قصه کوتاه کودکانه گودال آب
توی چمن زار بارون باریده بود و مدت کمی بود که قطع شده بود . مرغ چاق و مهربون قصه ما رفته بود به چمن زار و داشت به چمن ها را نوک میزد و دونه می چید و حسابی داشت لذت می برد و برای همین هم داشت آواز می خوند.
همینجوری که داشت واسه خودش میرفت یکمرتبه رسید به یک گودال پر از آب بارون ...
خب بچه ها اگر دوست دارید بدونید ادامه داستان کوتاه کودکانه گودال آب چی میشه؛ به قصه صوتی گوش دهید .
دانلود قصه صوتی گودال آب