دیار کریمان همچون دلش، بزرگ و پهناور است و ما باید تلاش کنیم تا این وسعت و پراکندگی جغرافیایی نتواند دلهای مردم چهار گوشهی کرمان را از هم دور کند.
تلاش میکنیم؛ در همین جغرافیای زیبا و چهارفصل، تاریخ زیباتری برای نسل نوجوان و جوان و آینده این مرز و بوم بسازیم.
من چهارگوشهی این خانه را میشناسم و خوب میدانم؛ باحلوا حلوا، دهان شیرین نمیشود.
میدانم؛ تلخی واقعیتهای اجتماعی تنها با شعار شیرین نمیشود، اگر شعار و شعور باهم نباشد، سیلی واقعیت خیلی زود ما را از خواب غفلت بیدار خواهد کرد. واقعیت یعنی همین که میدانیم؛ کودکان هم استانی ما در جنوب کرمان، با پای پیاده یا سوار بر وانت به مدرسه میروند.
میدانیم؛ معیشت و اقتصاد خانوارها تاثیر مستقیم بر کیفیت آموزش و پرورش کودکان دارد.
میدانیم توسعه نامتوازن، فقدان زیرساختها و جولان مشاغل کاذب (پدیده سوخت بری و ...) چه برسر آینده کودکان میآورد.
در آموزش و پرورش کرمان تلاش میکنیم با مشارکت جویی و همدلی پیوند بین مدرسه و جامعه را تقویت کنیم یا به عبارت دیگر آنها را باهم آشتی بدهیم.
باور و اعتقاد داریم؛ اگر قطار نظام آموزشی در ریل واقعی خود قرار گیرد، میتواند برای جامعه و مردم منشا خیر و برکات فراوان باشد.
نظام آموزشی با تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد، میتواند در کاهش نابرابری اجتماعی نقش آفرین باشد.
ایمان داریم؛ دانش آموزان هر منطقه آینده سازان جامعه خود هستند و اگر امروز برخی مناطق با واژگانی همچون محروم یا کم برخوردار و توسعه نیافته شناخته میشوند، این "داغ محرومیت" تنها با دستان توانای دانش آموزان و جوانان همان خطه از پیشانی آن پاک میشود.
در جامعه امروز که شبکههای مجازی، عدالت رسانهای را تسهیل کردهاند، دیگر هیچ صدایی کمرنگ نخواهد شد و دوران تک صدایی به پایان رسیده است.
در دنیای جدید که همه ذینفعان تعلیم و تربیت (دانش آموز، مدرسه و خانواده) میتوانند صدای خود را به گوش جهانیان برسانند، محرومیت معنای خود را از دست میدهد.
پس بیایید با همدلی و مشارکت دنیای بهتری برای فرزندان خود بسازیم تا با تحقق اهداف #مدرسه برفراز# کرمان برفراز قرار گیرد؛ بنابراین ما نباید نقش و رسالت خود را کوچک بشماریم و بگوییم من" تنها یک نفر هستم"
چرا که؛
" تو مگو همه به جنگاند و ز صلح من چه آید؟!
تو یکی نهای، هزاری
تو چراغ خود برافروز