کیهان نوشت: ترامپ معتقد بود در توافق برجام فقط به یک جنبه تهدید ایران- بخوانید پیشرفتهای خیرهکننده ایران- پاسخ داده شده است و بقیه تهدیدات ایران بهویژه پیشرفت در حوزه موشکی، منطقهای و مهمتر از همه، رسیدن ایران به دانشهای نو و بنیادین، نادیده گرفته شده است.
این روزنامه اصولگرا در ادامه نوشت: «فراموش نکنیم وقتی طرف آمریکایی مهلت زمانی ۶۰ روزه برای مذاکرات پیش رو تعیین میکند حتما یک برنامه جایگزین (plan B) را بعد از این تاریخ برای خود تعریف کرده است.»
کیهان تصریح کرد: «یکی از اصلیترین دغدغههای ترامپ بعد از ورود به کاخ سفید در دور اول رئیسجمهوریاش این بود که در مقابل برجام و فراتر از برجام در مقابل «قدرت فزاینده جمهوری اسلامی ایران» چگونه باید رفتار کند؟ دولت ترامپ معتقد بود تا یک استراتژی جامع و کلان در رابطه با ایران تدوین نکرده، نباید در مورد این کشور تصمیم بگیرد. انتقاد ترامپ به دولت «اوباما» این بود که دولت اوباما بدون اینکه یک استراتژی جامع درباره ایران داشته باشد، با ایران توافق هستهای امضاء کرده است. ترامپ نه اینکه معتقد باشد برجام دسترسی ایران به منابع مالی و خروج از بنبست تحریمها را باز کرده است، بلکه معتقد بود در توافق برجام فقط به یک جنبه تهدید ایران- بخوانید پیشرفتهای خیرهکننده ایران- پاسخ داده شده است و بقیه تهدیدات ایران بهویژه پیشرفت در حوزه موشکی، منطقهای و مهمتر از همه، رسیدن ایران به دانشهای نو و بنیادین، نادیده گرفته شده است.»
این روزنامه ادامه داد: «-اساسا علت اینکه ترامپ از همان ابتدای روی کار آمدن در دور اول بلافاصله از برجام خارج نشد و دو بار آن را تمدید کرد، بهخاطر فرصت داشتن برای طراحی یک استراتژی جامع و کلان بود. «استراتژی کلان فشار کوتاهمدت مادون جنگ برای تهدید موجودیتی ایران» («A grand strategy of short-term sub-war pressure to pose an existential threat to Iran.») که در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ دنبال شد، یکی از برجستهترین نمونههای سیاست فشار حداکثری علیه ایران اسلامی بود. این استراتژی که ماهیتی هیبریدی و ترکیبی از فشار اقتصادی، دیپلماتیک، روانی و نظامی داشت، به گونهای طراحی شده بود که بدون ورود به جنگ مستقیم، ایران را بهسمت پذیرش خواستههای ایالات متحده سوق دهد یا دستکم توان و اراده راهبردیاش را تضعیف کند.»