>>برترینها: شب گذشته تیم آبیپوش پایتخت به فینال جام حذفی صعود کرد تا بارقههای امید برای یک پایان شیرین در فصلی فاجعهبار زنده شود. استقلال در هفتههای اخیر چهرهای متفاوت به خود گرفته؛ تیمی که در مقاطعی از فصل به لحاظ روانی، فنی و ساختاری کاملاً از هم گسیخته به نظر میرسید، حالا با نظم و دیسیپلین خود را به فینال جام حذفی رسانده.اما بنظر میرسد پشت این تحول یک عامل کلیدی قرار گرفته: مجتبی جباری، بازیکن سابق استقلال که حالا نقش مغز متفکر کادر فنی را بر عهده دارد، به خوبی توانسته از تجربه بازیگریاش در قلب میانه میدان و شناخت از ظرفیت بازیکنان تیمش استفاده کند و استقلال را از یک تیم پراشتباه و پرحاشیه به تیمی قابل اتکا تبدیل کند؛ هرچند هنوز انتقادات به کمتجربگیاش در مدیریت شرایط بحرانی پابرجاست.
بهرهگیری هوشمندانه از مهرههای موجود
در روزهایی که استقلال ترکیبی از بازیکنان باکیفیت پایین یا خارج از فرم را در اختیار داشت، هنر اصلی کادر فنی در مدیریت نفرات نهفته بود. اما اینکه چگونه از این بازیکنان استفاده شود، تفاوت بین سایر مربیان این فصل و مربیانی مثل جباری را نشان میدهد. او به خوبی نشان داده که میداند چطور از بازیکنانی که شاید از نظر فنی در حد ایدهآل نباشند، بازی بگیرد.
نمونهاش استفاده دقیق از روزبه چشمی است. جباری بهموقع متوجه شد که چشمی در ساختار سهدفاعه نمیتواند بازدهی مثمرثمری داشته باشد. پس با تصمیمی جسورانه، این ساختار را کنار گذاشت و چشمی را به پست تخصصیاش یعنی هافبک دفاعی برگرداند. نتیجه؟ پاسهای مطمئن، جلو آمدن مؤثر و رهبری از قلب میدان. چشمی حالا بدون استرس جا گذاشتن فضا، همان هافبک قابل اتکایی است که استقلال در مرکز زمین به آن نیاز داشت. البته، باید دید در برابر حریفان قدرتر نیز این چینش همان کارآمدی را حفظ میکند یا نه.
تاکتیکهای ساده اما کاربردی
در کنار ساختار بازی، جباری از لحاظ جزئیات فنی هم دست به اصلاحاتی زده که نتیجه دادهاند. یکی از همین جزئیات، ارسالهای هوایی از کنارههاست. جباری با تمرکز بر ارسال به تیر دوم و استفاده از نقطه کور دفاع حریف، بارها باعث خلق موقعیتهای گل شده؛ اتفاقی که در سه گل اخیر کوشکی بهوضوح دیده میشود.
این سبک حمله برای بازیکنان فعلی استقلال نه تنها ساده و قابل اجراست، بلکه نقاط ضعف دفاعی حریف را هدف میگیرد. چنین جزئیاتی است که نشان میدهد جباری نه فقط در تدوین استراتژیهای کلی، بلکه در تنظیم وظایف ظریف داخل زمین هم دقت بالایی دارد. هرچند در بازیهایی که دفاع حریف منسجمتر و بلندقدتر باشد، این تاکتیک ممکن است به بنبست بخورد و نیاز به تنوع بیشتری در برنامههای هجومی احساس میشود.
رهبری روانی و تزریق آرامش
بخش مهمی از تغییرات اخیر استقلال فقط فنی نیستند؛ بلکه مربوط به فضای ذهنی و روحی بازیکنان است. جباری با آرامش خاص خود توانسته تعادلی ایجاد کند که پیشتر در تیم دیده نمیشد. بازیکنان حالا با آرامش بیشتری بازی میکنند، اشتباهات را با اعتمادبهنفس جبران میکنند و مهمتر از همه، از نقش خود در زمین آگاهند.
جباری بهخوبی میداند که فوتبال فقط تاکتیک نیست، بلکه در بسیاری مواقع، روانشناسیِ درست، تفاوتها را ایجاد میکند. بهویژه در تیمی که فشار هوادار روی آن بالاست و ایجاد یک ذهنیت تیمی آرام و متمرکز، شاهکلید موفقیت است. با این حال، برخی هوز معتقدند جباری به دلیل اخلاق خاص خود درست مثل زمان بازیگری که لقب "هشت شاکی" را به دوش میکشید در مواجهه با تنشها و فشارهای رسانهای یا واکنش به داوریها، ممکن است به واکنشهایی متفاوت روی بیاورد که در آینده به ضرر تیم تمام شود.
بازگشت به DNA استقلال
در نهایت، شاید بتوان مهمترین نقش جباری را در بازگرداندن استقلال به "DNA" اصلیاش دانست؛ تیمی که فوتبال مالکانه، با هوش و مبتنی بر بازیسازی از میانه میدان ارائه میدهد. جباری خودش نماد همین سبک بازی در سالهای نهچندان دور بوده و حالا این فلسفه را در نقش هدایتگر تیم دنبال میکند. البته بسیاری از هواداران استقلال هنوز قانع نشدهاند که تیم واقعاً به ثبات تاکتیکی رسیده یا فقط در مسیر کوتاهمدت موفق عمل کرده است.
رسیدن به فینال جام حذفی برای تیمی که در مقطعی در بحران کامل بود، یک دستاورد بزرگ محسوب میشود؛ اما مهمتر از آن، مسیر رسیدن به این نقطه است. مسیری که با درایت، شناخت و جسارت مجتبی جباری، دوباره برای استقلال هموار شد. اگر او قهرمان شود و برای فصل بعد استقلال برنامه ارائه کند احتمالا میتوانیم نام او را به شکلی جدیتر در میان معماران آینده فوتبال ایران بنویسیم. همه اینها به شرطیست که مالک کتابفروشی باصفای حوالی باغ فردوس، بتواند خلا کمبود تجربه را با یک موفقیت حداقلی در این فصل جابجا کند، فرصتی ایدهآل که پس از فرهاد مجیدی حالا به جباری رو کرده، هشتم خرداد همه اینها مشخص خواهد شد.