فوتبال ۳۶۰: پرسپولیس، مدافع عنوان قهرمانی لیگ برتر، در این فصل هیچ دستاوردی نداشت. آنها پس از حذف زودهنگام از لیگ نخبگان آسیا و البته جام حذفی ایران، شانس قهرمانی در لیگ برتر را هم از دست دادند و در عین ناباوری، کورس کسب سهمیه آسیا را هم به سپاهان واگذار کردند. این ناکامیها در شرایطی برای این تیم به ثبت رسید که در میانههای فصل، رضا درویش تصمیم به تغییر سرمربی گرفت به این امید که با دادن شوک به شرایط پرسپولیس، این تیم را دوباره قهرمان لیگ برتر کند.
آتش زیر خاکستر
در این فصل شایعات ریزودرشت درباره پرسپولیس زیاد مطرح بود؛ تعدادی از آنها در نطفه خفه میشدند و تعدادی دیگر هم در خفا باقی میماند. باوجود این، درست پس از به صدا درآمدن سوت پایان بازی با هوادار در هفته سیام، مشخص شد که در این فصل، چه آتشهای زیرخاکستری در پرسپولیس وجود داشته است. برای بررسی سریع این بخش کافی است به مصاحبه بازیکنان، گریزی تند زد. کنایه سعید صادقی را باید با دقت بیشتری زیر ذرهبین برد که «هشتگ کارتال» را برجسته کرد. کنایه او مستقیما سروش رفیعی را نشانه رفته بود که پایهگذار این هشتگ بود.
سروش هم در میکسدزون با عبارت «آقای صادقی کیه» از کنار این موضوع عبور معناداری داشت. اظهارات عیسی آلکثیر را هم نباید از یاد برد؛ گفتوگویی که طعنههای نهان و آشکاری داشت. حتی دلخوری گیورگی گولسیانی هم هست؛ مرد آرام گرجی که مشخصا در این فصل با دلخوریهای متعددی مواجه شده بود. او در زمره معدود خارجیهایی است که بازیهایش برای پرسپولیس 3 رقمی شده ولی بیش از هر زمان دیگری احساس میکند احترامش حفظ نشده است.
اتفاقات رختکن
اینها بخشی از داستانهای پرسپولیس است. برای شرح بیشترش شاید نیاز باشد سری به اوایل فصل زد؛ از روزی که گاریدو به این تیم آمد و انسجام رختکن شکننده شد. آن روزها داستان هوادار متمول مثل بسیاری دیگر از مواقع، خبرساز بود؛ اینکه به عدهای پاداش داده و عدهای نه. یا اینکه درخواست داشته بازیکنی باشد، بیشتر بازی کند و یکی دیگر کمتر. بعدها هم که ماجرای درخواست سرمربی برای تغییر پست بازیکنان از راه رسید؛ از اینکه یکی مثل علی علیپور پذیرفت جای دیگری بازی کند ولی عیسی آلکثیر زیربار نرفت و نیمکتنشین شد.
اوج شایعات در ادامه فصل رقم خورد؛ جایی که برای بازوبند کاپیتانی اختلاف نظرات به اوج خود رسید و دوباره پای هوادار متمول و درخواستهایش به باشگاه باز شد. این حجم از اتفاقات برای تیمی که به قهرمانی در فوتبال ایران عادت کرده و نان یکدلیاش را میخورد کافی بود تا آنها این بار رقص شادی رقبا را فقط نظاره کنند و خود انگشت ندامت به دهان بگیرند.
نسخه کریم جواب نداد
چنین اتفاقاتی در باشگاههای فوتبال، امری طبیعی است ولی برای پرسپولیسی که با چنین گزارههایی ناآشنا بود و یا همواره بزرگتری وجود داشت که مانع از شکلگیری آن میشد، کمی عجیب بود. این «بزرگتر» همان کریم باقری بود. مرد محبوبی که سالها روی نیمکت این تیم نشست، اسیر اتفاقات سیاسی شد، چندصباحی را بیرون ماند و در این فصل، چندین هفته پس از شروعش، دوباره به پرسپولیس برگشت.
برخلاف دفعات قبل، اینبار نسخه کریم در پرسپولیس جواب نداد. البته که شاید به طور 100 درصدی جواب نداد؛ چراکه برخلاف فصول گذشته این دفعه در پرسپولیس، حاشیه، اثرش را بر متن گذاشت و فرمولهای سابق نتوانست مانع از شکلگیریاش شود. واضح است که یکی از دلایل آشفتگی پرسپولیس در این فصل این حواشی است ولی به قرار و با توجه به واکنشهای مکرر تعدادی از بازیکنان این تیم، زور این حاشیه بیش از بقیه موارد است.