دوشنبه، 01 اردیبهشت، 1404

درخواست طلاق از مردی که بیماری خود را از همسرش پنهان کرد

گفت‌وگوی این زن را بخوانید:

*مدت کوتاهی با همسرت زندگی کردی. چرا قصد جدایی داری؟

من عاشق محمود شدم. ما سه سال قبل از ازدواج‌مان با هم دوست بودیم. آنقدر او را دوست داشتم که انتظار نداشتم حتی کوچک‌ترین آسیبی به من بزند.

*اختلاف شما از چه زمانی شروع شد؟

از زمانی که متوجه شدم درباره خودش به من دروغ گفته و بیماری‌ای دارد که اگر با دختری ازدواج کند به آن دختر سرایت می‌دهد اما این موضوع را به من نگفته بود.

*یعنی حالا بیمار شدی؟

خدا را شکر تا به حال بیمار نشده‌ام، چون من خیلی آدم محتاطی هستم و می‌خواستیم فعلاً بچه‌دار نشویم. به همین خاطر خیلی مراقب بودم.

*چطور متوجه شدی؟

من در خانه داروهایی پیدا کردم که برای یک نوع بیماری استفاده می‌شود. چند بار به روی خودم نیاوردم و با خودم گفتم حتماً مال مهمانی بوده اما وقتی یک روز در کیف کار شوهرم آن را پیدا کردم، مطمئن شدم.

*وقتی موضوع را گفتی شوهرت چه کرد؟

خیلی تعجب کرد که متوجه شده‌ام. نسخه او را دیدم و توانستم نام دکترش را پیدا کنم. پیش دکتر رفتم منشی گفت که محمود از مراجعان است اما اطلاعاتی درباره شوهرم به من نداد. بعد خودم به عنوان بیمار رفتم و موضوع را به دکتر گفتم. او هم گفت که خیلی شانس آوردی تا حالا مبتلا نشده‌ای.

*شوهرت راضی به طلاق است؟

به خاطر دروغی که گفت جانم را در معرض خطر قرار داد. من درخواست طلاق دارم و مدارک پزشکی هم کامل است. وکیل گفته همین مدارک می‌تواند منجر به صدور رأی طلاق شود، حتی اگر محمود نیاید. من مصمم به طلاق هستم.

*خودت پیش دکتر می‌روی؟

آنقدر ترسیده‌ام که مرتب خودم را چک می‌کنم و آزمایش‌های مختلف می‌دهم، خوشبختانه سالم هستم.

منبع: اعتمادآنلاین
16 ساعت پیش

دسته‌بندی‌ها