داستان کوتاه لحاف ننه سرما برای کودکان
هوا سرد بود، ننه سرما کجا بود، توی آسمون، چیکار می کرد، تند و تند لحافشو توی هوا می تکاند، ننه سرما لحافشو تکان می داد، اما نمیدونست لحاف سوراخه و پنبه ها ریزه ریزه از اون بیرون می ریزن، طفلکی ننه سرما، ننه سرما همینطوری لحافو می تکاند. و پنبه ها همینطور از سوراخ لحاف می ریختن، ننه سرما یک دفعه حس کرد لحاف توی دستش سبک شده، همه پنبه ها پایین ریخته بودن…
خب بچه ها اگر دوست دارید بدونید ادامه داستان کوتاه کودکانه لحاف ننه سرما چی میشه؛ به قصه صوتی گوش دهید .
دانلود قصه صوتی لحاف ننه سرما