نسیم ذکیخانی در گفتوگو با خبرنگار برنا، با اشاره به ورود خود به عرصه خدمات تطهیر اموات کرونایی گفت: جهادگران یک تفکری دارند با این مضمون که هر جا تکلیف باشد، همانجا حاضر میشوند. در روزگار کرونا نیز یکی از تکالیف ما حضور در غسالخانه بود. وی افزود: پیش از ورود به غسالخانه، مدام با خود فکر میکردم چه کاری از دستم برمیآید. در ابتدا با اطلاع از اینکه بانوان منطقهمان در کارگاههایی ماسک میدوزند، وظیفه حمل پارچه و لوازم موردنیاز به این کارگاهها و دریافت سفارشات روز بعد را بر عهده گرفتم.
او ادامه داد: زمانیکه رهبر معظم انقلاب فرمودند باید ابتداییترین شرعیات برای اموات کرونایی انجام شود، تصمیم گرفتم برای تیمم اموات به بیمارستان بروم. با عادیتر شدن شرایط و صدور مجوز برای غسل اموات، دلم میخواست به غسالخانه بروم، اما بهدلیل داشتن فرزند کوچک داشتم، مستاصل بودم. زمانی که مادرم من را که با حال پریشان گوشه بیمارستان کز کرده بودم؛ دید و علت را پرسید، گفتم که میخواهم به غسالخانه بروم، اما نمیدانم بچهام را چه کنم. در جوابم گفت «بلند شو برو، من از بچه نگهداری میکنم.» و از آن زمان وارد غسالخانه شدم.
وی اظهار داشت: من به اطرافیانم میگفتم که در غسالخانه اموات کرونایی را تطهیر میدهم، چون اعتقاد دارم وقتی کار درستی انجام میدهیم باید گفته شود تا این کار عادی شود. نگاه من به فعالیت جهادی، گفتمانسازی است و این همان چیزی است که رهبر انقلاب نیز بر آن تاکید دارد.
این جهادگر خاطرنشان کرد: بعد از کرونا نگاه بسیاری از افراد تغییر کرد و همدلیها بیشتر شد. گروههای جهادی زیادی با یکدیگر آشنا شدند. برخی رفتارها در قبال من خندهدار بود، مثلا بعضیها مسخره میکردند و میگفتند دیگر به خانهات نمیآییم یا از غذایت نمیخوریم اما من با روحیه طنزی دارم همهچیز را با خنده میگذراندم.
وی تصریح کرد: الان هم همینطور هستم، مثلا وقتی با دوستانمان به جایی میرویم و میخواهم خودم را معرفی کنم، میگویم: «نسیم هستم، مردهشور!»، تطهیر اموات پس از فضای جهادی آن ایام، قداست پیدا کرد. درواقع شغل غسالی یکی از مشاغل سخت و مغفولمانده است. بیشتر غسالان با مشکلات جسمی مانند زانو، کمر و کتف درد روبهرو هستند، چون مدام در رطوبت و دور از نور آفتاب کار میکنند.
ذکیخانی یادآور شد: کرونا و بهخصوص تطهیر اموات کرونایی چه در بیمارستان و چه در غسالخانه ترس خودش را داشت. اولین روزی که به غسالخانه رفتم، ترس زیادی داشتم و با خود زمزمه میکردم که نکند ناقل بیماری شوم و خانوادهام از من کرونا بگیرند. یادم هست نخستین باری که میت را شستم، با وجود داشتن دو دستکش و چسبکاری کامل، باز هم آب به دستانم نفوذ کرد. آنقدر ترسیده بودم که دو روز دچار تب و لرز شدم.
وی با اشاره به انگیزه معنوی فعالیتهای خود گفت: قوت قلب من کلام رهبر انقلاب و امید گوشهچشمی از حضرت زهرا(س) و امام زمان(عج) بود که باعث میشد که آرام باشم.
نسیم ذکیخانی در پایان تاکید کرد: تاریخ میچرخد؛ یک زمانی عدهای در هشتسال دفاع مقدس به امید گوشهچشمی جنگیدند و حالا فضای جنگمان تغییر کرده و جنگ، جنگ بیماری شده بود.
گفتنی است رویداد کرونا به همت سازمان بهشت زهرا (س) و همراهی خبرگزاری برنا، انجمن سینمای جوانان ایران، سازمان تاکسیرانی شهرداری تهران، مجموعه پزشکی سانیک و موسسه رسانهای صبا، با هدف تقدیر از فداکاریهای پرسنل این سازمان و همچنین نیروهای جهادی و داوطلبی و ثبت و جمع آوری آثار تصویری، قلمی و فیلمهای تولید شده در آن برهه زمانی در نیمه دوم خردادماه برگزار میشود.