صدای توسعه، این بار از غرب خراسان جنوبی

به گزارش خبرگزاری برنا از خراسان جنوبی، در سفری که بیش از آنکه رسمی باشد، مردمی بود؛ استاندار خراسان جنوبی از دل سکوت کویر سه‌قلعه تا صدای مطالبه‌گری مردم در روستاها و معدن‌های پرتلاش سرایان و فردوس رفت. این یادداشت، روایت من است از سفری که با شنیدن آغاز شد و با امید به آینده‌ای روشن، پایان گرفت.

کویر، هنوز خواب است. سه‌قلعه، اما با آسمانی که شب‌هایش چراغ ندارد، بیدار بیدار! خورشید که بالا می‌آید، کاروانی به دل سکوت می‌زند؛ استاندار خراسان جنوبی آمده تا در تاریک‌ترین آسمان ایران، روشن‌ترین آینده را بجوید.

اینجا مقصد گردشگری نیست؛ تجربه است. تجربه دیدن، شنیدن، لمس کردن. هاشمی کنار کویر ایستاده و می‌پرسد: «چطور می‌شود این سکوت را به سرمایه تبدیل کرد؟»

از دل سکوت افسونگر کویر بکر و پرجاذبه، به عمق خاک می‌روند. معدن بنتونیت، جایی که سنگ، نان می‌شود. کارگران با دستانی پینه بسته، اما چشمانی امیدوار، شرح می‌دهند و استاندار گوش می‌دهد. نه فقط بازدید، که گفت‌وگوست. نه فقط شنیدن، که پاسخ دادن است. نه فقط وعده، که صدور دستور است، هم برای بهبود شرایط معدن و ایجاد ارزش افزوده از گنج گرانی که از دل زمین بیرون می آید و هم برای روستاهایی که در مجاورت معدن، سهم شان گردو خاک است و تردد دلهره انگیز ماشین آلات سنگینی که هم بر آسایش شان سایه افکنده، هم راه دسترسی شان را فرسوده است .

آنطرف تر و در گوش‌میر، پیش از آن‌که پای استاندار به روستا برسد، مردم صف کشیده‌اند. از راه خاکی، از باغ و خانه، آمده‌اند تا «خودشان» مطالبه‌شان را بگویند. گاز می‌خواهند و جاده‌ای که مثل دل‌شان نلرزد. استاندار، همان‌جا زنگ می‌زند. همان‌جا قول می‌دهد پشت در اتاق‌ها نمی‌مانند، چون دولت وسط میدان است، حلال مشکلات مردم!

جوان‌ها، با لباس‌های غبارگرفته، خودشان را به کاروان استاندار می‌رسانند. دل‌شان برای روستایشان می‌تپد. می‌خواهند جایی باشد برای توقف، برای توسعه، برای زندگی. مجتمع خدماتی‌ـ‌رفاهی می‌خواهند. مطالبه را با صدایی پرشور می‌گویند. پاسخ هم بی‌واسطه است: بررسی می‌کنیم، همین‌جا، نه در نامه‌های اداری.

سفر ادامه دارد؛ معدن‌های دیگر، سرمایه‌گذاری‌های میلیاردی، واحدهایی که خاک را به خوراک دام و دستمایه زندگی مردم تبدیل می‌کنند. کارگران، مثل ستون‌های معدن، محکم ایستاده‌اند و هر کدام به همتی سترگ، گوشه‌ای از چرخ تولید را می‌چرخانند. استاندار هر بار لبخند می‌زند؛ این همان تحقق فرمان رهبری‌ ست: تولید؛ اشتغال، ارزش افزوده.

در مسجد جامع اسلامیه، صدای اذان می‌پیچد. نماز، سخن، سلام. هاشمی کنار مردم می‌نشیند، نه بالای صف. مردی از دل همین مردم که باور دارد مدیریت، یعنی حضور. یعنی شنیدن، پاسخ دادن، همراه بودن.

اصلی که حدود ۶ ماه است در رأس برنامه های او قرار دارد و مدیرانش را هم به تمکین از این قانون مکلف کرده است.

انتهای پیام

خبرنگار:مرضیه شهریاری