چهارشنبه، 10 اردیبهشت، 1404

شکافِ میان آمریکا و اسرائیل عریان شد؛ ترامپ نتانیاهو را خلع سلاح کرد؟/ رمزگشایی از معنای توافق هسته‌ای برای تل‌آویو

به گزارش اقتصادنیوز، >>شورای آتلانتیک با انتشار یادداشتی مدعی شد، کابینه اسرائیل و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیری این بازیگر به دلایل متعددی از انتخاب دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری ایالات متحده استقبال کردند، اما مهم‌ترین دلیل شان موضع رئیس جمهوری آمریکا در قبال ایران بود. به نظر می‌رسید که اسرائیل امیدوار بود با روی کار آمدن ترامپ، روزنه ای ادعایی برای حمله نظامی به سایت‌های هسته‌ای ایران گشوده شود. افزایش گسترده حضور نظامی آمریکا در منطقه و تهدیدهای ادعایی مقامات ارشد آمریکایی مبنی بر اینکه اگر ایران برنامه هسته‌ای خود را به‌طور کامل برچینند با پیامدهای جدی روبرو خواهد شد، به اسرائیل این سیگنال را داد که ایالات متحده در به‌کارگیری نیروی نظامی جدی است و قصد دارد یا مستقیماً به ایران حمله کند یا دست‌کم از حمله احتمالی اسرائیل پشتیبانی نماید.

شکافی که عریان شد

این نشریه در ادامه ادعا کرد، با این حال، اظهارات اخیر ترامپ مبنی بر تمایل به آغاز مذاکرات هسته‌ای با ایران، که در دیدارش با نتانیاهو بیان شد، کابینه اسرائیل را غافلگیر کرد. افزون بر این، پس از چند دور گفت‌وگو میان تهران و واشنگتن، اکنون آشکار است که هر دو طرف واقعاً به دنبال دستیابی به توافق هستند. در این میان، به نظر می‌رسد که آمریکا از مطالبه اولیه خود مبنی بر برچیدن کامل سایت‌های غنی‌سازی در تهران عقب‌نشینی کرده و به اعمال محدودیت بر برنامه فعلی بسنده کرده است. این مذاکرات شکاف عمیقی میان واشنگتن و متحدش اسرائیل آشکار ساخته است؛ شکافی که دلیلی اصلی اش همانی است که موجب شد نتانیاهو با توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما نیز به‌شدت مخالفت نماید. از دیدگاه اسرائیل، برنامه هسته‌ای ایران جدی است و راه حل حمله ادعایی به تاسیسات هسته ای این کشور است. هیچ چیز، حتی توافقی که توانایی تهران برای عبور ادعایی از استانه گریز هسته ای را به شدت کاهش دهد، تل اویو را ناامید نمی کند،، زیرا این توافق ضربه سنگینی به آرزوی اسرائیل وارد می‌کند. نتانیاهو چندین بار فرستادگان خود را برای دیدار با استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا، و تیم او اعزام کرد تا آنها را از مذاکره با ایران منصرف کند، اما این تلاش‌ها ناکام ماند.

از دیدگاه واشنگتن، محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران به‌گونه‌ای که مانع عبور تهران ار آستانه گریز هسته ای شد، هدف اصلی — اگر نگوییم یگانه هدف — سیاست آمریکا در قبال ایران بوده است، خواه تحت رهبری دولت‌های دموکرات یا جمهوری‌خواه. این اختلاف نظر با اسرائیل در مورد سیاست تحریم‌ها علیه تهران نیز مشهود است. اسرائیل تحریم‌ها را ابزاری برای در تگنا قرار دادن ایران می بیند، در حالی که آمریکا از تحریم‌ها بیشتر به عنوان اهرمی در مذاکرات هسته‌ای بهره می‌گیرد. بنابراین حتی اگر مذاکرات میان ویتکاف و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، به توافقی «خوب» ختم شود — توافقی که اپیشرفت برنامه هسته ای ایران را متوقف سازد، میزان غنی‌سازی را به ۳.۶۷ درصد محدود کند، دوره انقضا (سان‌ست کلاز) نداشته باشد، ایران را به صادرات ذخایر غنی‌شده موجود قانع کرده، سانتریفیوژهای پیشرفته را برچیند و نظارت‌های سختگیرانه و بدون امکان خروج از توافق را بپذیرد — باز هم اسرائیل این توافق را خطری بزرگ خواهد دانست. این مخالفت تنها به دلیل نبود محدودیت‌های ادعایی بر برنامه موشکی ایران یا حمایت محوز مقاومت نیست، بلکه مهم‌تر از آن، به این دلیل است که توافق موجب افزایش قدرت ایران خواهد شدد: بالاخص به واسطه رهایی از فشارهای اقتصادی به واسطه برداشته شدن تحریم های اقتصادی. بهبود اوضاع اقتصادی نیز به تهران این امکان را می‌دهد که زیرساخت‌های امنیتی خود را تقویت کرده و حمایت از محور مقاومت در منطقه را افزایش دهد.

تل آویو خلع سلاح شد؟

به ادعای شورای آتلانتیک، افزون بر این، هرگونه توافق هسته‌ای میان تهران و واشنگتن نفوذ اسرائیل بر دولت جدید آمریکا را که همین حالا نیز کاهش یافته، باز هم کمتر خواهد کرد. پس از چنین توافقی، اسرائیل برای حمله نظامی به ایران با موانع بسیار جدی روبرو خواهد شد. حتی در صحنه سیاسی داخلی اسرائیل نیز بر سر لزوم حمله ادعایی به ایران اجماعی وجود دارد. نتانیاهو که نمی‌خواهد در برابر رهبران اپوزیسیون که مواضعی تندروانه‌تر درباره ایران دارند، عقب بماند، نمی‌تواند از توافق حمایت کند؛ حتی اگر در خفا نظر دیگری داشته باشد. نشانه‌ای که نشان می‌دهد اسرائیل خواهان توافق واقعی با ایران نیست، اصرار آن بر اجرای ادعایی «الگوی لیبی» برای ایران است — یعنی برچیدن کامل زیرساخت‌های غنی‌سازی. آمریکا نیز به خوبی می‌داند که این خواسته برای تهران خط قرمز است و ایران هرگز آن را نخواهد پذیرفت. اسرائیل احتمالاً امیدوار است که آمریکا این موضع را بپذیرد تا با شکست مذاکرات، راه برای «گزینه‌های دیگر» از جمله اقدام نظامی باز شود. در پس‌زمینه، شکاف بنیادی‌تری میان اسرائیل و آمریکا درباره ماهیت اهداف هسته‌ای ایران و اثربخشی روش‌های غیرنظامی برای مقابله ادعایی با برنامه هسته‌ای تهران وجود دارد. نتانیاهو مدعی است که ایران به دنبال عبور از آستانه گریز هسته ای است، اما مقامات اطلاعاتی آمریکا بارها این ادعا را رد کرده‌اند و تأکید دارند که هیچ مدرکی مبنی بر این گزاره در دست نیست. افزون بر این، در حالی که نتانیاهو از عملیات‌های اسرائیل برای جلوگیری از عبور ادعایی از استانه گریز هسته ای حمایت می کند، دستگاه اطلاعاتی آمریکا معتقد است این عملیات‌ها در برخی موارد پیشرفت برنامه غنی‌سازی ایران را تسریع کرده است.

این شکاف اهمیت زیادی دارد، زیرا مبنایی است که باعث می‌شود دولت آمریکا دیپلماسی را جدی‌تر دنبال کند — به‌ویژه آنکه براساس ارزیابی اطلاعاتی آمریکا، حمله ادعایی به ایران منجر به جنگی گسترده در منطقه خواهد شد. برخلاف برخی ارزیابی‌های اسرائیل، اطلاعات آمریکا مدعی است که ایران همچنان توانایی کافی برای حمله به نیروهای آمریکایی در خاورمیانه را داراست و این می‌تواند منطقه را وارد جنگی فراگیر کند. در نهایت،انتظار می رود اسرائیل با هرگونه توافق با ایران مخالفت کند — حتی توافقی که احتمال عبور ادعایی ایران از آستانه گریز هسته ای را کاهش دهد. زیرا از نگاه تل اویو، موضوع هسته‌ای تنها بخشی از یک مشکل گسترده‌تر است. با این حال، بعید است دولت آمریکا در حال حاضر چنین نگاهی داشته باشد و این شکاف می‌تواند موجب تنش جدی میان واشنگتن و تل آویو شود. در شرایط فعلی مذاکرات، تردید وجود دارد که اسرائیل بتواند اقدام مؤثری برای جلوگیری از این روند انجام دهد.

5 ساعت پیش

دسته‌بندی‌ها