امتیازهای ناعادلانه به بیگانگان و سرکوب مخالفان نیز آن را تحت‌الشعاع قرار داد. این مقاله با بررسی جامع زندگی، شخصیت، اقدامات و میراث ناصرالدین‌شاه، نقش و جایگاه او در تاریخ ایران را تحلیل می‌کند.

۱. زندگی و شخصیت ناصرالدین‌شاه

ناصرالدین‌شاه در سال ۱۲۱۰ خورشیدی در تهران متولد شد و در سن ۱۶ سالگی به سلطنت رسید. او شخصیتی پیچیده و متناقض داشت؛ از یک سو علاقه‌مند به هنر، موسیقی، شعر و فرهنگ غربی بود و از سوی دیگر در تصمیمات سیاسی و حکومتی ضعف نشان می‌داد. علاقه او به سفرهای اروپایی، عکاسی، شکار و نوشتن خاطرات، روحیه‌ای متفاوت و مدرن را در میان شاهان قاجار به نمایش می‌گذاشت.

با این حال، دمدمی‌مزاجی و عدم ثبات در تصمیم‌گیری‌ها موجب می‌شد گاه در برابر مشاوران و درباریان تسلیم شود و قدرت واقعی حکومتی را به آنان واگذار کند. این ضعف مدیریتی، زمینه‌ساز گسترش فساد و سوءاستفاده در دربار و دستگاه حکومتی شد.

۲. تلاش‌های نوسازی و اصلاحات

ناصرالدین‌شاه در دوران حکومت خود تلاش‌هایی برای نوسازی و اصلاحات انجام داد که برخی از آن‌ها تأثیرات مثبت و ماندگاری برجای گذاشتند:

۲.۱. تأسیس دارالفنون

یکی از مهم‌ترین اقدامات ناصرالدین‌شاه، تأسیس مدرسه دارالفنون در سال ۱۲۳۷ خورشیدی بود. این مدرسه، نخستین مرکز آموزش علوم و فنون مدرن در ایران بود که به ابتکار امیرکبیر، صدراعظم مقتدر شاه، راه‌اندازی شد و نقش مهمی در تربیت نسل جدید کارشناسان و مدیران ایرانی ایفا کرد.

۲.۲. سفرهای اروپایی و تأثیرات فرهنگی

ناصرالدین‌شاه سه بار به اروپا سفر کرد (در سال‌های ۱۲۴۳، ۱۲۴۸ و ۱۲۵۸ خورشیدی) و از نزدیک با تمدن غربی آشنا شد. این سفرها موجب شد برخی نهادهای جدید مانند راه‌آهن، تلگراف، چاپخانه و بانک‌ها در ایران شکل بگیرند. شاه همچنین به عکاسی علاقه‌مند شد و از نخستین عکاسان ایرانی به شمار می‌آید.

۲.۳. اصلاحات اداری و نظامی

در دوره ناصرالدین‌شاه، وزارتخانه‌ها شکل گرفتند و ساختار دولت به سمت نهادهای مدرن حرکت کرد. ارتش نیز به تدریج سازماندهی شد و تکنولوژی‌های نظامی جدید وارد ایران شدند. شاه همچنین تلاش کرد با ایجاد قوانین جدید و اصلاحات قضایی، نظام عدالت را بهبود بخشد.

۳. ضعف‌ها و چالش‌ها

با وجود تلاش‌های ناصرالدین‌شاه برای نوسازی، ضعف‌ها و مشکلات جدی در دوران او وجود داشت که تأثیرات منفی عمیقی بر ایران گذاشت:

۳.۱. فساد گسترده در دربار و دستگاه حکومتی

فساد و سوءاستفاده گسترده در دربار و ادارات دولتی، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات این دوران بود. شاه به دلیل ضعف مدیریتی و اعتماد بیش از حد به درباریان، نتوانست جلوی فساد را بگیرد و این امر باعث نارضایتی عمومی و کاهش اعتماد مردم به حکومت شد.

۳.۲. اعطای امتیازهای ناعادلانه به بیگانگان

ناصرالدین‌شاه به دولت‌های خارجی، به‌ویژه بریتانیا و روسیه، امتیازات فراوانی اعطا کرد که منافع ملی ایران را به خطر انداخت. از جمله این امتیازات می‌توان به امتیاز راه‌آهن سراسری، استخراج معادن، تأسیس بانک‌ها و امتیازنامه رویتر اشاره کرد. این سیاست‌ها موجب نفوذ گسترده بیگانگان در اقتصاد و سیاست ایران و اعتراضات مردمی و علما شد. انعفاد قرارداد آخال و همچنین معاهده پاریس دو اتفاقی بود که در زمان این پادشاه قاجاری باعث از دست رفتن بخش های زیادی از سرزمین ایران شد.

۳.۳. سرکوب مخالفان و محدودیت آزادی‌ها

ناصرالدین‌شاه در برابر مخالفان سیاسی و مذهبی خود سرسخت بود. به‌ویژه در دوره صدارت امیرکبیر، سرکوب بابی‌ها و دیگر گروه‌های مخالف شدت گرفت. این سرکوب‌ها فضای سیاسی ایران را بسته و خفقان‌آلود کرد و زمینه را برای بروز انقلاب مشروطه فراهم آورد.

۴. تحلیل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی

۴.۱. تحلیل سیاسی

ساختار حکومتی ایران در این دوران همچنان مبتنی بر اقتدار مطلق شاه بود. هرچند نهادهای مدرن مانند وزارتخانه‌ها و مجلس مصلحت‌خانه ایجاد شد، اما این نهادها استقلال و کارایی لازم را نداشتند و تصمیمات کلان سیاسی و اقتصادی عمدتاً تحت تأثیر روابط شخصی و فساد قرار می‌گرفت. نفوذ قدرت‌های استعماری و اعطای امتیازهای متعدد به بیگانگان، استقلال کشور را به شدت تهدید می‌کرد.

۴.۲. تحلیل فرهنگی و اجتماعی

ناصرالدین‌شاه به فرهنگ و هنر علاقه‌مند بود و خود شاعر و نویسنده خاطرات بود. سفرهای متعدد او به اروپا سبب ورود مظاهر فرهنگ غربی به ایران شد؛ از جمله لباس‌های غربی، موسیقی و هنرهای جدید. با این حال، جامعه ایران دچار تضادهای عمیق فرهنگی و اجتماعی بود و بخش بزرگی از مردم همچنان به سنت‌ها و ارزش‌های قدیمی پایبند بودند.

۴.۳. تحلیل اقتصادی

اقتصاد ایران در این دوران عمدتاً کشاورزی و سنتی بود و ساختارهای مدرن اقتصادی شکل نگرفته بود. تلاش‌هایی برای ایجاد زیرساخت‌های اقتصادی مانند راه‌آهن و بانک‌ها صورت گرفت، اما این اقدامات بیشتر به نفع سرمایه‌داران خارجی و دربار بود تا مردم عادی. اعطای امتیازات اقتصادی به بیگانگان، وابستگی اقتصادی ایران را افزایش داد و فساد گسترده مانع از توزیع عادلانه منابع شد.

۵. ترور ناصرالدین‌شاه و پیامدهای آن

در سال ۱۲۷۵ خورشیدی، ناصرالدین‌شاه به دست میرزا رضا کرمانی، یکی از پیروان سید جمال‌الدین اسدآبادی، ترور شد. این حادثه نمادی از نارضایتی‌های عمیق اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در ایران بود و پایان یک دوره طولانی و آغاز تحولات جدید سیاسی را رقم زد.

۶. میراث و قضاوت نهایی

قضاوت درباره ناصرالدین‌شاه همواره پیچیده و چندوجهی است. او شاهی بود که در عین علاقه به مدرنیته و اصلاحات، نتوانست ساختارهای سنتی و فساد گسترده را از میان بردارد. ضعف‌های مدیریتی، اعطای امتیازات ناعادلانه به بیگانگان و سرکوب مخالفان، دوران او را به دوره‌ای از بحران‌ها و تناقض‌ها بدل کرد. با این حال، نقش او در آشنایی ایران با تمدن غربی و آغاز فرآیند نوسازی، غیرقابل انکار است.

نتیجه‌گیری

ناصرالدین‌شاه قاجار، شخصیتی است که نمی‌توان به سادگی درباره او قضاوت کرد. او شاهی با روحیه‌ای پیچیده بود که هم به فرهنگ و هنر علاقه داشت و هم در سیاست ضعف‌هایی آشکار از خود نشان داد. تلاش‌های او برای اصلاح و نوسازی، اگرچه مهم و قابل توجه بودند، اما نتوانستند کشور را از بحران‌های عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نجات دهند. دوران ناصرالدین‌شاه، نمایانگر کشمکش میان سنت و مدرنیته، استقلال ملی و نفوذ بیگانگان، آزادی و سرکوب است؛ کشمکشی که در نهایت به انقلاب مشروطه و تحولات بزرگ قرن بیستم ایران منجر شد. مطالعه زندگی و حکومت ناصرالدین‌شاه، کلیدی است برای درک بهتر تاریخ معاصر ایران و چالش‌های پیش روی آن.

class="source_title">> منبع: >> دیروزبان
2 ماه پیش

دسته‌بندی‌ها