به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه هم میهن نوشت: در چنین روزی وضعیت منطقه پس از ۷ اکتبر بهکلی ناپایدار بود، با حمله به سفارت ایران در دمشق ناپایدارتر هم شده بود.
در پایان فروردین سال ۱۴۰۳ چشماندازی امیدبخش قابل تصور نبود؛ اتفاقی که در ادامه و با ترور اسماعیل هنیه در تهران و سپس ماجراهای لبنان و تنشهای بعدی میان ایران و اسرائیل و در پایان آمدن ترامپ به کاخ سفید تکمیل شد و افق پیشرو را که تیره بود تیرهتر نمود.
غریزه بقا در بشر حکم میکند که خود را با شرایط محیطی و بیرونی انطباق دهد. مشابه این غریزه در جامعه نیز هست و نهاد سیاست عهدهدار این تطبیق دادن جامعه با وضعیتهای جدید است. به میزانی که نهاد سیاست واجد پویایی باشد قدرت آن را دارد که جامعه را از تلاطمها و به سلامت عبور دهد.
اتفاقات ۹ ماه گذشته ایران نشانگر وجود پویایی نهاد سیاست در ایران به معنای عام آن است؛ نهادی که در برگیرنده مردم و کنشهای معنادار آنان و نیز حکومت و سیاستهای آن است. وجود این ویژگی نشان و موجب زنده ماندن امید میشود.
اکنون در شرایطی هستیم که دور اول مذاکرات ایران و آمریکا انجام شده است؛ مذاکراتی که طرفین آن را خیلی خوب توصیف کردند. امروز هم دور دوم آن به میزبانی عمان در رُم آغاز میشود. در فاصله این یک هفته علایم منفی از سوی تندروهای آمریکایی مخابره شد، ولی سخنان ترامپ در دو روز گذشته نشان داد که قصد ندارد وارد بازی آنان و اسرائیل شود.
سفر رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران نیز مثبت تلقی شد. سفر هیئت ۷۰ نفره عربستان به تهران به ریاست وزیر دفاع سعودی را باید نشانهای مهم از شکلگیری وضعیت جدید سیاسی در منطقه تلقی کرد. سفر وزیر امور خارجه به مسکو و بردن پیام مکتوب مقام رهبری برای پوتین نشان میدهد که تغییرات جدید نه علیه طرفهای ثالث بلکه همسو با رضایتخاطر همه قدرتهای منطقهای و جهانی برای رسیدن به توافقی مثبت است. اغلب کشورهای منطقه به این نتیجه رسیدهاند که ریشه بحرانهای منطقهای توسعهنیافتگی است. این نقیصه نیز باید بهصورت جمعی حل شود امکان ندارد که یک کشور به تنهایی در یک منطقه توسعه یابد؛ درحالیکه اطراف آن کشورهای دیگر در تنش و در حال عقب رفتن یا درجا زدن باشند.
البته تا رسیدن به این هدف راه درازی در پیش است و نباید دچار خوشبینی افراطی شد ولی برداشتهای اولیه نشان میدهد که برخلاف گذشته، اکنون و در یک وضعیت کمنظیر، اغلب کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی رسیدن به توافقی به نسبت پایدار را مطلوب خود میدانند و تنها اسرائیل و تندروهای سیاسی با چنین تحولی مخالفت میکنند.
خوشبختانه در ایران نیز برخلاف دوره برجام، مواجهه با این تحولات تحت تاثیر مناقشات سیاست داخلی قرار ندارد و جریانهای اصلی از این تحولات حمایت میکنند. این همسویی به گونهای است که تندروهای مخالف را دچار اغتشاش فکری و سیاسی نموده؛ بهطوریکه برای توجیه مخالفتهای بیپایه و ضدملی خود، مجبور به داستانسرایی شدهاند. پویایی سیاست محصول درایت و قدرت است و نه ناشی از ضعف و ترس.