«اندرو میتروویچ»؛ ستون نویس حوزه سیاست خارجی در وبگاه شبکه الجزیره.
به گزارش فرارو به نقل از وبگاه الجزیره؛ بیراه نیست اگر >>دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا را «جادوگر اعظم» خطاب کنیم! به نظر من، ترامپ بهتر از هر رئیس جمهور دیگری در تاریخ آمریکا بلد است که چگونه توجهات را منحرف و واقعیت ها را لاپوشانی کند و کلیه معادلات را به سمتی هدایت کند که به بهترین وجه در راستای منافع وی قرار داشته باشند.
ریگان و مشاوران زبدهاش تا حد زیادی به مساله تبلیغات و شگردهای گوناگون در این حوزه برای پیشبرد دستورکارهای مطلوب خود توجه داشتند. با این حال، ترامپ از مرحله نمایش عبور کرده و عملا در جهان واقعی، جنجالسازی می کند و توجهات رابه سمت خود جلب می کند. او هم راه ها و هم ابزارهای مختلف برای تهنشینکردن خود و روایت هایش در ناخودآگاه ذهن مردم آمریکا را می شناسد.
البته که ترامپ در این مسیر با مهارت تمام از شبکه های اجتماعی نیز استفاده می کند. او به طور خاص از شکبه اجتماعی خود یعنی Truth Social برای ایجاد گمراهی استفاده می کند. او مانند هر جادوگر و یا شعدهبازِ ماهری، جنجال به پا میکند تا مردم از توجه به آن چیزهایی که باید به آن ها توجه داشته باشند، غافل شوند. او در این زمینه دو هدف عمده را دنبال می کند: پیشبرد دستورکارهای خاص خودش و ایجاد ابهام در مورد خساراتی که این دستورکارها می توانند به دنبال داشته باشند.
زمانی که در اوایل سال 2020 شاهد پاندمی کرونا و افزایش آمارهای تلفات انسانی ناشی از این مساله بودیم، ترامپ علنا تهدید و خطرات کرونا را رد کرد و مسائل عجیبی را برای مواجهه با ویروس کرونا مطرح ساخت که از جمله آن ها میتوان به استفاده از سفیدکننده برای مقابله با ویروس اشاره کرد! تحرکات ترامپ در آن دوره زمانی، کاملا عامدانه و البته هدفمند بود. او می خواست تا در روند تحقیقات در مورد جنس واکنش دولتش به پاندمی کرونا، ایجاد تاخیر و مانع کند.
اعتقاد ترامپ این است که در عصر دیجیتال، ایجاد جنجال و تنش و برحرمتی، مثل اکسیژن است برای انسان! او با تحریک تنش و اختلافات و البته به راه انداختن جنجال های مختلف، بر آن است تا نبض گفتمان عمومی و توجه مردم را به دست بگیرد. او با توجه به حضورش در کرسی ریاست جمهوری آمریکا، تا حد زیادی قادر است که به روایت های خبری و تحلیلی در آمریکا و حتی جهان شکل بدهد و اهداف پیدا و پنهانی را در قالب این معادله دنبال کند.
ترامپ عملا در پیشبرد این دستورکار خود از مولفه های رسانه ای بهره می گیرد. ترامپ شبیه به یک تلویزیون کابلی 24 ساعته است که مدام محتواهایی را تولید می کند که کاملا مورد توجه شبکه های کابلی آمریکا هستند. اخباری که این رسانه ها به آن ها معتاد هستند. مدتی قبل ترامپ در شبکه اجتماعی خود پُستی را منتشر کرد که مدعی بود جو بایدن در سال 2020 اعدام شده و بجای وی ربات ها بودند که آمریکا را اداره می کردند!
با توجه به اینکه رئیس جمهور آمریکا این تئوری توطئه را با 10 میلیون نفر دنبالکننده خود و همچنین طیف قابل توجهی از افراد به اشتراک گذاشته، خبرنگار «ان بی سی نیوز» آمریکا با کاخ سفید ارتباط گرفته تا مسائلی که در ادامه میآید را روشن کند:
اول اینکه آیا واقعا رئیس دولت در آمریکا معتقد است که بایدن در سال 2020 اعدام شده است؟
دومن اینکه چرا رئیس جمهور آمریکا باید بگوید که جو بایدن به عنوان رئیس جمهور سابق آمریکا کشته شده و ربات ها جای وی را گرفته اند؟
اجازه بدهید من به ان بی سی نیوز و شماری از دیگر خبرنگاران که از کاخ سفید در این رابطه سوال کرده اند کمک کنم تا در مورد حقیقت شفافسازی شده باشد. علی رغم آب و تاب های ترامپ، من می توانم با قاطعیت بگویم که ترامپ اساسا به آنچه در مورد اعدام بایدن در سال 2020 گفته باور ندارد.
ترامپ این جنجالسازی را به راه انداخت تا توجهات رسانه ای و افکار عمومی در آمریکا را از معطوف شدن به این موضوع که چگونه لایحه مالیاتی جدید وی میلیون ها آمریکایی را از بیمه سلامتشان محروم می کند و آمریکا را به دامان کسری بودجه خواهد انداخت، منحرف کند.
برای اینکه افکار عمومی و حتی تحلیلگران، فریب این حربه ترامپ را نخورند، باید اصلِ حیله ترامپ را به خوبی بشناسند. آنچه ترامپ از طریق این تاکتیک خود کسب میکند حقیقتا خسارتبار است. او نه تنها حواس ها را پرت می کند بلکه روایت ها را نیز تحریف می کند و مسائل بیاهمیت را جدی جلوه می دهد یا مسائل جزئی را تاریخی تصویرسازی می کند. او مدت ها قبل فهمیده که اغلب ناظران و تحلیلگران سیاسی بیش از آنکه به سیاست ها توجه داشته باشند، اسیرِ شخصیت ها هستند.
ترامپ همچنین به این مساله باور دارد که ریاست جمهوری، صرفا حول محور قدرت نمی چرخد بلکه حامل نکات معناداری در مورد هنر صحنهسازی نیز است. او میداند که بشر از تماشاکردن لذت می برد و وی به همین دلیل سعی دارد منافع خود را در قالب همین لذت تامین کند. ترامپ از دفتر بیضیشکل کاخ سفید، سیل قابل توجهی از روایتسازیها و صحنه سازی ها را مدیریت می کند.
رسانه ها نیز فقط و فقط تماشا می کنند که ترامپ به کدامین سو حرکت می کند. آن ها بارها این موضوع را به نمایش گذاشته اند. جالب است که بایدن تنها اندکی پس از موضع گیری عجیب ترامپ علیه خود بیانیه ای را صادر کرد و اقدام ترامپ را تلاش وی برای پرت کردن حواس افکارعمومی از برخی واقعیت ها توصیف کرد. او تاکید کرد که کلیه تصمیمات در دوره حضورش در قدرت را خود گرفته است.
در این نقطه یک سوال مطرح می شود و آن هم این است که در مقابل رویکردهای اینچنینی دونالد ترامپ باید چه کرد؟ واقعیت این است که یک رسانه متعهد باید از افتادن در چرخه ای که مطلوب فردی نظیر ترامپ است، دوری کند. نباید هر اقدام جنجالی ترامپ را که به صورت هدفمند انجام می شود، به تیتر یکِ خبری تبدیل کرد. فعالان رسانه باید از خود بپرسند که فلان حرکت ترامپ در راستای تامین چه منافعی قرار دارد؟
اگر جواب این سوال این بود که ترامپ سعی دارد با جنجالسازی منافع خاص خود را تامین کند، باید به وی پاتک زد و او را ناکام گذاشت. روزنامهنگاران باید قلم خود را معطوف به اصل مسائل کنند نه حواشی. باید به پشت پرده بسیاری از مسائل توجه کرد. رسانه باید ترامپ را به درستی متوجه شود. نباید آتشبازیِ ترامپ را با آتشسوزی اشتباه گرفت!