به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، روز گذشته فیلمی را در رکنا منتشر کردیم که واکنشهای زیادی را در پی داشت. در این فیلم، 2 سارق موتورسوار به یک زن در خیابان طبرسی جنوبی مشهد حمله کرده و قصد سرقت تلفن همراه او را داشتند. زن جوان که پشت باجه بانک ایستاده بود، با تمام توان در برابر سارقان مقاومت کرد و توانست برای چند لحظه از سرقت جلوگیری کند.
یکی از سارقان که با مقاوت زن جوان روبرو شد، دست در جیب خود کرد تا چاقویی را بیرون بیاورد، در همین لحظه، مردی با لباس سبز از مغازهای در کنار باجه عابربانک بیرون آمد و شجاعانه به سارقان حمله کرد. او بدون توجه به خطر، با تمام توان در مقابل آنها ایستاد و حتی زمانی که سارقان قصد فرار داشتند، به تعقیب آنها ادامه داد.
در ادامه این درگیری، این مرد شجاع تلاش کرد تا با پرتاب کفش خود به سمت سارقان، موتور آنها را متوقف کرده و تعادلشان را برهم بزند. با این حال، بنابر تصاویر ثبتشده توسط دوربین مداربسته، در نهایت سارقان که توان مقابله با او را نداشتند، سوار بر موتور از صحنه گریختند.
این ویدیو که توسط دوربینهای مداربسته ضبط شده بود، به سرعت در فضای مجازی منتشر شد و بازخوردهای زیادی را به همراه داشت. کاربران این مرد، او را نمونهای از فداکاری و شجاعت دانستند و در عین حال، از دیگر شاهدان ماجرا که تنها نظارهگر بودند، انتقاد کردند.
پیگیریهای خبرنگار رکنا هویت این مرد شجاع را مشخص کرد.
مهدی دمیرچی، صاحب یک مغازه لوازم بهداشتی در خیابان طبرسی جنوبی مشهد است.
او در گفتگویی با خبرنگار رکنا، از انگیزه خود برای این اقدام شجاعانه پرده برداشت و گفت:
>>"من فقط برای نجات جان یک انسان این کار را کردم."
در ادامه، گفتگوی کامل با این مرد شجاع مشهدی را خواهید خواند.
>>آقای دمیرچی، لطفاً کمی از خودتان بگویید؟
من 52 ساله و متأهل هستم و در خیابان طبرسی جنوبی مغازه لوازم بهداشتی دارم.
>>شما در حادثهای که در خیابان طبرسی جنوبی رخ داد، واکنش بسیار شجاعانهای نشان دادید. چه چیزی باعث شد که در آن لحظه اقدام کنید؟
صدای جیغ و فریاد یکی از همسایههای خانم را شنیدم و متوجه شدم که او در حال درگیری با سارقان است. وقتی دیدم که یکی از سارقان چاقویش را از جیب بیرون میآورد، دیگر نمیتوانستم بیتفاوت باشم. تنها چیزی که به آن فکر میکردم، نجات جان آن خانم و جلوگیری از وقوع یک حادثه بدتر بود.
>>در فیلم مشخص است که شما کاملاً بیپروا به سارقان حمله کردید. آیا در آن لحظه ترسی نداشتید؟
نه، هیچ ترسی نبود. تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که باید از جان آن خانم دفاع کنم. حتی به سارق گفتم: «نامرد، چاقو برای زن میکشی؟»
>>گویا در این حادثه شما آسیب دیدید. حالتان چطور است؟
بله، وقتی داشتم مقاومت میکردم، سارق موتورسوار به دوستش گفت: «بزن، بزن!» و آن فرد هم چاقویش را در شکم من فرو کرد. سپس هر دو سوار بر موتور فرار کردند. زخم من حدود پنج یا شش سانت بود. خوشبختانه پس از مراجعه به بیمارستان هاشمینژاد، درمان شدم و حالا حالم بهتر است.
>>چرا فکر میکنید دیگران در صحنه واکنشی نشان ندادند؟
بیشتر افراد حاضر در محل حتی تصورش را هم نمیکردند که من با کسی دعوا کنم، چون آدمی نیستم که اهل دعوا و مشاجره باشم. همیشه خونسردم.
>>در فیلم دیده میشود که شما حتی کفشتان را درآوردید و به سمت سارقان پرتاب کردید. این کار چطور به ذهنتان رسید؟
وقتی دیدم سارقان در حال فرار هستند، تصمیم گرفتم با هر چیزی که در دسترس دارم، مانع فرارشان شوم و تعادلشان را به هم بزنم. اما در نهایت آنها موفق شدند فرار کنند.
>>آیا پس از حادثه با آن خانم صحبت کردید؟
بله، ایشان از من بسیار تشکر کرد.
>>پلیس را هم خبر کردید؟
بله، پلیس در محل حاضر شد و صحنه را بررسی کرد. اما تاکنون خبری از سارقان به دست ما نرسیده است.