یکی از سه تخم مرغ نتوانست از تخم بیرون بیاید، اما دو جوجه به نام های گری و مانگو به دنیا آمدند. به نظر می رسد گری و مانگو وقتی برای اولین بار من را می بینند، فکر می کنند من مادرشان هستم. من هر روز با این بچه ها وقت می گذرانم و از آنها مراقبت می کنم. وقتی انبه کمی بیشتر رشد کند، فکر می کنم بتوانم دوستانم را در روستا ببینم.