مریم امینی، نویسنده و کارگردان نمایش «به یک قاتل ساده نیازمندیم» که این روزها در عمارت نوفللوشاتو به صحنه میرود، در خصوص شکلگیری این اثر توضیح داد: ایده اولیه نمایش از مهر ۱۴۰۲ به ذهن من رسید. این ایده از مشاهده فردی شکل گرفت که شرایطی بسیار مشابه با کاراکتر اصلی نمایش داشت؛ فردی که به ظاهر همیشه پرانرژی و شاد بود و اطرافیان، از جمله خود من، تصور میکردیم زندگیاش بسیار خوب و رضایتبخش است اما ناگهان به نقطهای رسید که زندگی را دوست نداشت و شروع به برهم زدن آن کرد، تا جایی که حتی گاهی افکار خودکشی را ابراز میکرد. نمایش از همین نقطه شکل گرفت که چگونه انسانها سالها تظاهر به خوشبختی و شادی میکنند در حالی که در درونشان غمگین و ناراحتند و به مرحلهای میرسند که دیگر زندگی را دوست ندارند. «به یک قاتل ساده نیازمندیم» در حقیقت روایتی از خودویرانگری انسان مدرن است.
وی ادامه داد: پس از صحبت با تهیهکننده، کار را آغاز و ایوب آقاخانی را به عنوان مشاور متن انتخاب کردیم. چند ماه روی نمایشنامه کار کردیم و تغییراتی را اعمال کردیم. پس از آماده شدن متن، وارد مرحله انتخاب بازیگر شدیم. با توجه به سختی نقش اصلی که باید چهرهای شاد و خندان را همزمان با افسردگی و افکار خودکشی بازی میکرد، در نهایت تصمیم گرفتم که کسی جز ایوب آقاخانی که از ابتدا با متن و کاراکتر آشنا بودند، مناسب این کاراکتر نیستند. خوشبختانه ایشان نیز پذیرفتند و آن چیزی که مدنظر من بود، تحقق یافت.
کارگردان نمایش «به یک قاتل ساده نیازمندیم» با اشاره به انتخاب بازیگران بیان کرد: پس از انتخاب نقش اصلی، بهرام سرورینژاد به عنوان بازیگر نقش پیشخدمت به ما معرفی شدند. پس از یک جلسه گفتوگو با ایشان، اطمینان پیدا کردم که دقیقاً همان بازیگری است که مدنظر داشتم؛ فردی بسیار بامزه که بار کمدی نمایش را به دوش میکشد و بخش زیادی از خندههای نمایش با حضور او شکل میگیرد. همچنین برای نقش دختر نمایش، بازیگر دیگری در نظر گرفته شده بود که متأسفانه پس از چند جلسه تمرین امکان ادامه همکاری نداشتند. مجدداً آقای آقاخانی کمک کردند و رز رضوی را به عنوان بازیگر نقش دختر معرفی کردند. برای این نقش به دنبال کاراکتری متفاوت بودم که پیش از این چنین نقشی را بازی نکرده باشد و بتواند متفاوت ظاهر شود. خانم رضوی که بیشتر نقشهایش کاراکترهای متین و خاص بوده و تجربه کمی در تئاتر دارد، توانست نقش دختر را به خوبی ایفا کند.
وی در ادامه توضیح داد: از نیمه اسفند ۱۴۰۳ تمرینات را آغاز کردیم. هرگاه اعضای یک گروه از بازیگران گرفته تا دستیاران و طراحان و حتی افرادی که نقشهای کوچکتری دارند در جای درست خود قرار بگیرند، تولید یک کار، بسیار لذتبخش خواهد بود. من از اولین روز آغاز کار لذت بردم و تمرینات بسیار خوبی داشتیم. تنها مشکل ما تعویض بازیگر بود که خارج از کنترل ما اتفاق افتاد و استرس و فشار زیادی ایجاد کرد. با این حال، تمرینات بسیار خوب و جذابی داشتیم و بازیگران با خلاقیت خود اثر را غنی کردند.
مریم امینی در پایان بیان کرد: اکثر کسانی که نمایش را دیدهاند، توانستهاند با آن ارتباط برقرار کنند، نه فقط دوستان و آشنایانی که بازخورد میدهند بلکه نظرات مخاطبان در فضای «تیوال» نیز نشان میدهد که افراد خود را جای کاراکتر اصلی گذاشتهاند. من اغلب شبها در سالن حضور دارم و پس از پایان نمایش با مخاطبان گفتوگو میکنم، بدون اینکه آنها بدانند من کارگردان هستم و کاملاً احساس میکنم که نمایش توانسته است اثرگذاری لازم را داشته باشد و با مخاطب ارتباط برقرار کند.
انتهای پیام/