طاهره سعیدی در ابتدای گفتگوی خود با خبرنگار برنا ضمن اشاره به نقش خواهرش که فعال رسانهای است، توضیح داد: در آن ایام در استوریهایی که خواهرم منتشر میکرد تصاویری از پرچمهای بهشت زهرا (س) دیدم که نشان میداد صبحهای زود به آنجا میرود. برخی از تصاویر هم مربوط به تغسیل اموات کرونایی بود. آنجا بود که متوجه شدم در غسالخانه مسئول غسل اموات کرونایی است.
وی افزود: از او خواهش کردم که مرا هم با خود ببرد. درنهایت پس از اصرارهای مداوم من، یک روز کنار مزار مادرم در بهشت زهرا (س) قرار گذاشتیم و از آنجا راهی غسالخانه شدیم. رفتن همان و ماندن تا پایان کرونا همان!
او با بیان اینکه پیش از ورود به غسالخانه، در بیمارستان با بیماران کرونایی در تماس بوده است، افزود: یک روز بعد از عبور فردی از کنارم، همکاران گفتند: «سعیدی گرفتی! کرونا داشت.» همان هم شد. ساعاتی بعد، نفس کشیدن برایم دشوار شد و درنهایت مشخص شد که به کرونا مبتلا شدهام و ۲۵ درصد ریهام درگیر شده است. خوشبختانه بعد از طول مدت درمان، حالم بهبود یافت. با این وجود باز هم برای رفتن به غسالخانه تردیدی بابت گرفتن دوباره بیماری نداشتم.
این بانوی جهادگر با اشاره به واکنش همسرش عنوان کرد: همسرم با حضورم در غسالخانه مخالفتی نداشت ولی همیشه میگفت چه دل و جراتی داری، من اصلا نمیتوانم تو را درک کنم.
وی درباره دلیل حضورش در غسالخانه توضیح داد: یکی از دلایلی ک برای تغسیل اموات به غسالخانه رفتم این بود که اوایل شیوع کرونا مادرم از دنیا رفت، آن زمان دلم میخواست خودم او را غسل دهم، اما هر چه خواهش کردم اجازه ندادند و گفتند این کار تخصصیست و باید واکسن بزنی. از طرفی این ذهنیت همیشه در وجود من بود که میگفتند هر کسی هفت میت را غسل دهد، تمام گناهاش پاک میشود.
سعیدی با تأکید بر روحیه جهادیاش بیان کرد: از کودکی همینطور بودم. همیشه دوست داشتم جهادی باشم و در ارگانهای مختلف فعالیت داشته باشم. همیشه میگویم اگر پسر بودم، الان زنده نبودم و مثل دو برادرم شهید میشدم. این شور همیشه در وجودم بوده و هست.
سعیدی درباره شرایط غسالخانه در دوران کرونا گفت: تمام افراد غسالخانه به نوبت کرونا میگرفتند. هر کس میرفت جای خالیاش احساس میشد و واقعا کار لنگ میماند. اگر نیروهای جهادی نبودند، کار پیش نمیرفت. ذهنیتمان این بود که دست آنها بشویم، یک بازویشان، تا کمککننده باشیم و اموات بدون غسل و تطهیر دفن نشوند.
این بانوی جهادی با اشاره به حالات مختلف چهره اموات پس از غسل دادن خاطرنشان کرد: باید این لحظات را تجربه کرد. میتها با وضعیتهای متفاوتی میآیند. یکی با اخم، یکی با لبخند، یکی آرام و... هنوز هم وقتی از آن لحظات میگویم حالم منقلب میشود.
او با گریه ادامه داد: وقتی میتی میآمد که مادر بود، با خود میگفتم این تنِ خسته یک مادر است. مگر خودمان مادر نداریم؟ همهشان مادرند، زحمت کشیدهاند، ارج و قرب دارند. سعی میکردم آنها را با جان و دل و رغبت غسل دهم، طوری که خداوند بپسندد و راضی باشد.
این بانوی جهادگر با یادآوری یکی از صحنههای تأثربرانگیز گفت: یک مادر را با تابوت از خارج کشور آورده بودند. در برخی کشورها برای میت لباس فاخر میپوشانند. برای این متوفی هم بهترین لباس و کفش را پوشانده بودند. میخواهم بگویم دنیا هیچ ارزشی ندارد. همه درنهایت با همان دو متر پارچهای که بهشت زهرا (س) در اختیار میگذارد، میروند. در غسالخانه با چشمهای کوچکمان چه چیزهای بزرگی که ندیدیم مثلا فردی فوت کرده بود آنقدر در خانه مانده بود که بوی تعفن گرفته بود و هیچکسی نمیتوانست سمتش برود. همه اینها عبرت است و باید درس گرفت و فهمید که دنیا هیچ ارزشی ندارد.
وی افزود: از جنین چندماهه غسل دادهایم تا پیرزنی ۹۰ ساله که تنها دو تکه استخوان از او مانده بود. غسالی، شغل بسیار سختی است. نه جسم این افراد سالم میماند نه روحشان. طبیعت غسالخانه این است. آب سرد است، سنگ سرد است، کافور سرد است. بهخصوص برای زنها کار بسیار سنگین و طاقتفرسایی است.
طاهره سعیدی در پایان اظهار کرد: از اینکه این کار را یاد گرفتهام بسیار خوشحالم. اگر روزی خداینکرده برای یکی از عزیزانم اتفاقی بیفتد، میتوانم مفید باشم. حتی کفن خودم را هم آماده کردهام، ردیف قطعهام را هم نوشتهام. انسان همانطور که به زندگی امیدوار است، باید برای رفتن هم آماده باشد.
گفتنی است رویداد کرونا به همت سازمان بهشت زهرا (س) و همراهی معاونت خدمات شهری شهرداری تهران (سازمان مدیریت پسماند)، خبرگزاری برنا، موسسه رسانهای صبا، با هدف تقدیر از فداکاریهای پرسنل این سازمان و همچنین نیروهای جهادی و داوطلبی و ثبت و جمع آوری آثار تصویری، قلمی و فیلمهای تولید شده در آن برهه زمانی در نیمه دوم خردادماه برگزار میشود.