به گزارش رکنا، در یکی از تلخترین صحنههای ثبتشده توسط دوربینهای مداربسته، زن جوانی دیده میشود که با کودکش در آغوش، هدف سرقت خشن قرار گرفته است. در ادامه، گفتوگویی با عاملان این سرقت انجام شده؛ اما پاسخها نهتنها قانعکننده نیستند، بلکه سؤالات بسیاری را در ذهن مخاطب ایجاد میکنند:
سوال:
فکر کنید آن زن خواهرتان بود، یا همسرتان... اگر آن مادر، مادرِ فرزند خودتان بود، باز هم همین کار را میکردید؟ هیچوقت با خودتان فکر نکردید که به یک انسان بیپناه با کودکی در آغوشش حمله کردید؟
متهم سکوت میکند.
پرچم روی زمین افتاد، زن جوان شوکه شد، کودک گریه میکرد. شما میگویید ناراحت شدید؟ اما کِی؟ کجا؟ بعد از فرار؟ مگر فراری بودید؟ در همین محله دزدی میکردید. دیروز کجا بودید؟ مگر نه اینکه بازداشت شدید؟
سوال با لحن جدی :
چند موتورسیکلت داشتید؟ مال چه کسی بود؟ پوشههای سرقتی را به کجا میبردید؟ اجناس را کجا و چگونه "آب" میکردید؟ با چه کسانی در ارتباط بودید؟ اطلاعات داشتید که چه کسی چه چیزی را میخرد. یعنی این سرقتها کاملاً هدفمند بودند.
اما آنچه بیش از همه سنگین است، همان صحنه است...
همان لحظهای که گوشی را از دست آن زن کشیدید. او با کودک در آغوشش روی زمین افتاد. حتی یک لحظه هم به وضعیت او نگاه نکردید. نه صدای گریه کودک، نه فریادهای مادر... هیچچیز برایتان مهم نبود؟
در این لحظه، از مادر و فرزندش می خواهند تا با متهمان در محل حادثه روبرو شوند. سرقت خشن در خیابان صابونچیان بعثت رخ داده بود.