به گزارش خبرگزاری برنا، لیلا اسدی: اگر بخواهیم فراتر از ظاهر واقعه غدیر بیندیشیم و به ژرفای آن راه یابیم، ناگزیر باید نظر خویش را به سوی آفریدگار غدیر برگردانیم؛ همان خالقی که ربالعالمین است و فعل او خالی از حکمت نیست. آیا اندیشه انسانی نباید در برابر این پرسش درنگ کند که چرا خدای حکیم، آن روز، آن ساعت، و آن مکان، کنار برکهای بهظاهر ساده، اما نامآشنا به نام غدیر را برای مهمترین اعلام الهی خود برگزید؟
آن هنگام که در آیه ۵۹ سوره انعام میخوانیم:
"وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ... "
و درمییابیم که نه برگی بر زمین میافتد و نه دانهای در دل ظلمت خاک نهان میشود، مگر آنکه در کتابی روشن ثبت است، چگونه میتوان باور کرد که انتخاب نام «غدیر» برای آن برکه، تنها یک تصادف بوده باشد؟
غدیر واژهای سادهنما و ژرفمعناست؛ واژهای که هر حرف آن دری به سوی معرفتی تازه است، گویی رموزی نهفته در دل خود دارد که ما را فرا میخواند به بازشناسی دوبارهاش؛ نه فقط به عنوان مکان، که به مثابه نشانهای آسمانی.
واژه «غدیر» را میگشایم، حروفش را، چون جواهر مینگرم، و با نگاه به قرآن و روایات، ارتباط آن را با امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میکاوم.
"غین"، نخستین حرف غدیر است؛ و این حرف، چه پرشکوه است وقتی بر چهره صفاتی، چون غیور مینشیند؛ صفتی که پیامبر فرمود:
"إِنَّ اللهَ غَیُورٌ، وَ عَلِیٌّ أَغْیَرُ النَّاسِ. "
خداوند غیور است، و علی، غیورترین مردم.
از غیور که بگذریم، به غالب میرسیم؛ غالب بر میدانهای نبرد، برترییافته در علم و عرفان، و غالب بر قلوب مؤمنان؛ و سپس غیاث؛ آن فریادرس بیبدیل، که در دعای جوشن کبیر آمده است:
"یَا غِیاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ"
و در زیارت جامعه کبیره، او را چنین خواندهاند:
"وَ غِیاثَ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکِینِ. "
نه از خود، که به اذن خدا، پناه پناهجویان است.
به حرف "دال" میرسم و باز در میان مفاهیم عظیم، "دهر" را مییابم؛ آنگاه که در سوره "هلأتى" از دهر سخن میگوید، به یاد میآورم که ولایت امیرالمؤمنین، امری موقتی و محصور در زمان نیست؛ ازلی است و همواره با خلقت بوده؛ و نیز داعی الیالحق، دعوتکننده به حقیقت ناب، و دلیل المتحیرین، راهنمای گمگشتگان، که خود جلوهای از هدایت الهی است.
"یاء"، سومین حرف در این واژه است؛ و چه نامها از آن برمیخیزد:
یعسوبالدین، سردار دین، رهبر اهل ایمان؛ و نیز یدالله، دست قدرت خداوند، نه از جنس ماده، که از جنس معنا؛ نشانی از پشتیبانی، اقتدار و شأنی الهی؛ و "راء"، واپسین حرف این واژه مبارک؛ درخششی خاص دارد:
رئیس الموحدین، رکنالدین، رایةالهدی، رئوف، و آن روح بلند که روحالامین خوانده شده.
و، چون این نامها در ذهن صف میکشند، عظمت این واژه چهار حرفی، بر من آشکار میشود؛ غدیر دیگر تنها یک برکه نیست، کلمهای است که خود دفتری است از معانی بلندِ ولایی.
آری... روز هجدهم ذیالحجه، رسول خاتم، از سوی پروردگار، مأمور شد تا در میان کاروانی از حاجیان، پیام نهایی را برساند؛ پیام کمال دین، اکمال نعمت، و آغاز عهدی که تا ظهور فرزند غدیر امتداد دارد.
غدیر یعنی اعلان رسمی نیابت آسمانی؛ یعنی علی، آن غیاث مؤمنان، آن دلیل المتحیرین، آن یعسوبالدین، آن رکن ایمان و رایةالهدی، به فرمان خدا، حجت خدا شد بر خلق؛ و امروز، هر شیعهای که خود را پیرو امیر مؤمنان میداند، وظیفه دارد با غیرت ولایی، با هدایت غدیری، و با راهنمایی ولایتمحور، پرچم غدیر را بر دوش کشیده، راه را برای ظهور آن وارث غدیر، مهدی موعود عجّلاللهتعالیفرجهالشریف هموار سازد.
انتهای پیام/