امید محسنی: این سفر، که به کشورهای عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی اختصاص دارد، نهتنها ادامهای بر رویکرد معاملهمحور ترامپ در سیاست خارجی است، بلکه تلاشی برای بازتعریف نفوذ آمریکا در منطقهای است که بهطور فزایندهای در حال جذب سرمایهگذاریهای چین است.
احیای مدل «معامله بزرگ» با عربستان
در سال ۲۰۱۷، ترامپ در نخستین سفر خارجیاش به ریاض، توافقی تاریخی به ارزش ۳۵۰ میلیارد دلار با عربستان سعودی امضا کرد که شامل فروش ۱۱۰ میلیارد دلار تسلیحات و قراردادهای اقتصادی متنوع بود. این توافق، نقطه عطفی در روابط دو کشور محسوب شد و تمایل ترامپ به تقویت پیوندهای اقتصادی و نظامی با ریاض را نشان میداد.
اگرچه بخشی از قراردادهای دور اول ریاست جمهوری ترامپ با کشورهای عربی در حد توافقهای اولیه باقی مانده، اما اکنون، ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری، بهدنبال تکرار و حتی گسترش این مدل است.
در جریان مدل «سرمایهگذاری سعودی-آمریکایی» در ریاض، که با حضور مدیران شرکتهای بزرگ آمریکایی برگزار میشود، هدف اصلی ترامپ نهاییسازی توافقهایی به ارزش یک تریلیون دلار با کشورهای منطقه عنوان شده و شامل سرمایهگذاریهای کلان در زیرساختهای آمریکا، خرید تجهیزات نظامی و همکاری در حوزه فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و نیمهرساناها میشود.
با این حال، کاهش قیمت نفت و تمرکز عربستان بر سرمایهگذاریهای داخلی، ممکن است تحقق این توافقات را با چالشهایی مواجه کند. برنامههای اقتصادی بلندپروازانه عربستان، مانند «چشمانداز ۲۰۳۰»، نیازمند منابع مالی قابلتوجهی هستند که ممکن است اولویت سرمایهگذاریهای خارجی را تحتتأثیر قرار دهند.
رقابت با چین در میدان نفوذ اقتصادی
آنچه که احتمالا ترامپ را به تجارت با اعراب ترغیب میکند رقابتی است که با قدرت بزرگی مانند چین در منطقه خواهد داشت. بعد از تلاش برای تعرفهگذاریها و در نهایت توافقی سیاستورزانه با این کشور، حالا ترامپ ردپای پکن را در این منطقه جستوجو خواهد کرد.
در مقابل عربستان و کشورهای دیگر عربی نیز برای برقراری توازن میان چین و واشنگتن سعی میکنند بازی «کفههای بیقرار ترازوی اقتصادی» را پیشروی پکن و و واشنگتن جذاب نشان دهند. در سالهای اخیر، چین با اجرای پروژههای عظیم زیرساختی و سرمایهگذاریهای کلان در کشورهای خاورمیانه، حضور اقتصادی خود را در این منطقه تقویت کرده است. ترامپ، با آگاهی از این روند، در تلاش است تا نقش آمریکا را در منطقه خاورمیانه بازتعریف کند و نفوذ اقتصادی و سیاسی خود را در برابر رقبایی مانند چین افزایش دهد.
در سالهای اخیر، رقابت اقتصادی و سرمایهگذاری میان چین و ایالات متحده در کشورهای منطقه بهویژه عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر، شدت یافته است. این رقابت نهتنها بهعنوان یک چالش اقتصادی، بلکه بهعنوان یک بازی ژئوپلیتیکی در راستای نفوذ در منطقهای با منابع انرژی فراوان و موقعیت استراتژیک برجسته، مطرح شده است.
سرمایهگذاری چین در کشورهای عربی
چین از سال ۲۰۲۳ با سرمایهگذاری ۱۶.۸ میلیارد دلاری در عربستان سعودی، به بزرگترین سرمایهگذار خارجی در این کشور تبدیل شد. این سرمایهگذاری عمدتاً در بخشهای خودروسازی، فلزات و نیمهرساناها متمرکز بود. بهعنوان مثال، شرکت چینی Human Horizons قراردادی به ارزش ۵.۶ میلیارد دلار برای تأسیس یک مرکز تحقیق و توسعه و تولید خودرو در عربستان امضا کرد. همچنین، در امارات متحده عربی، چین در سال ۲۰۲۳ سرمایهگذاریهایی در بخشهای مختلف انجام داده است.
در مقابل، ایالات متحده نیز در سال ۲۰۲۳ در امارات متحده عربی سرمایهگذاریهایی به ارزش ۳.۸ میلیارد دلار انجام داد که نسبت به سالهای گذشته افزایش قابلتوجهی داشته است. این سرمایهگذاریها عمدتاً در بخشهای فناوری اطلاعات و نرمافزار متمرکز بوده است. در عربستان سعودی، ایالات متحده در همان سال سرمایهگذاریهایی به ارزش ۲.۷ میلیارد دلار انجام داده است.
تحلیل رقابت و تأثیر آن بر روابط منطقهای
رقابت میان چین و ایالات متحده در خاورمیانه، بهویژه در زمینه سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی، نشاندهنده تلاش هر دو کشور برای نفوذ اقتصادی و استراتژیک در این منطقه است. چین با ارائه پیشنهادات جذاب مالی و سرمایهگذاری در پروژههای زیربنایی، بهویژه در بخشهای انرژی و زیرساخت، سعی در تقویت روابط خود با کشورهای عربی دارد. از سوی دیگر، ایالات متحده با تأکید بر همکاریهای فناوری، امنیتی و نظامی، به دنبال حفظ و گسترش نفوذ خود در این منطقه است.
این رقابت نهتنها بر روابط دوجانبه کشورهای عربی با چین و ایالات متحده تأثیر میگذارد، بلکه میتواند بهعنوان عاملی برای تغییر در سیاستهای داخلی و خارجی این کشورها نیز عمل کند. برای مثال، کشورهای عربی ممکن است با توجه به منافع اقتصادی و امنیتی خود، سیاستهایی را اتخاذ کنند که منجر به تقویت یا تضعیف روابط با یکی از این دو قدرت بزرگ شود.
یکی از اقدامات نمادین در این راستا، تأسیس یک شرکت هوش مصنوعی توسط ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، همزمان با سفر ترامپ به ریاض است. این اقدام، نشاندهنده تمایل عربستان به همکاری با آمریکا در حوزه فناوریهای پیشرفته و کاهش وابستگی به نفت است، موضوعی که با توجه به رقابت میان چین و آمریکا در حوزه هوش مصنوعی تاملبرانگیز و هوشمندانه به نظر میرسد.
دیپلماسی منطقهای و چالشهای ژئوپلیتیک
در حالی که ترامپ بر جنبههای اقتصادی سفر خود تأکید دارد، نمیتوان از چالشهای ژئوپلیتیکی منطقه غافل شد. جنگ در غزه و تنشهای فزاینده با ایران، سایهای بر این سفر انداختهاند. برخی تحلیلگران معتقدند کشورهای عربی اینبار تلاشهای خود برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن را در دستور کار قرار خواهند داد، چراکه تنشهای احتمالی ممکن است وضعیت اقتصادی منطقه را با مخاطرات جدی روبهرو کند.
در عین حال، ترامپ، با هدف کاهش تنشها و پیشبرد اهداف دیپلماتیک، ممکن است چارچوبی برای پایان دادن به جنگ غزه ارائه دهد. این چارچوب میتواند شامل تشکیل دولت موقت و ترتیبات امنیتی جدید برای غزه پس از جنگ باشد و زمینهساز ازسرگیری مذاکرات عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل شود. با این حال، جنگ در غزه مانعی جدی برای تحقق این هدف است.
عربستان سعودی اعلام کرده، بدون آتشبس فوری در غزه و نقشه راهی برای تشکیل کشور مستقل فلسطینی، حاضر به عادیسازی روابط با اسرائیل نیست. ترامپ ممکن است در این سفر تلاش کند تا با ارائه چارچوبی برای پایان جنگ غزه، زمینهساز ازسرگیری مذاکرات عادیسازی روابط شود، چنانکه سفر ناگهانی روز گذشته ویتکاف به اسرائیل در بحبوحه مسائل منطقهای احتمالا تلاشی است که او برای پایان قطعی حملات اسرائیل به کار بسته است.
با این وجود، مخالفت و کارشکنی مستمربنیامین نتانیاهو، با توقف دائمی جنگ یا ایجاد کشور مستقل فلسطینی، احتمال پیشرفت در مذاکرات مشابه با ریاض را کاهش میدهد. برخی گمانهها بر این است که اختلافات نتانیاهو ترامپ در یک ماه گذشته نه تنها بر سر مسئله هستهای ایران، که در زمینه آینده غزه و نامعلوم ماندن دستمایه گفتوگوهای ترامپ با بن سلمان درباره عادیسازی موجب اختلال در اهداف سفر رئیسجمهور ایالات متحده بوده است.
بازگشت به بازی بزرگ
سفر ترامپ به کشورهای عربی، بازتابی از رویکرد معاملهمحور او در سیاست خارجی است، با تمرکز بر توافقات اقتصادی کلان، رقابت با چین و تلاش برای کاهش تنشهای منطقهای. ترامپ در تلاش است تا نقش آمریکا را در خاورمیانه تقویت کند و میراثی از خود بر جای گذارد که فراتر از دوره ریاستجمهوریاش باشد، اما شرایط خاورمیانه و التهابات زیر خاکستر مانده از هفتم اکتبر، همچنین ورود پکن به عرصه سرمایهگذاری و نقشآفرینی سیاسی در کشورهای عربی بازخوردهای جدیدی را به ایالات متحده میدهد که شاید با تصورات ترامپ در دور اول ریاستجمهوری کاملا متفاوت باشد.
انتهای پیام