یکشنبه، 25 خرداد، 1404

طعنه خادم به دبیر: سایتیف مذهبی بود اما ریاکار نه!

برترین‌ها: رسول خادم در واکنش به مرگ ناگهانی بوایسار سایتی‌اف، کشتی‌گیر دارنده ۹ مدال طلای جهان و المپیک، در صفحه شخصی خود یادداشتی منتشر کرد.

در بخشی از این یادداشت آمده: او با کشتی معاشقه داشت، به اعتقادات مذهبی‌اش به شدت معتقد بود، ولی ریا و تظاهر نداشت...با اینکه جایگاهی بسیار ویژه در کشتی دنیا و فضای اجتماعی زندگیش در کشور روسیه داشت، برای رسیدن به جایگاه‌ها و مقام‌های والای قدرت، نان به نرخ روز نخورد. بعضی این بخش از متن را کنایه خادم به علیرضا دبیر تعبیر کرده‌اند.

خادم در این پست نوشت: مبهم از دنیا رفتن هم یکی از ویژگیهایِ آدمهایِ خاص روزگار است …! آن هم بویژه وقتی قرار نباشد بمیری و … به یکباره بگویند؛ تمام شد …!!!

او با چند نسل از خانواده کشتی و علاقمندان به کشتی در دنیا زندگی کرده بود! البته بهتر است بگوییم چند نسل از خانواده و‌علاقمندان به کشتی در جهان ،با او و هنرمندیهای او در به کار بردن فن و بند های کشتی ، زندگی کرده بودند …!

او قهرمانی صاحب چندین کلاس فنی و دارای سبک در مبارزه بود. صاحبِ فن و بندی که در همه جای کشتی، کشتی میگرفت …!

او با کشتی معاشقه داشت …!

به اعتقادات مذهبی اش بشدت مقید بود. ولی ریا و تظاهر نداشت …

با اینکه جایگاهی بسیار ویژه در کشتی دنیا و فضای اجتماعی زندگیش در کشور روسیه داشت، برای رسیدن به جایگاهها و مقامهای والای قدرت، نان به نرخ روز نخورد …!

ما از او قدیمی تر بودیم …

در سالهای ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ میلادی، برای ما که آخرین نسل از بزرگان کشتی اتحاد جماهیر شوروی ، همچون فادذائف، خاداراتسف، خابه لف ، گوبه جیشویلی و … دیده بودیم و میدیدیم ، دنبال کردن جوانی با قامتی کشیده و لاغر که به تازگی با تیم روسیه همراه شده بود، ابتدا هیچ جذابیتی نداشت! ولی رفتارهایِ متفاوت او در محل گرم کردنِ ورزشکاران، توجه مرا به او جلب کرد!

در حالیکه اکثر قهرمانان رشته های مبارزه ای چون کُشتی، هنگام گرم کردنِ پیش از مسابقه ، با سنگینی بدن و سیستم عصبی مواجه هستند، سایتی اف روی پایش بند نبود…! گویا رفتنِ روی تشک شادترین لحظه زندگیش بود!

او‌ برای رفتنِ روی تشکِ مبارزه ، بیقرار بود …!

نمیتوانست شادی و شعف خودش را برای اینکه نوبت جنگیدنش رسیده است، پنهان و کنترل کند …!

بی تابِ بی تاب …!

مانند کودکی مشعوف بالا و پایین میپرید تا نامش را صدا بزنند …!

و بعد از اینکه بلندگوهای سالن نام او را خواندند؛ چون شیری گرسنه به سویِ تشک مبارزه حمله ور میشد …!!!

قهرمانی بزرگ و فراموش نشدنی در کشتی …

و شاید هم تکرار نشدنی …

یادش‌گرامی …

روحش شاد …

3 ماه پیش

دسته‌بندی‌ها