شنبه، 17 خرداد، 1404

بحران مسافرکشی غیررسمی و غیبت نظارت

ماجرای قتل الهه حسین‌نژاد، دختر جوانی که برای بازگشت به خانه سوار یک خودروی مسافرکش شد و هرگز بازنگشت، بار دیگر زنگ هشدار را درباره بازار کار غیررسمی و فقدان نظارت ساختاری در حوزه حمل‌ونقل شهری به صدا درآورد. اگرچه قاتل دستگیر شده و روند قضایی در جریان است، اما پرسش‌های اجتماعی بزرگ‌تری باقی ا‌ست: چه سازوکار‌هایی باید وجود می‌داشت که از وقوع چنین فاجعه‌ای پیشگیری کند؟

به گزارش برنا، الهه حسین‌نژاد، دختر جوانی که در یکی از سالن‌های زیبایی کار می‌کرد، در مسیر بازگشت به خانه ناپدید و ۱۰ روز بعد جنازه‌اش در حاشیه شهر پیدا شد. قاتل، که خودرو را از فرد دیگری برای مسافرکشی «به امانت» گرفته بود، پس از تلاش برای سرقت تلفن همراه مقتول و مقاومت او، وی را به قتل رساند. پلیس می‌گوید مردی با دیدن گوشی همراه گران‌قیمت الهه، او را به گوشه‌ای خلوت برده، موبایل را طلب کرده، و وقتی با مقاومت الهه رو‌به رو شد، با چند ضربه چاقو در سینه‌اش، او را به قتل رساند. در ظاهر، این قتل بر سر یک گوشی اتفاق افتاده. این اتفاق گرچه جنبه جنایی دارد، اما در بطن خود مسئله‌ای اجتماعی و ساختاری را عیان می‌کند؛ نبود سازوکار‌های نظارتی و قانونی در بازار کار غیررسمی، به‌ویژه در حوزه حمل‌ونقل شهری و مسافرکشی با خودرو‌های شخصی.

فقر، مهاجرت، و شغل‌های حاشیه‌ای

تهران، مانند بسیاری از کلانشهر‌های جهانی، نقطه جذب اقتصادی برای طبقات فرودست و مهاجران از شهرستان‌هاست. ده‌ها هزار نفر از افراد، اغلب مردان جویای کار، روزانه با خودرو‌های شخصی وارد تهران می‌شوند تا با مسافرکشی کسب درآمد کنند. اما بخش بزرگی از این فعالیت‌ها در خارج از ساختار‌های رسمی صورت می‌گیرد. آخرین آمار در خصوص تردد خودرو‌های پلاک شهرستان به فروردین ۱۴۰۰ بازمی‌گردد، زمانی که رئیس سابق پلیس راهور تهران، اعلام کرد روزانه نزدیک به ۴ میلیون سفر از شهرستان‌ها و حاشیه شهر به هسته مرکزی تهران انجام می‌شود. همچنین سال گذشته اعلام شد که حدود ۲۶ هزار خودرو با پلاک شهرستان روزانه از محدوده طرح ترافیک عبور می‌کنند بدون آنکه درسامانه «تهران من» ثبت شده باشند؛ آماری که حدود ۱۰ درصد کل تردد در محدوده طرح را شامل می‌شود.

نظم گمشده در خیابان‌های شهر

نبود هماهنگی لازم میان نهاد‌های مسئول، از شهرداری گرفته تا پلیس راهنمایی و رانندگی، موجب شده بسیاری از خودرو‌های پلاک شهرستان بدون مجوز، ثبت‌نام، یا کنترل‌های ایمنی و هویتی در تهران به کار مشغول شوند. برخی از آنها حتی خطوط مسافرکشی حومه را به‌طور کامل به اشغال خود درآورده‌اند و در مواردی با رانندگان تهرانی درگیر شده‌اند. موضوع شب‌خوابی این رانندگان در پارک‌ها یا حاشیه‌های شهری نیز به یکی از معضلات اجتماعی است که در سال‌های گذشته بار‌ها در رسانه‌ها مورد توجه قرار گرفته، اما آنچه که از برآیند اتفاقات ناگوار برمی‌آید حلقه مفقوده نظارت بر مشاغل غیررسمی در تهران و کلانشهرهاست، همچنان باقی مانده است.

غیبت نظارت ساختاری و آسیب‌های اجتماعی

در این میان، هیچ نهاد مشخصی مسئولیت ساماندهی بازار کار غیررسمی در حوزه حمل‌ونقل را بر عهده نمی‌گیرد. خودرو‌هایی که بی‌سند و بدون نظارت به دیگران واگذار می‌شوند، به سهولت می‌توانند درگیر فعالیت‌های مجرمانه شوند؛ بی‌آنکه امکان ردگیری یا کنترل آنها به آسانی وجود داشته باشد. این وضعیت نه‌تنها امنیت مسافران، بلکه امنیت روانی شهروندان را نیز تهدید می‌کند. از سوی دیگر، اطلاع‌رسانی عمومی درباره مخاطرات استفاده از خدمات غیررسمی حمل‌ونقل نیز در سطح بسیار پایینی قرار دارد. دولت، رسانه‌ها، و نهاد‌های مدنی در این زمینه عملکرد قابل قبولی نداشته‌اند.

پایان باز یک فاجعه تکراری

مسئله تنها در حضور بی‌سامان این خودرو‌ها خلاصه نمی‌شود. بسیاری از این رانندگان، برای خواب شبانه، در حاشیه پارک‌ها یا مناطق متروکه شهر تهران اتراق می‌کنند؛ چیزی که خود بستری برای آسیب‌های اجتماعی، بزه‌کاری، و اصطکاک اجتماعی با ساکنان شهر به‌وجود آورده است. حتی موارد متعددی از درگیری میان رانندگان تهرانی با رانندگان مهاجر گزارش شده که بر سر اشغال خطوط حومه رخ داده است.

در چنین فضایی، نبود سیستم‌های احراز هویت، نبود ساختار‌های آموزش شهروندی، و رهاشدگی نظارت بر وسایل نقلیه باعث می‌شود تا جنایت‌هایی مانند قتل الهه، امکان بروز پیدا کنند؛ آن هم نه صرفاً به‌دلیل نیت مجرمانه یک فرد، بلکه در سایه ساختار‌هایی که بستر چنین رفتار‌هایی را فراهم می‌کنند.

قتل الهه حسین‌نژاد، تراژدی تلخی است، اما بی‌سابقه نیست. این واقعه باید زنگ خطری باشد برای نهاد‌های شهری، دولت و جامعه مدنی تا بار دیگر به بازار‌های رهاشده، مشاغل غیررسمی، و ساختار حمل‌ونقل ناپایدار تهران بیندیشند.

انتهای پیام/

1 روز پیش

دسته‌بندی‌ها